سینا و وحید

0 views
0%

سلام من سینا هستم بیست و پنج ساله و عضو شهوانی خواستم یکی از خاطره های دادنم ب دوست قدیمیمو براتون بگم از خودم بگم قدم ۱۷۳ وزنم ۶۰ سبزه و تعریف نباشه خوش تیپ من و وحید از اول دبیرستان دوست بودیم من همیشه دلم میخواست بهش بدم وحید هیکل پری داره من از همون سالها شروع کرده بودم ب دادن و واقعا لذت میبردم همیشه ب فکر این بودم ک باید یه بار تو بغل وحید بخوابم تا اینکه رسید ب زمان دانشگاه و ما هردومون یک دانشگاه قبول شدیم با هم خونه گرفتیم و هم خونه شدیم راستش ب طور نا محصوص خیلی با هم ور میرفتیم تا اینکه یه شب دل زدم ب دریا با لپ تاپ فیلم پورن گذاشتمو با وحید نشستیم ببینیم وسطهای فیلم ک خوب حشری شده بودیم گفتم وحید دوست داری تو بغلت لخت بخوابم اونم با یه حال شیطنت امیزی گفت عمرا اگر همچین کاری کنی منم از خدا خواسته گفتم شرط ببندیم خلاصه قبول کردیم وحید جای خوابشو آماده کرد منم رفتم بدون اینکه بفهمه خودمو تمیز کردم و اومدم چراغو خاموش کردیم ک خجالت نکشیم اون رفت زیر پتو و از من خواست ک منم برم منم خوابیدم گفت قرار بود لخت بشی با اینکه خیلی داده بودم ولی استرس تمام وجودمو گرفته بود بدنم میلرزید لباسمو در آوردم وحید فورا دستشو آورد روی بدنم گفت شلوارکت قلبم داشت کنده میشد همون زیر پتو شلوارکمو هم در آوردم با اینکه خجالت میکشید ولی دستشو کشید روی بدنم تا رسید ب رون پام منم چشمامو بسته بودمو داشتم لذت میبردم ک گفت پس شورتت چی منم گفتم اینو خودت در بیار اونم شروع کرد شرتمو کشید پایبن تا نصفه ک بقیشو خودم در آوردم بهش نزدیک تر شدم با شیطنت گفتم حالا نوبت توهه فکر میکردم قبول نکنه ولی فورا لخت شد فقط شورتش مونده بود از زیر پتو دست زدم ب شورتش دیدم ک کیرش راست شده شاید باور نکنید ولی کیرش خیلی کلفت بود کیرشو ک گرفتم دیدم صدای نفسهاش عوض شد منم دستمو بردم تو شرت هیچی نمیگفت شروع کردم ب مالیدن کیرش تقریبا رومون باز شده بود شرتشو کشیدم پایین دیگه قلب دوتامون داشت منفجر میشد دستشو گذاشت رو کونم وای ک چ لحظه ای بود من چون قبلا داده بودم کمتر خجالت میکشیدم شروع کردم ب خوردن نوک سینه هاش اونم خیلی دوست داشت حسابی حشریش کردم کیرش اونقدر کلفت و گرم بود ک نتونستم جلو خودمو بگیرم رفتم زیر پتو و شروع کردم ب خوردنش وحید از تعجب گفت چکار میکنی بهش گفتم تو فقط چشماتو ببند یه کم ک خوردم دیدم با دست سرمو کنار زد گفت داره آبم میاد منم سریع ازش جدا شدم ک آبش ب این زودئ نیاد چسبیدم بهش ویه چند دقیقه اون منو میمالید تا اینکه گفت ب پشت بخواب یه هو بدنم گر گرفت شهوتم صد برابر شد ب پشت خوابیدم چیزی ک توی سكس با وحید برام قشنگ بود صبرش بود اینقدر با صبر کونمو مالش داد و با انگشت آمادم کرد وقتی ازم پرسید آماده ای دل تو دلم نبود گفتم اره فقط بکن کیرشو خیس کرد و چسبوند ب سوراخم منم دو طرفه کونمو گرفتمو باز کردم خیلی اروم اروم کیرشو فرو میکرد داخل بعد از اینکه کیرش کامل رفت تو یه کم صبر کرد تا سوراخم حسابی باز شد داشتم دیونه میشدم گفتم وحید بکن ک شروع کرد کیرش اینقد کلفت بود ک احساس میکردم کونم جر میخوره ولی عاشق کلفتیش و اون دردش شدم چند دقیقه گذشت و من صدای ناله هام بلند شده بود ک بهم گفت آبمو کجا بریزم منم نمیخواستم بفهمه ک قبلا کون دادم گفتم بریز رو کمرم تا گفتم کیرشو کشید بیرون و دیدم کمرم خیس شد وحید مثل جنازه افتاد کنارم من هنوز آتیشی بودم همونجا برای خودم جق زدم تا آبم اومد همونجا کنار هم خوابیدیم فرداش رومون نمیشد ب هم نگاه کنیم وای دیگه کم کم عادی شدیم و حتی روزی دو سه بار منو میکرد دوران دانشگاهم بهترین سکس هارو باهاش داشتم امیدوارم شما هم لذت برده باشین نوشته 68

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *