منشی لوند

0 views
0%

سلام من محمد هستم 28 ساله از شیراز من در طول زندگیم از همه دخترها خجالت میکشیدم وقتی حتی با دختر خاله هام صحبت میکردم سرم پایین بود بعد از پایان خدمت سربازی در شرکتی مشغول فعالیت شدم که بدلیل مهارت در کارم بسرعت پیشرفت کردم و بعنوان سرپرست بخش انتخاب شدم روزها گذشت و به دلیل مشغله کاری فراوان مدیریت شرکت برای کمک به بنده یک دختر را بعنوان منشی برای من استخدام کردند که در ابتدا به دلیل وضعیت ظاهری ایشان از مدیر خواستم که که این دختر در بخش من کارنکند و من شخصا اموراتم را حل و فصل کنم که بالاخره موافقت نکردند و ایشان بعنوان منشی بنده استخدام شده بود اما این دختر خانم یک دختر شیرازی لوند قد بلند فوق العاده سکسی که دل هر مردی رو آب مینداخت با گذشت زمان رابطه ما بهتر شد و تقریبا با هم دوست شدیم و گاها هم در مسیر شرکت در هنگام بازگشت به خانه باهم پیاده روی میکردیم که البته من از این حالت خوشم نمیومد چون دختر مژگان از بس خوشگل و سکسی بود همه براش سیخ میکردن و هر ماشینی میرسید براش بوق میزد و چون منزل من هم نزدیکی محل کارم بود برام کمی سخت بود که کسی من تو این وضعیت ببینه خلاصه گذشت تا اینکه بدلیل کمبود نیرو و عقب موندن کارهای شرکت مدیر شرکت از من خواست که اضافه کاری بمونم در ضمن تاکید کرد فقط خودم باشم و هیچ کس دیگری بدلیل مسایل اخلاقی نباشد تااینکه وقت عادی شرکت تمام شد و همه کارکنان شرکت رفتن درو بستم و مشغول کارهای محوله شدم که دیدم مژگان بهم زنگ زد گفت چیزی توی شرکت جا گذاشته و اومد تو و کارشو که انجام داد گفت بدار کمی کمکت کنم گفتم لازم نیست شاید کسی بیاد و دردسر بشه گفت نترس اگر کسی بیاد سریع میره تو انباری قایم میشه خلاصه بعداز یکساعت کار کمی خسته شدم دیدم اومد شونه و گردنمو ماساژ دادو یه بوسه کوچیک از لبم گرفتو من دیگه چیزی نفهمیدم دریک لحظه افتاد روم و هی میگفت محمد بخدا دارم میمیرم خیلی دوستت دارمو از این حرفای عاشقانه و خر کننده بالاخره من هم خرشدمو بغلش کردمو کاررو شروع کردیم اول کمی از هم لب گرفتیم بعد من شروع کردم به خوردن اون سینه های درشت و گرد که داشت قبض روحم میکرد بعد اومد شلوارمو کشید پایین تا دستش به کیرم خورد آبم پاشید رو شورتم که با خونسردی بادستمال پاکش کرد و گفت خیلی پاستوریزه ای آقا محمد درستت میکنم خلاصه یه نفسی گرفتیمو شروع کرد به ساک زدن من که بار اولم بود فقط تو ابرا بودم تا اینکه دوبار کیرم سیخ شد از تو کیفش سریع یه کاندوم تاخیری در اورد کشید رو کیرمو منو کشید رو خودش و من احمق هم اختیارمو داده بودم دستش کردم تو کوسش خیلی با حال بود من تو زندگیم جغم نزده بودم حالا تو کوس مژگان ای که یک لشکر واسش سیخ کرده بودن بعد از 60 50تا تلمبه یک جیغی زدو ارضا شد و من هم از شدت حال اومدن اون آبم اومد و ارضا شدم ازم تشکر کرد و اون روز تمام شد شبش بهم زنگ زدو گفت خیلی بهش حال داده و فکر نکنم که جندس قبلا عقد بوده و نامزذش که خیلی هم عاشق هم بودن توی تصادف مرده و بصورت کاملا اتفاقی من خیلی شبیه نامزد مرحومش بودم که فقط اون قد بلندتر و هیکلی تر بوده تلفن تمام شدو من رفتم تو فاز فردین بازی و نقشه ازدواج که بعد از دو هفته موضوع به خانوادم گفتمو مادرم کلی خوشحال شدو گفت خواهرم سریع بر واسه تحقیقات که بع از این ماجرا دردسرای من شروع شدش خواهرم که اومد تا مژگان رو دید جا خورد آخه تیپش خیلی بد بود مانتو کوتاه سینه های درشت با کون خوش فرم که مانتوش تحملشونو نداشتو زده بودن بیرون بعد از ملاقاتش با خواهرم و صحبت از ازدواج سابقش خانواده من بشدت مخالفت کردن و گفتن ما باید برای پسرمون دختر بگیریم نه زن بیوه روزها ادامه داشت تا اینکه خانوادم در بی خبری من و برای فراموش کردن مژگان به خواستگاری دختری برای من رفته بودن و بعدا به من خبر دادن و من هم برای اینکه واقعا از این وضعبت ناخواسته خلاص بشم به اجبار روزگار فبول کردم و عقد ما برگزار شد اما هنوز مژگان در جریان نبود بعد از گذشت 10 روز از عقد چون شناسنامه من داخل شرکت بود و مژگان هم منشی من بدلیل حس کنجکاوی شناسنامه رو دید و همه چیز لو رفت و بعد از اون که فهمید روزگارو منو کرد مثل روزکارسگ و منو تهدید کرد که ازم آتو داره و بعدها فهمیدم اون روزی که باش سکس داشتم یه جوری موبایلشو تنظیم کرده و ازم فیلم گرفته و یه مدرک خانمان سوز دستش بود که من با گذشت دو سال هنوز نتونستم عروسی بگیرم و زندگیم داره مبپاشه و تهدیدم کرده که باید زنمو طلاق بدم وگرنه فیلمو منتشر میکنه من که مواظب بودم دریک لحظه غفلت و شهوت زندگیمو باختم تورو خدا مواظب خودتون باشید این مطالب حقیقته جدی بگیرید و عبرت بگیرید به نظر شما اون سکس لعنتی یه این همه آبروریزی و خفت مِی ارزید نوشته

Date: September 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *