داستان ارسالی از شهاب ,کردن مامان در مسافرت

0 views
0%

سلام .شهاب هستم ۲۱ ساله از شهریار .خیلی وقت بود که تو کف مامانم بودم .تابستون بود و رفته بودیم شمال .مامانم گفت که اینجا دستشویی نیس گفتم نه بایدبری داخل جنگل گفت که همرام بیا .رفتیم داخل جنگل و کشید پایین منم از پشت دید میزدم ی کون سفید و گوشتی داشت .کیرم راست شده بود الکی گفتم مامان تمومی گفت ن گفتم بیا این طرف تر ک معلوم نباشی گفت باشه کشید بالا اومد طرف من ک همش درختچه های زغال اخته بود منم رفتم رو ب روش رو ب اونطرف ک هواسم باشه کسی نیاد یه لحظه برگشتم طرفش کسش دیدم وای یه کس بی مو و جا افتاده اصلا ب رو خودش هم نیاورد ک دیدمش پاشد پاش پیچ خورد زمین افتاد صداش رفت بالا که شهاب برس به دادم برگشتم دیدم ب کمر دراز کشیده و شلوارش هم هنوز نکشیده بالا .آج و واج بودم ک چکار کنم شلوار و شرتش کشیدم بالا کیرم راست بود فهمید کمکش کردم رفتیم پیش ماشین همیشه هم عادت داره یهو دست میزنه ب کیرم با شوخی ک تو ماشین داشتم میخاروندمش با دست زد بهش گفت بسه کندی در به درو گفتم چکار کنم میخاره در ضمن من بودم و خالم و مامانم تو اون مسافرت خالم عقب خواب بود ..مامانم گفت تو حواست به رانندگیت باشه من برات میخارونم .شروع کرد به خاروندن فقط بالا رو میخاروند گفتم برو پایین تر تو شلوار اسلش کامل معلوم بود کیرم داره سیخ میشه اونم دیگه خاروندنش شد مالیدن ک کیرم شق شق شده بود گفت بسه گفتم نه میخاره گفت خیلی پروویی باز شروع کرد مالیدن ک یهو دستش بر تو شرتم و گرفت کیرم خیلی شهوتی شده بودم دستم گذاشتم رو پاش کم کم بردم نزدیک کسش گفتم منم بخارونم گفت بخارون منم شروع کرد مالیدنش هی خودشو تکون میداد بس شهوتی شده بود تند تند برام میمالید یهو دستم کردم توش یه آه کشید خیس خیس بود کیرم در آورد کرد تو دهنش واسم تعجب آور بود نگو ک تو جنگل شهوتی شده بود .خوب برام تو ماشین ساک زد .منم انگشتم تو کسش تاب میدادم .که گفت بزن کنار دستشویی دارم .خالم هنوز خواب بود رفتیم تو جنگل کشید پایین جلو خودم معلوم بود دستشویی نکرد .باز خودش زد ب زمین گفت پام همونجاش گرفت .رفتم بالا سرش دستم گذاشتم رو کسش باز مالیدم خیلی حشری شده بودم .کیرم در آورد ساک میزد تند تند .گذاشتم لای کسش یکم جلو عقب کردم پاشو باز کرد با دست فشار داد کیرم رفت تو عجب کس نرمی خیس خیس تند تند آبش میریخت میگفت شهاب مامان جرررم بده .دمر خوابوندمش یکم تف زدم دم سوراخ کونش آروم کردم توش جیغ میزد و خودش جلو عقب میکرد آبم داشت میومد گفتم بریزم کجا گفت بریز تو کسم وای اینجور ک گفت کردم تو کسش آبم خالی کردم توش جیغ میزد میگفت اوئئئف دارم ارضا میشم دوس داری آبم بخوری گفتم آره .گفت سرت بزار رو کسم لیس بزن زبونم مالیدم رو چوچولش ک خودشو یهو فشار داد بهم ی آب ترش با فشار زد تو دهنم اندازه ی استکان بی حال افتادم روش بعد پاشدیم رفتیم تو ماشین و خالم هنوز خواب بود .از اون ماجرا به بعد هر روز میکنمش و سیر هم نمیشم

Date: April 9, 2019

2 thoughts on “داستان ارسالی از شهاب ,کردن مامان در مسافرت

Leave a Reply to سامان Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *