خاطرات شیرین کون دادن بچگی ام

0 views
0%

دوستایی که من به اونها کون دادم و یا خواهم داد سلام میدانید من در گذشته تا دلتان بخواد و به خیلی ها دادم حتی یادمه به یک نفر هر روز میدادم وبیشتر از 300یا400 بار به او کون دادم انصافا هم او مرا خوب میکرد کیرش خیلی کلفت و دراز بود و 10 سال از من بزرگتر بود ولی حال میداد تو کونم میشاشید و من ساک میزدم 14سالم بود یک روز در باغ همسایه دیوار به دیوار باغ ما داشت مرا میکرد کم مونده بود تمام شه که یهو بابام پیداش شد من زیر او دراز کشیده بودم و او تند تند میکرد چشمم که به بابام افتاد از ترس میخکوب شدم هی میگفتم بابابابابابابام و علی بی اعتنا میگفت خفه شو تموم دارم میشم باور نمیکرد بابام داشت باعصبانیت نگاه میکرد و علی یه آخی گفت و آبشو ریخت تو کونمم بعد یک لحظه بابام رو دید در رفت و بابام نتونست بگیردش بعد کلی بابام مرا دعوا کرد و کتم زد و ازم پرسید کی بود با ترس وخجالت در حالی که سرم پایین بود گفتم نمیشناسمش به زور مرا کرد بعد یک ماهی بابام کنترم میکرد و من قول دادم که چنین کاری نکنم ولی میدانید که عادت کرده بودم میرفتم و درتوالت مدرسه به کسای دیگه میدادم و انصافا هیچکس مثل او به من حال نمیداد بعدها دوباره با احتیاط کامل تا 23 سالگیم با او قرار میذاشتم و به او میدادم البته یک خاطره را هم بگم نمیدونم جزو خاطرات تلخ یا شیرین حساب کنم یه روز وقتی 11سال داشتم پسری به نام جلیل که اون موقع مجرد بود و12 سال از من بزگتر من رو تو راه باغ با یک بستنی غول زد و برد باغچه شان و یه خورده باهام بازی کرد بعد کیرش را در آورد وقتی کیرش را دیدم وحشت کردم خیلی خیلی کلفت و دراز بود خواستم فرار کنم ولی نذاشت یه خورده با دولم که در مقایسه با کیرش قطره ای از دریا میشد بازی کرد و بعد وادارم کرد ساک بزنم وبعد مرا به درختی تکیه داد و کیرش را با زور به سوراخم فرو کرد وقتی نوکش داشت داخلم میشد بد جور دردم آمد جیغ بلندی زدم از شانس من هیچ کس نبو د فقط چند تا پرنده از بالای درخت فرار کردند فورا دستش را جلو دهنم گذاشت و گفت بچه کونی اگه صدات در بیاد خفت میکنم ودرهمین حال کیرش را تا آخر فرو کرد نزدیک بود از درد بیهوش شوم گریه کردم ولی اعتنایی نکرد همینجور عقب و جلو میکرد نیم ساعتی منو گایید انگار به کیرش اسپره بیحسی زده بود تازه تازه خوشم آمده بود که آبش اومد وانگار شلنگ آب وا کرده بود گشنگ داخلم پر شد گفتم تو رو خدا یه بار دیگه منو بگا گفتم عزیزم بیحسم 10 دقیقه ای در حالی که کیرش داخلم بود استراحت کرد بعد گرم شد وحدودا 20 دقیقه هم منو گایید و چون قبلش بهش گفتم منی را در دهانم بریزه وقتی داشت تموم میشد فورا کیرش را در آورد و در دهان گذاشت و من کمی ساک زدم کمی بعد آبشو ریخت تو دهنم و من اول مزه کردم وبعد قورت دادم واقعا حال کردم اون هم بهم گفت عجب کونی داری خیلی حال کردم بعد هم پول بستنی رو داد و منو بوسید وسوار خرم کرد و بعد مرا ول کرد از یه طرف انصافا خیلی حال کرده بودم ولی از سوزش کونم میمردم دو روز از در کونم به بهانه مریض شده ام مدرسه نرفتم وبعدا تایک ماه به هر کی خواستم کون بدم تا نوکشو در کونم میذاشت نمیتونستم تحمل کنم و منصرف میشدم دیونه شده بودم منی که یه روز رو بدون کون دادن شب نمیکردم یه ماه بینصیب ماندم بعدنا دیگه عادت کردم چند باری بهش دادم بعدا ازدواج کرد و الان دو تا بچه داره 8سال پیش زنش را به بهانه اینکه شب میخواهیم با هم بریم آبیاری فرستاد خونه مادرش و چون قبلا با من هماهنگ کرده بود من رفتم خونه اش ودوباره ترتیبم را داد وبهم گفت با زنم و با هیچکس مثل تو حال نمیکنم راستش را میگفت او خیلی ها رو کرده بود چند تا از دختر وپسرایی که تو باغچه اش میکرد دیده بودم الان چند سالیه که به کسی نداده ام و دیونه شده ام اگر مکان دارید باهام قرار بزارید قول میدم جبران کنم متشکرم کیرتان را میخورم وآبش رو هم خوش باشید نوشته

Date: August 17, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *