سکس زنم با دانشجوی جنوبی

0 views
0%

یه روز که رفته بودم استخرداشتم شنا میکردم یه پسر جون صدام زد گفتم بفرمایید گفت ببخشید میشه به منم کرال یاد بدین گفتم بهتون نمیاد بلد نباشین گف بلدم به خوبی شما نه گفتم باشه شنا کن ببینم چطوری بلدی در کل یه مقدار ایراد داشت موقع شنا رو اب نبود مجبور شدم از زیر نگه دارم تا بیاد رو اب داشت دستو پا میزد که یه لحظه کیرش رفت تو دستم چه کیری یه کیر نرم ولی خیلی بزرگ ازم معذرت خاهی کرد و ادامه دادیم توجه که بهش کردم دیدم عجب بی افی میشه واسه زنم یه پسر 29 ساله قد بلند با بدن سبزه عضلانی با کیر واقعا بزرگ خلاصه سانس تموم شد اومدیم بیرون ازش پرسیدم اهل کجایی گفت کیش گفتم اینجا چیکارداری گف دانشجوی ترم اخرم 2 ماه دیگه درسم تموم بشه میرم خلاصه باهاش گرم گرفتم گفتم باید امشب بیای شام خونه ما از اون انکار از من اصرار بلخره راضی شد به زنم شراره پیام دادم که یه کیر برات جور کردم سریع زنگ زد گف نوید چی میگی تو شهر خودمون گفتم اره گف کی گفتم یکی از دوستام گف دیونه شدی ابروریزی میشه گفتم نگران نباش دانشجوه اهل کیشه 2 ماه دیگه میره گف حالا چطوری هس گفتم کیر کلفتا هیکلی گف کیرشو از کجا دیدی گفتم استخر یه جون گفتو گف کی گفتم همین الان میام شام یه جیغ کوچیک کشید گف بای قط کرد اومدم پیش صابر گفتم با خانومم هماهنگ کردم خیلی دوس داره ببیندتون تشکر کرد را افتادیم خلاصه رسیدیم رفتیم داخل صابر هی یا اله میگف گفتم راحت باش بیا داخل شراره اومد به استقبالمون یه لبلاس یه سره بلند تا مچش البته استین سه رب کشی تنگ بدون ساپورت زیرش یه سوتین با یه شرت لامبادا بود که خطش از جلو و عقب میشد راحت دید بدون روسری با یه ارایش لایت با اون اندامش تو داستانای قبلی که گفتم کون بسیار زیبا با رونای پر وکشیده با کمر باریک سفید سینه 90 سر بالا موهای بلندو بلوند کس چاق بدون شکم خلاصه از همون اول اقا صابر کیرش باد کرد ساکو گرفت جلوش تا تابلو نشه زنم اومد با من رو بوسی کرد با صابرم دست داد کلی حالو احوال بدش جلو افتاد ما هم پشت سرش با سندلای خوشگلش تک تک را میرفت کونشم با ریتم صدا عین ژله می لرزوند صابر چشاش از حدقه بیرون زده بود اومدیم نشستیم زنمم پزیرایی می کرد شربت اورد خودشم روبه ما نشست پاهاشو انداخت رو هم لباس تا نسف ساقش بالا اومد چقد سفیدو جزاب بود لامصب کیر منم مثل صابر سیخ بود زنم موقع شام منو صدا زد اشپز خونه بهم گفت خیلی پستی تو این 2ماه حداقل باید بهش 100 بار بدم تا سیر شم این دیگه کیه اوردی عجب بکنیه بهش گفتم کجاشو دیدی اونجاش هم می بینیم اومدم پیش صابر بعد شام زنم میرفت می اومد کرم میریخت منو صابر حالمون خراب شده بود وقت خاب شد صابر بلند شد بره زنم پاشو تو یه کفش کرد گف نمی زارم بری صابر گف باید برم نمیشه جوری شد که زنم قشنگ خودشو بهش می چسبون و حلش میداد عقب می گفت نمیزارم بری خلاصه راضی شد بمونه ما تو یکی از خابا خابیدم صابرم تو اونیکی خاب رفتیم اتاق زنم لخت شد گف کیر می خام شروع کردیم به سکس در مورد کیر صابر حرف میزدیم وسکس می کردیم کس شراره شر شر اب بود جوری اخ اوخ می کرد سابر سحله همسایه ها هم فهمیدن داستانو خلاصه بهد چن بار ارضاع شدن شراره راضی شد بخابه صبح بیدار شدیم شراره یه ساپورت زخیم تنگ بدون شرت با یه تیشرت از کمرش پوشید اومد قشنگ میشد اندازه کس چاقشو دید کونش که فبها سابر دیگه تابلو نگاش میکرد بد صبحانه حاضر شدیم بریم تو راه گوشی سابر زنگ خورد کلی جرو بحث کرد بعد قط کردنش پرسیدم چیه موضوع گف قرار دا خونه تموم شده من هنوز 2 ماه دیگه درس دارم صاب خونه راضی نمیشه بهش اسرار کردم که پس بده 2ماهو بیا پیش ما باز از من اسرار از صابر انکار البته بدن دونستم که موضوع ساخته گی بوده طرف 2 ماهو وقت می داده صابر خاسته تو این 2ماه به کسو کون زنم برسه اینو سره هم کرده بلخره صابر راضی نشد گفتم زنگ میزنم به شراره اون بلده راضیت کنه زنگ زدم شراره هم ول کن ماجرا نبود خودش زنگ زد به صابر گفت شب بیا باهات کار دارم سابرم فقط چشم می گفت شب رفتیم شراره باز یه ساپورت نسبتا زخیم مشکی پاش بود با تیشرت از کمرش با شرتو سوتین قرمز که موقع دلا راس شدن دیده میشد خلاصه اون شب صابر خان راضی شد 2ماهو بمونه و کسو کون شرارو بگاد شب خابیدیم فردا صبش صابر لوازمه ازافی رو فروخت واومد پیش ما زنم براش یکی از کشوهارو خالی کرد لباسای صابرو مرتب چید تو کشو اومد گفت بچه ها من میرم هموم خیسه عرقم رفت حموم پزیرایی به حموم دید نداشت یعنی جایی که صابر نشسته بود دید نداشت ولی جلو چشم من بود در حموم شراره با قر کون رفت در حموم روبه من لخت شد همش کونو کسو سینه هاشو می مالید بهم ادا میریخت شرتشو دراورد خیسیه شر تشو نشونم داد گذاشت رو زمین به من گفت با اشاره برم بیرون منم خریدو بهونه کردم زدم بیرون از در پشتی اومد تو از پنجره جایی واسادم در حمومو بینم صابر در حموم رفته بود سراق زنم داشت به شرت لمبادای زنم که از اب کسش خیس بود دست میزد کیرشو می مالید در حموم جوری بود نمی تونس شراررو ببینه فقط با شرتش ور میرفت صابر کیرشو دراورد می کشید به شرت زنم چه کیر بزرگی زنم تا حالا این طوری توش نرفته بود گوشیمو در اوردم فیلم برداری کردم داخل روشن بود بیرون تاریک صابر منو اسلا نمیدید کیرشو انقد کشید به فاق خیس شرت تا ابش اومد ریخت رو همون خیسیه اب کس زنم خودشو مرتب کرد رفت منم رفتم خرید با سرو صدا اومدم شراره هنوز حموم بود صابرم تی وی می دید رفتم پیش شراره فیلمو دادم بهش اومدم بیرون 2دیقه بد شراره ازم حوله خاص بردم بهش دادم اومد با حوله تنپوش از گنارمون رد شد رفت خاب منم صدا زد دیدم همون شرتو که صابر ابشو خالی کرده بودو دوباره پوشیده داره ابو به کسش می ماله بهم گف کیر صابرو می خام لعنتی گفتم باشه حالا 2 ما وقت داری بقیش در قسمت بعدی اگه دوس داشتین نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *