مونا هستم 20سالمه 1سال و نیمه که با عزیزدلم امین دوستم تواین مدت رابطمون از بغل و بوس ولب بیشترنشده بوداما این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به ظهر 1روزپنج شنبه خیلی حشری بودم داشتم میمردم هی دستمو میکردم توشرتم باکسم ورمیرفتم اما تاثیری نداشت کسم کیرمیخواست همون لحظه امین اس داد عژیژدلم موناچیکارمیکنه ناناشتو کستو الهی امین بخوره اوووف با خوندن این اس دیوونه شدم اس دادم آخ امین کاش واقعی میشدمیخوردی واسم دارم میمیرم عزیزم سریع زنگ زدگفت پایه ای بریم جایی تنها باشیم گفتم کجا من میترسم امین گفت دوستم ویلا داره اجاره میده الان میزنگم اوکی میکنم اصلا نترس کسی نمیفهمه نیم ساعت دیگه امین زنگ زد گفت ویلا اوکی شد سریع لباس بپوش برو به این آدرس میام دنبالت باهم بریم وااای وقتی رسیدیم ویلا سفت بغلم کرد گفت وای عزیزدلم باورم نمیشه کنارمی بلندم کرد سر مبل نشست منم تو بغلش دستام دورگردنش بود توچشای هم نگاه کردیم لبمو بوس کوچولو کردبعدشروع کردیم به لب خوردن اووف مثل دیوونه ها لب همو میخوردیم هنوز 5مین نشده بودکه پاشد لباساشو درآورد فقط شرت وجوراب تنش بود وای قد 180و 80کیلو وزن و هیکل سکسیش دیوونم کرد کیرش بزرگ شده بود داشت شرتشوپاره میکرداومدکنارم نشست لباسای منم درآوردفقط شرتو سوتین تنم بود بعد دوباره بغلم کرد بردتو اتاق خواب من خوابیدم امینم روم درازکشید کیرسفتشو محکم چسبونده بودبه کسم آخ چقد سفت وکلفت بود گوشاموزبون زد وحسابی مکید بعد اومد روگردنم واای وقتی گردنمو میک میزد خیلی دوسداشتم وخوشم میومد سینه هامو مالوند وخوردش بادست فشارش میداد بعداومد جلوم گفت کیرمو ازتوشرت درش بیاریکم برام بخورش مونا دستموکردم تو شرتش کیرش داغه داغ بود بادست گرفتم گفتم وای ناناشت چ بژرگه امین خندید گفت آخ بخورش مونا بخورش سرکیرشو گذاشتم تودهنم خیلی داغ و کلفت بودامین بلندآخ اوخ میکردمیگفت بخورش جوووووون میک بزن آخخخخخخ گفت عقب جلو کن عقب جلوکردم 3 2 بارعق زدم امادوسداشتم تاته بره تودهنم امین گفت عشقم گفتم بخورش نگفتم که خودتوخفه کن بعد بادستم زدم روکیرش گفتم اصلاباهات قهلم دیگه نمیخولمش بعد خندیدگفت نمیخولیش الان نشونت میدم بعدخوابوندم گفت پاتو بازکن سرشو گذاشت لای پام منم دستموگذاشتم روکسم گفتم نمیژالم بخولی گفت قربون قهرکردنت بذاربخولمش اگه نژالی امین غصه میخوله ها خندیم بعد دستموبرداشتم گذاشتم روسرش اووووخ از درزکونم تا سرکسم لیس زد لبه چوچولمو میک میزداوووووف چه حالی میداد بعدکه حسابی کسمو لیسید گفت به پشت بخواب میخوام کیرمولای کونت بازی بدم گفتم فقط تو کونم نکنیا دردم میاد گفت باشه روشیکم خوابیدم لای کونمو بازکرد تف زد بعدکیرشو لای کونم عقب جلوکرد یهو احساس کردم دردم اومد گفتم آخ فروکردی توش گفتم بخواب آروم میکنم 1کم دیگه تف مالیش کرد بعدسرکیرشوفروکرد توکونم یه کم عقب جلوکرد اما شایدبه اندازه 5سانتم فرو نمیکرد هم دردمیگرفت هم بهم حال میداد بیحال شده بودم فقط نای آه واوه کشیدن داشتم امین گفت جانم عزیزدلم درد داری باهمون حالت گفتم آره اماحال میده اومدبیشتر فروکنه یهوبدجوری دردم گرفت خواستم پاشم محکم نگه ام داشت گفت آخ عزیزم تحمل کن الان آبم میاد نبض کیرشو توکونم احساس کردم که میپرید همون لحظه آخخ آخخخخ و یه آه ه ه ه ه بلند کشید آبشو توکونم ریخت بعداومد بغلم کرد گفتم آییییی امیین دردم اومد گفت الهی امین برات بمیره اومد کونمو لیس زد ومالش داد بعد یه بوس کوچولوکرد گفت الان خوب میشه بعد بغلم کرد و کنارم درازکشیدمنم محکم بغلش کردم وبا آرامش چشامو بستم شایدسکسمون یه جورایی سکس کامل نبود اما تا به امروز شیرین ترین سکس و روز زندگیم بود نوشته
0 views
Date: September 10, 2018