تجاوز در ماه محرم

0 views
0%

سلام من اسمم آرشه ۱۸ سالمه این یه خاطره سکسی نیست این درد دل من ۱۴ سالم ماه محرم هم بود ۲۴ محرم بود ظهر بود مدرسه تعطیل شد داشتم میرفتم تاکسی بگیر که یکی از پسرای محلمون رو دیدم با ماشین برام بوق زد من سر اینکه هر روز یه سلام علیکی باهم داشتیم سوار ماشین شدم همینطور که داشتیم میرفتیم سمت خونه و سوالای الکی و مزخرف میپرسیدیم از هم یهو پیچی تو یه خاکی گفتم کجا میری گفت میریم تا سر باغ این وسایلو بدیم به کارگرا بعدش بریم خونه الان بعضیا میگن کسشعره نه اقا راس میگف پشت ماشینش دو سه تا کلنگ بود یه دوتا گنی که پرسیدم گفت سم داخلشه خلاصه منم قبول کردم گفتم باشه بریم یه ۵ دقیقه ای تو راه بودیم از شهر خارج شدیم البته زیادم دور نبود از شهر ولی دیگه خارج از شهر بود باغشون وقتی رسیدیم اونجا گفت پیاده شو اینم بگم که این اقا که اسمشو میزاریم عرفان ۲۲ یا ۲۳ سالش بود گفت چرا گف پیاده شو برات میگم پیاده شدم اومد طرفم بهم گفت راس میگن کون میدی به بچه های محل منم تعجب کردم گفتم این کسشعرا چیه میگی گفت من شنیدم که کون میدی منم گفتم هر کی گفته گوه خورده که یهو مچمو گرفت گفت من گفتم گفتم یعنی چی گف هیچی الان باید ثوبت کنی گفتم منظورتو نمیفهمم که یهو یه سیلی زد تو گوشمم گفت میفهمی الان زد زیر پام انداختم زمین نمیخام دروغ بگم ولی من تموم تلاشمو کردم که فرار کنم ولی هم کیف مدرسم داخل ماشین بود هم جثه ش از من خیلی بزرگتر بود خلاصه هرکاری کرد که بتونه شلوارمو در بیاره نتونست که یهو دیدم گوشیشو در اورد گفت یا میذاری کارمو بکنم یا همی الان زنگ میزنم چن نفر دیگه هم بیان کونتو پاره کنن ترسیدم واقعا اخه بچه بودم ۱۴ سالم بود چ میدونستم تهدید خالیه اونم تویه اون شرایط تازه جونیم برام نمونده بود که فرار کنم از این به بعدش دیگه قسم دادنش شروع شد به هرکی داشتو نداشت قسمش دادم میگفتم جون مادرت تو خودت یکی اینکارو باهات بکنه چ حسی پیدا میکنی خخخ واقعا الان بهش فک میکنم که چقدر قسمش دادم خندم میگیره فک کن یه حیوون بخاد بهت تجاوز کنه تو قسمش بدی واقعا مسخرس خلاصه هرچی گفتم فایده نداشت شلوارمو دراوردو کار خودشو کرد الان بعضیا میگن حتما قبلا داده بودی که ایجوری راحت میگی کار خودشو کرد نه ندادم ولی واقعا هیچ لذتی تو تجاوز نیست که بخام تعریف کنم بگم چیکار کردو نمیدونم جرم دادو ازین حرفا خخخ اوناییم که واسه لذت میخونن این خاطره رو بدونن که لاپایی زد و ارضا شد اخه واقعا فکر هم نکنم تجاوز لذتی داشته باشه بشه ازش تعریف کرد بعدشم منو رسودن دم خونه و چندتا تهدید کردو که به کسی بگی فلان میشه و بهمان میشه از اون روز تا الان دو بار خودکشی کردم که نشد اون کسایی که بهشون تجاوز شده حرفمو میفهمن که چه بلایی سر روحیاتشون میاد ببخشید این یه درد دل بود تا یه داستان سکسی بازم معذرت مرسی که وقت گذاشتین و خوندین نوشته همون

Date: December 5, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *