خواهرم سمانه

0 views
0%

سلام اگر راقب به سکس محارمی نیستین نخونید این داستان نیست و تمام و کمال واقعیت است زیاد اهل نوشتن نیستم من ساسان 30 و خواهرم سمانه 26 خودم یه آدم معمولی خواهرم هم یه دختر معمولی داستان من از برج12 سال 96 شروع شد و همین دیشب یعنی 4 فروردین 97 به سرانجام رسید نوع پوشش ما تو خونه خیلی معمولیه نه لختیم مثل بقیه دوستان نه خیلی پوشیده میگردیم من اکثرا با شلوارک میگردم تو خونه خونه تکونی داشتیم قرار شد من میز ناهار خوری رو بلند کنم و سمانه هم زیرش رو اول با دستمال خیس بکشه تا گرد و خاک رو جمع کنه بعد با دستمال خشک بکشه که جای خیسی ها رو سرامیک ها نمونه مادرم هم درگیر اتاق خواب ها بود من میز رو بلند کردم سمانه هم جلو پام نشست اول دستمال خیس رو کشید همینجوری که عقب میومد کونش خورد به کیرم و رفت جلو منم سه سوت سیخ کردم گفتم شانس اوردم رفت جلو دستمال خشک رو هم که کشید باز اومد عقب ولی اینبار منم یه جور کج شدم که قشنگ کیرم رفت لای کونش این دفعه جلو نرفت و یه مکس چند ثانیه ای داشتیم وقتی بلند شد شلوار رو از لای چاک کونش در اورد اصلا به من نگاه نکرد این داستان گذشت تا همین دیشب اتاق من و خواهرم یکی هست فاصله دوتا تختمون هم در حد یه میز عسلیه یعنی نهایت 50 سانت اختلاف تخت هامونه شب از عید دیدنی اومدیم اون زودتر رفت تو اتاق که لباس هاشو عوض کنه من از لای در به نگاه کردم وقتی شلوارشو کشید پایین اون ککن سفیدش منو یاد اون روز انداخت شهوت به من غلبه کرده بود من به هوای قلیون کشیدن رفتم بیرون و ساعت حدود 12 بود برگشتم خونه دیدم همه خوابن رفتم تو اتاق دیدم سمانه رو به در و پشت به تخت من خوابیده و روش هم یه ملافه کشیده موقع عوض کردن شلوارم کیرم رو در اوردم از شورتم به ذره بازی کردم باهاش از لای در نور هال افتاده بود تو اونجایی که من بودم یعنی اگه بیدار بود کیرم رو میدید رفتم تو تختم دیدم ملافه رو کون سمانه هست چون یه وری خوابیده کونش قمبل شده با کلی استرس دوبار دست کشیدم رو کونش و قشنگ لمس کردم کونش رو بلند شدم برم مسواک بزنم برگردم که دیدم قوس داده به کمرش و کونش از ملافه بیرون مطمئن شدم بیداره باز دست کشیدم رو کونش با کلی استرس از لای پاش یه لمس کوچیک از کسش کردم دیگه واقعا ضربان قلبم بالا بود از استرس دست و پام داشت میلرزید اومدم شلوارش رو یه ذره بدم پایین که متوجه شدم کش شلوارش رو گره زده توی اون نوری که میشد دید گره معلوم بود اما واقعا من تخمش رو نداشتم گره رو باز کنم بیخیال شدم رفتم یه لیوان اب خوردم چند دقیقه تو آشپزخونه موندم برگشت برق های هال رو خاموش کردم که دیگه بگیرم بخوابم با نور موبایل جلو پامرو میدیرم که به وسیله ها نخورم همینی که وارد اتاقمون شدم تو روشنایی موبایل چیزی دیدم که یه دقیقه میخ کوب وایسادم دیدم گره کش شلوارش باز شده دیگه رسما شک کردم که اون موقع درست دیده بودم یا نه رفتم تو تختم داشتم به این فکر میکردم که آیا توهم زده بودم یا اینکه واقعا گره کمرش باز شده بعد کلی فکر کردن مطمئن شدم بیداره مطمئن شدم موقع عوض کردن شلوارم هم کیرم رو دیده باز بلند شدم با کونش ور رفتم ولی اینبار ملافه رو تا بالای کمرش دادم بالا تا قشنگ کونش رو لمس کونم دست انداختم کمر شلوارش رو به سختی از پشت دادم پایین از رو شرت از کونش یه بوس کردم شورتش رو هم در اوردم تو نور موبایل کونش سفید سفید بود اما معلوم بود خیلی وقته اصلاح نکرده می ترسیدم دستم بخوره به پوستش یه انگشت کوچیک زدم به کسش که یه تکون ریز خورد دیگه رسما لای کونش رو وا کردن که با دست راستش دستم رو فشار داد اول ترسیدم برگشتم سر جام که خودش با دستش لای کونش رو باز کرد نشستم زمین فقط لپ های کونش رو لیس زدم اما چون پر از پشم بود بیخیال شدم شورتش رو کشیدم بالا از رو شرت کسش رو مالوندم دیگه رسما طاق باز شد و منم با دست چپ سینه هاشو میمالوندم با کلی اشاره فهموند مامان اینا بلند نشن با سر اشاره کردم نه بعد 10 دقیقه مالوندم برگشتم تو رختخوابم تو تلگرام زدم زودتر میگفتی بیدارم گفت کلا بیدار بود گفتم چرا اصلاح نکردی گفت کلا دیر به دیر اصلاح میکنم من مجردم ها متاهل نیستم که نوشتم اگه اصلاح کرده بودی الان میشد لیسش زد نوشت نترس فردا مامان اینا میرن اصفهان خونه عمو صبح میرم حموم اصلاح میکنم نوشتم برو اپیلاسیون خوب نوشت پول میخواد ها گفتم اونو من میدم الان که دارم اینو مینویسم تو سایت ساعت 17 40دقیقه 5فروردین 97 هست نمیدونم کی این تو سایت گذاشته مییشه ولی طبق قرارمون اون به اصفهان نرفت و منم شب کارم تموم شه میرم خونه تا از تنهاییمون لذت ببریم اگه شد در آینده از اتفاقات احتمال امشب براتون مینویسم نوشته

Date: August 26, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *