جوراب ساق بلند مشکی خواهر بزرگتر

0 views
0%

اسم من شایان ۲۲ سالمه فقط یه خواهر دارم که ده سال از من بزرگتره که اسمش تیناست از وقتی یادمه داشتم به یادش خودارضایی میکردم اصلا عاشقشم میخام داستان سکسمو با خواهر بزرگترم بگم دیگه شرایط جوری شده بود که دیگه نمیتونستم خودمو کنترل کنم چند روز یه بار باید به یاد تینا خودارضایی میکردم یعنی اصلا به غیر از فکر به اون نمیتونستم فکر دیگه ایو کنم تینا یه دختر ذهن باز خوش صحبتو خوشکله تینا پرستاره من همیشه دلم میخاست باهاش سکس کنم ولی نمیدونستم چطور همیشه دنبال یه راهی بودم که باهاش سکس کنم اخه خیلی سکسیه مخصوصا وقتی جوراب ساق بلند مشکی میپوشه که وقتی من اینجوری ببینمش باید انقدر خودارضایی کنم تا از حال برم بگذریم دیگه به یه جایی رسیدم که واقعا تصمیم گرفتم یه جوری به تینا بفهمونم که میخامش ولی نمیدونستم چه جوری وقتی که بهم نزدیک میشدیم به هر نحوی سرد برخورد میکرد هرجور میخاستم بهش نزدیک شم ولی نمیشد مسه اینکه اصلا نمیخاد بعد از یه مدت فقط با جوراباش خودارضایی میکردم مخصوصا وقتی از سر کار کم میومد و میخاست بره حمام منم میرفتم جوراباشو میلیسید و خودارضایی میکردم دیگه تقریبا بیخیال شدم تا یه روز که رفته بود سره کار ولی گوشیشیو یادش رفته بود که با خودش ببره منم گفتم برم ببینم توش چیه روش رمز بود منم مموریشو رو گوشی خودم گذاشتم که توش یه چیو دیدم که برق از سرم پرید دیدم پر فیلم سکسیه نفسم وایساد سریع مموریشو گذاشتم سر جاش رفتم با خودم گفتم واوو دوباره امیدوار شدم گفتم من دیگه کوتاه نمیام با خودم گفتم باید بهش بگم ولی چجوری گفتم بهش اس ام اس بدم یه عکس سکسی که دختره یه جوراب مشکی ساقه بلند پوشیده بودو از طریق تلگرام براش فرستادم و گفتم تینا خوشکلم اسم این جوراب که دختره میپوشه که مسه همون جورابایی که خودت میپوشی چیه یه جوری بهش پیام دادم که غیر مستقیم بفهمه از طرف منه البته با یه شماره ناشناس هیچ جوابی نداد ولی یه جورایی شک کرده بود خواهرم جلو من راحت بود مثلا وقتی باهم تنها بودیم فیلمایی که صحنه داشتو جلوی من عوض نمیکرد یه موقع هایی هم خیلی جلوم راحت میگشت یه مدت گذشت تقریبا وسطای تابستون بود که همه تو خونوادمون تصمیم گرفتن برن تبریز ولی تینا که سره کار بود نرفت منم که نرفتم الان دیگه من و تینا یه یک ماهی تو خونه تنهاییم وقتی که از سر کار اومد گفت چرا تو نرفتی منم گفتم من هوای تهران با هیچ جا عوض نمیکنم با خودم گفتم الان بهترین فرصته ولی نمیدونستم چطوری باید بهش بگم ابجیم رفت تو اطاقش و درو بست من مطمعن بودم که داره فیلم سکسی میبینه بعد یه مدت در اطاق باز کرد اومد بیرون رفت حمام چند روز گذشت تینا دیگه یه جورایی خیلی با من راحت شده بود هر وقت فیلم صحنه داشت اصلا کانالو عوض نمیکرد و خیلی سکسی جلوی من میگشت فرداش گقتم دیگه من تصمیمه خودمو گرفتم گفتم امروز که اومد بهش میگم وقتی از سر کار اومد رفت تو اطاقش که لباسشو عوض کنه منم پشت سرش رفتمو بهش گفتم تینا میخام بهت یه چیو بگم میشه بگم گفت بگو گفتم ببین من عاشقتم گفت چی منظورت چیه گفتم میذاری پاهاتو بخورم من میخام باهات سکس کنم خواهش میکنم بذار پاهاتو بلیسم خواهش میکنم کاملا جا خورده بود همون موقع کسشو مالیدم با لحن شهوت وار گفت نکن گفتم خواهش میکنم گفت نه گفتم باشه ولی بیا باهم حرف بزنیم گفتم بذار خواهش میکنم دوباره کسشو مالیدم ازش شروع کردم لب گرفتن اونم باهام لب گرفت شروع کردم سینه هاشو مالیدن گفتم تینا لباسات در بیار بیا بشینیم رو تخت همه لباسامونو در اوردیم میخاست جوراب ساق بلندشو در بیاره گفتم خواهشم میکنم بذار پاهاتو بلیسم شروع کردم پاهاشو لیسیدن گفتم تینا باهم سکس کنیم خواهش میکنم شروع کرم کسشو خوردن برگشت خوابیدم روش از عقب کردمش به ده ثانیه طول نکشید که ابم اومد بعدش دوباره سگی نشست من افتادم روش سینه هاشو میمالیدمو باهام لب میگرفتیم که دوباره داشت ابم میومد بهم گفت ابتو نریز بیرون منم تا ته ریختم توش بعدش باهام رفتیم حموم شب شد بهش گفتم تینا جوراب مشکی ساق بلندتو بپوش اونم پوشد تینا پاشو میکرد تو دهنم با دستش برام جق میزد منم با دستم براش جق میزدم این دیگه شد شروع سکس من و تینا کس خواهر مادر هرکی که بیاد به من فحش بده لاشیا اگه بدتون میاد نیاین بخونین اگه هم میاین حتما خوشتون میاد ولی عرضشو ندارین نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *