من و دختر خاله بزرگم

0 views
0%

سلام اسم من آرمینه اسم ها مستعار هستش میخوام از خودم بگم من تا پونزده سالگی تو روستا بودم اونجا کسکشی بودم واسه خودم قبل اینکه بیام شهر چندین بار اونجا سکس داشتم گرچه بیشترشون رو بچه بازی اینا بودن و زیاد نمیدونستم سکس واقعی چیه خوب برگردیم به داستان اصلی تابستون بود هندونه کاشته بودیم وقت چیدنشون شده بود با خوانواده خودمون و خالم اینا رفتیم سر مزرعه حوالی ظهر بود به بهانه اینکه وسایل رو اماده کنم رفتم سمت الاچیق که واسه چای و نهار و اینا وقتی رسیدم اونجا دختر خالم اونجا بود بیشتر کارارو انجام داده بود من اخراش رسیدم کار زیادی نبود انجام چای و گذ اشتیم و شروع کردیم حرف زدن حرفامون رفته رفته بد شد بهم گفت شنیدم دختر همسایه بردین کوه کوب کردم اخه این از کجا میدونست به دوستم شک کردم که خیلی دهن لق بود مرتیکه اما بازم ازش ممنونم گفتش نگران نباش به کسی نمیگم با کلی خنده بزور خودم رو جمع کردم داشت میخندید گفتم زیاد نخند ممکنه به سرتوهم همچین اتفاقی هم بیوفته خندید منم خندیدم ارو اروم دلو زدم به دریا گفتم تو تجربه داری خندید گفت نه منم گفتم فک کنم میخوایی تجربش کنی به پتو پوته افتاد اخرش خندید گفت نمیدونم شاید منم فرست رو غنیمت شمردم با لاص و کس لیسی اوردمش تو الاچیق اینجا خیلی خلاصه شد اخه چند سال پیش بود درست یادم نمیاد چیا گفتم گفت نشون بده گفتم باشه اما تو هم باید نشون بدی من در اوردم نشونش دادم خوب نگاه کرد و خندید بعد نوبت اون شد یکی دو ثانیه نشون داد سریع کشید بالا گفتم بابا من ندیدم که گفت اضافه هم هست گفتیم اشکال نداره اومدم کنارش باکلی مالوندن یه ملافه اورد روش کشید بعد شلوارش رو کشید پایین منم کنارش خوابیدم کیرم رو گذاشتمش لایه کونش با کمی ادرس دهی سوراخ کونش و پیدا کردم زیره ملافه بود دقیق نمیدیدم کمی خیس بود اروم کردم توش کیرم اون وقع زیاد کلفت نبود راحت رفت شایدم به یکی دیگه داده بود راحت میرفت دقیقا نمیدونم قضیه چی بود اونایکه کس کردن میدونن وقتی کیرت بره تو سوراخ دوس داری بیشتر فشار بدی من هی فشار میدادم رو شکم خوابوندمش چند تا تلمبه بزدم گفتم کس میخوام برگرد قبول کرد برگشت کیرمو میخواستم بکنم تو کسش نمیشد شانس اوردم همون جا ابم ابم اومد حالا احساس پشیمونی بعد سکس اومد ازش جدا شدم گفت چی شد گفتم بسه هی میگفت بیا بکن منه اوسکل نه میگفتم ای روزگار بی تجربه بودم باید راضیش میکردم برای دفعه های دیگه تایم می ذاشتم که نزاشتم هنوز که هنوزه پشیمونم باید چند بار میکردمش که نکردم حیییففففففف داستان واقعی واقعی بود هنوز پشیمونم زیاد نکردمش تفففف نوشته

Date: August 26, 2018

One thought on “من و دختر خاله بزرگم

  1. سلام من پیشنهادی داشتم لطفن به زودترین فرصت چند داستان سکسی نشر کنید که پسره دختر عقارب شانرا شب تو بستر خوابش باهاش رابطه برقرار کرد باشه و قسمی نشر کنید که در سرچ با هی نام یعنی سکس در خواب پیدا شود

Leave a Reply to احمد Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *