بالاخره مخ دوستمو واسه لز زدم

0 views
0%

سلام دوستان دوست داشتید داستانمو بخونید نظر هم مثل آدم بدید لاشی بازی در نیارید حوصله ندارم داستانم واقعیه وگرنه دو ساعت واسه نوشتنش وقت نمیذاشتم این ماجرا مال چند روز پیشه من 16 سالمه از تهران اول دبیرستانم منطقه تهرانپارس چند وقتیه که با این سایت آشنا شدم و شروع کردم به خود ارضایی فیلم دان میکنم و خودمو ارضا میکنم تا اینکه فهمیدم از لز خیلی خوشم میاد دوست داشتم حتما حتما اگه شد لز شم چون میخواستم حسم رو نسبت به پسرا از دست بدم چون از سکس با پسر خوشم نمیاد چند روز پیش به دوست صمیمیم که بغل دستیمم هست تو مدرسه که خیلی راز داره گفتم یه پیشنهادی بدم قبول میکنی گفت اول بگو گفتم نظرت در مورد لز چیه گفت بد نیست خوشم میاد گفتم دوس داری با من انجام بدی اولاش اسکل بازی در آورد و گفت نه گناهه و خجالت میکشم ولی من دست بردار نبودم حدود سه چهار روز مخشو زدم تا بالاخره قبول کرد بهم گفت مامانم اجازه نمیده بیام خونه شما پس تو بیا خونمون گفتم باشه مامانمو پیچوندم و گفتم میرم خونه دوستم درس بخونیم گفت باشه خودش منو بعدازظهر رسوند با ماشین دم خونه دوستم و رفت گفت یع ساعت دیگه میام دنبالت برین خرید لباس عید با بابات گفتم باشه رفتم خونشون به مامانش و داداش کوچیکش سلام کردمو بعد خوردن چای و شیرینی رفتیم تو اتاقش بهم گفت مانتوت رو دربیار راحت باش مانتوم رو درآوردم و نشستم کنارش رو تخت بعد دیدم هی میخنده و سرش رو میگیره پایین منم خندم گرفته بود گفتم خب شروع کنیم خندید رفتم نزدیک صورتش و به لباش نگاه کردم یکی دو سانت لبامون فاصله داشت تا بالاخره اون اومد جلو و لبش رو گذاشت رو لب من و شروع کرد خوردن منم همراهیش کردم و دستمو رو گردنش گذاشتم بعد سی ثانیه ای از هم فاصله گرفتیمو بهم لبخند زدیم گفتم میخوام زبونتو بخورم اومد جلو و منم زبونشو لیس میزدم خوشم میاد از این کار اونم داشت حال میکرد بعد گفتم برو در اتاقت رو قفل کن کسی نیاد قفل کرد و اومد منم گفتم لباسات رو دربیار پیرنش رو درآورد و گفتم شلوارا با من رو دو پا نشستمو و شلوارش رو کشیدم پایین شورتش صورتی و تنگ بود خندیدم پاشدم اونم در بیاره پیرهنمو و شلوار لی مو در آورد شرت و سوتین من مشکی بود اون هنوز داشت خجالت میکشید دوباره بهش گفتم زبون زبونشو در آورد تا من بخورم شیرین بود زبونش خوشم اومده بود اومدم سمت گردنش تا بخورمش قلقلکش میومد گفتم بشین رو تخت راحت باشیم نشستیمو اونم گردن منو یه ذره خورد و من خیلی خیلی خوشم اومد گفتم میخوام نیم ساعت لیست بزنم سوتینشو باز کردم اندازه سینه هاش مثل خودن بود متوسط سر سینه هاشو لیس زدم خوشش اومد منم هی سینه هاشو میخورم و هی لب ازش میگرفتم اومدم پایین سمت شرتش گفت نکن خیلی خجالت میکشم گفتم هییییس کشیدم پایین مثل اینکع قبل از اومدن من تمیز کرده بود اول کسش رو بوس کردم بعد زبونم رو در آوردم و شروع کردم به لیسیدن داشت حسابی قیقلکش میومد انگشتم رو کردن تو دهنش تا لیس بزنه و منم کسش رو لیس میزدم یه ربعی من روش کار کردم بعد اون اومد رو من و همون کارا رو تکرار کرد وقتی داشت کسن رو لیس میزد داشتم میمردم از حشر میخواستم کلش رو تا ته فشار بدم رو کسم بعد هم کلی زبون بازی کردیم و منم حسابی حال کرده بودم و به خواستم رسیده بودم پاشدم لباسامو پوشیدم به مامانم زنگ زدم بیاد دنبالم بهش گفتم دفعه بعد خونه ما گفت باشه خدافظی کردم و با مامانم رفتیم خرید کیف و کفش دفعه بعد که میاد خونه ما رو هم مینویسم میخوام کارای دیگه هم انجام بدین که واسمون تکراری نشه تا بعد بای نوشته

Date: September 22, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *