بهترین سکس با دوست پسرم حامد

0 views
0%

سلام به همه ی دوستان گل این داستانی که میگم کاملا واقعی ناموسن میگما خوب بریم سره اصل مطلب من اسمم عسل 18 سالمه 4 سال پیش با یه پسره آشناشدم اسمش حامده همسایموون بوود خیلی رابطه ی خوبی داشتیم ولی فقط در حد بوس بود حتی ازم لبم نمیگرفت من جز اون با کس دیگه ای نبودم وقتی دوستام از عشق بازی با بی افاشون برام میگفتن دلم میخواست حامدم بامن همون کارارو بکنه 6 ماه از دوستیمون گذشته بوود که حامد اومد دم در سالنی که من میرفتم والیبال که ببینمش رفتم توکوچه ی بغل سالن اومد جلوکه بوسش کنم منم با ولع خاصی لبامو چسبوندم به لباش واییی چ لبایی داشت زبونشو تودهنم میچرخوند خیلی حس خوبی بوود از اونروز به بعد عشق بازی و لب بازی هامون شروع شد ولی هیچ خبری از سکس نبوود تا اینکه من رفتم شمال یه شب بهم زنگ زد داشتیم حرف میزدیم منم بحث سکسی رو اوردم وسط گفتم حامدم دیشب خوابتو دیدم گفت چه خوابی عشقم گفتم روم نمیشه بگم گفت بگو دیگه خیلی اصرارکرد گفتم خواب دیدم باهم سکس داشتیم گفت واقعا حالا چه طور بوود گفتم با حشره تمام واسم تلمبه میزدی انقد حال کردم که توخوابم ارضاشدم گفت دوس داری از این داستانا برات بگم منم از خداخواسته قبول کردم اونشب آخ و اوخم دراومده بوود اوونم پشت تلفن از کیرشقی داشت میمرد بالاخره من برگشتم اونشب قرارشد وقتی برگشتم باهم سکس داشته باشیم وقتی اومدم فرداش قراربود برم باشگاه بهم گفت فردا حله منم گفتم آره عشقم شبش رفتم اپلاسیون حسابی خودمو صاف و صوف کردم خداییش خیلی جیگرشدم بعد اومدم خونه رفتم حموم فرداش که رفتم سالون همش خودمو با ژل خوشبوکننده میشستم نکنه یه وقت جلوش بوی کس بدم آبروم بره آخ اولین بارم بوود استرس داشتم بالاخره اومد در سالن دنبالم رفتیم خونه ی یکی از دوستاش که خونه مجردی داشت دوستش رفته بوود شهرستان وقتی سوارماشین شدم گفت عشقم چه جیگری شده تعریف از خودم نباشه درکل فیس بانمک و جذابی دارم وقتی رسیدیم خونه بدون هیچ مقدمه ای چسبیدم به لباش میخوردم لباشو چنگ میزدم توموهاش گوشاشومیخوردم اونم گردنمو واسم لیس میزد جوون گفاناش دیوونم میکرد نمیدونم چطوری جفتمون لخت شدیم من و بغل کرد توراه اتاق خواب همینطوری لبتمومیخوردو لب بازی میکردیم انداختم روتخت سوتینمودراورد افتاد روسینه هام وای نوکشون صفت شده بوود واسم لیسشون میزد من از ته دل آه میکشیدم واسم میمالید سینه هاموسرشوفشارمیداد به سینه هام بلندش کردم شورتشو دراوردم کیرنازش پرید بیرون گرفتمش تودستم از زیر تخماش لیس میزدم تابالا کلشومیکردم تودهنم تن تن براش ساک میزدم با اینکه هی اووق میزدم ولی میخواستم حال کنه بعد که قشنگ کیرش خیس شد خوابوندم و پاهامو باز کردم باشصتش مالید روکوسم منم آه و اوه میکردم سرشو اوردپایین زبونشو کرد لای کسم من دیوونه شده بوودم زبونشومیچرخوندتوکسم سرشو فشار میدادم توش واسم لیسش میزد بادستش نازش میکرد وقتی دید تنم لرزیدومیخوام ارضاشم پاشدو منم کیرشوگذاشتم لای سینه هام و حسابی براش لیسش زدم تاخیس شد بعد کیرشو میمالید روکوسم که یهو آب ازکسم سرازیرشد شرم کرد به لیس زدم بعد پاهاموانداخت روی شونه هاش و کرم زد به کیرش و سرشو کرد توکونم دادزدم گفت جوون تحمل کن عشقممم منم از درد دستشوگاز میگرفتم آروم آروم همه ی کیرشوجاداد هنوز درد داشت ولی حس خوبی داشتم شرو کرد به تلمبه زدن صدای ناله هام خونه رو برداشته بوود اونم نفساش تند شده بوود داد میزدم میگفتم جرم بده دیگه تندش کرد آخ چه سوروسات کردنی بود صدای تپ و تپش اتاق و برداشته بود بعد دراورد و گفت قمبل کن منم سریع پاشدموکردم دوباره شرو کرد با انگشتاش کسمومیمالید و باسینه هام بازی میکرد داشت تلمبه میزد که توکونم داغ شد وای آخرت حال بوود حس کردم آتیش گرفتم بعد آروم دراور قلپی صداداد کنارم خوابید جفتمون بی حال بودیم بعدش رفتیم حموم و دیگه کاری نکردیم چون واسه باشگاش خوب نبود منو برد خونه و از اونروز به بعد ماباهم سکس داشتیم و امروزم که این داستان و مینویسم قراره برم پیشش جوون مادرتون فوش ندید بار اولمه مینویسم نوشته

Date: August 5, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *