منو نامزدم در سفره خانه ی سنتی

0 views
0%

سلام من ۲۲ سالمه و نامزدم ۲۵ سالشه تقریبا چهار سال از آشناییمون میگذره ۳ سال دوست بودیم و عاشقی کردیم و بعد از اون تصمیم به ازدواج گرفتیم تعداد روابط جنسیمون خیلی زیاد بوده به همین خاطر نمیتونم تاریخ دقیقی از این سکسمون بگم این داستان فانتزی نیست و واقعا برامون اتفاق افتاده من و فرزاد تقریبا هر روز همو میبینیم حداقل هفته ای ی بار میریم سفره خونه گاهی با دوستانمون و گاهی هم دو تایی اون شب فقط خودمون بودیم زمستون بود هوای پارک جنگلی اصولا خیلیی سرده سفره خونه وسط پارک واقع شده و آلاچیقای چوبی دور تا دور جوی های آب و فواره ها قرار گرفته اند دور آلاچیقا چوبیه به صورتیکه کمی از فضای داخل رو میپوشونه وقتی هم که هوا سرد میشه اطراف آلاچیق رو با پلاستیک کلفت میپوشونن که گرم بشه پلاستیک ها اونقدر کثیف هستند که چیزی از بیرون دیده نمیشه تقریبا اویل رابطمون بود اولش فقط شوخی و شیطنت بود رو پای فرزاد نشسته بودمو میبوسیدمش کم کم بزرگ شدن کیرشو حس کردم توی چشماش نگاه کردمو خندیدم یادم نیست کدوممون پیشنهاد شیطنت بیشترو داد فقط میدونم همونجوری که روی پاهاش نشسته بودم شلوارمو کشید پایین اونقدر هوا سرد بود ک هیچکدوممون لخت نشدیم فقط شلوارامون تا زانو پایین بود فرزاد به پشتی تکیه داده بود و دستش دور کمرم بود منم روی پاهاش نشسته بودم همو میبوسیدیم چند تا تلمبه ی کوتاه زدم که طاقتش تموم شد و بهم گفت رو زانوهام بشینم باسنشو جمع کرد و شروع کرد به تلمبه زدن چند دیقه بعد اروم شد همیشه وسط سکسمون به اوج که میرسه کیرشو درمیاره چون دلش نمیخواد انقدر زود تموم بشه یکم خودشو کشید بالاتر دستش رفت سمت کسم کسمو میمالید تو همون حالت حس میکردم کیرشو خیلی ملایم توی کسم نبض میزد دوباره تلمبه زدنش شروع شد و کم کم سرعت گرفت وسطای سکسمون همو میبوسیدیم و گاهی سرم روی گردنش قرار میگرفت و گردنای همو میبوسیدیم به خاطر سردی هوا با سینه هام کاری نداشت اما از روی لباس میمالیدشون با همین پوزیشن ادامه دادیم تا ارضا شدیم شاید اون شب لذت سکسمون خیلی زیاد نبود به خاطر شرایط و راحت نبودنمون و اینکه نتونستیم تو چند پوزیشن سکس داشته باشیم اما بدون شک یکی از جالب ترین سکسامون بوده که هیچوقت از یادم نمیره خدارو شکر خیلی همو دوس داریم و از سکسمون لذت میبریم امیدوارم همه مردم سرزمینم روزی عاشق بشن ازدواج کنند از همسرشون لذت ببرن و پایبند به زندگیشون بمونن نوشته

Date: June 2, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *