سلام من کامران هستم ساکن تهران سی و پنج ساله و مجرد هستم تک فرزند پدر من وضعیت مالی خوبی داره و از لحاظ مالی حسابی به من میرسه من پیش پدر و مادرم زندگی نمیکنم و بابام یه آپارتمان دوبلکس خوشگل برام خریده با همه امکانات من قیافه خیلی خوبی دارم و به قول معروف دخترکش و خیلی به سکس علاقه دارم ولی همیشه از بچگی بیشتر به کون دادن علاقه داشتم و از زمان راهنمایی و دبیرستان و سربازی به خیلیا کون دادم و بیشتر از اینکه بکنم دوست دارم کون بدم این قضیه من برمیگرده به ۱۰سال پیش که من یه بار یه فیلم سکسی دیدم که زن ها با کیرمصنوعی همدیگرو میکردن خیلی واسم جالب بود و خوشم اومد تا اون موقع همچین چیزی ندیده بودم دیگه رفته بودم تو نخ این جور فیلما که یه فیلم محشر پیدا کردم تو این فیلم یه زن با کیر مصنوعی داشت یه پسر رو میکرد باورتون نمیشه من انقدر از این پوزیشن خوشم اومده بود با این فیلمه ۱۰۰ بار جلق زدم و از اون به بعد تو اینترنت دنبال این جور فیلمها بودم یه سایت پیداده کرده بودم به اسم که پر بود از این جور فیلمها فکر کنم پورن استارهای این سایت روسی بودن صب تا شب میرفتم تو این سایت و فیلم دانلود میکردم و عاشق این نوع سکس شده بودم با خودم میگفتم یعنی امکانش هست منم یه همچین تجربه ای داشته باشم فکرشو نمیکردم تو ایران کسی همچین ذهنیتی داشته باشه حقیقتش واسم بیشتر شبیه یه رویا بود تا واقعیت یه مدت رفتم تو اینترنت و درباره این سکس تحقیق کردم اونجا بود که متوجه شدم اصلا تو ایران هم افرادی هستن که مثل من هستن و حس من و دارن و تو داستانهای سکسی خوندم که تجربه این جور سکس هارو داشتن و فهمیدم که میشه این جور کیر مصنوعی دیلدو رو تو تهران از یه سری افراد بخری هر جوری شده بود بالاخره از طریق اینترنت و سایت های مختلف تونستم یدونه بخرم و حالا فقط مونده بود که یه نفر و پیدا کنم که آرزوی من و برآورده کنه از اونجایی که وضع مال خوبی داشتم آوردن دختر و زن به خونه کار خیلی سختی نبود چند بار تو خیابون زن و دختر سوار کردم آوردم خونه و باهاشون سکس کردم ولی نتونستم اون قضیه رو مطرح کنم یه جورایی میترسیدم شایدم خجالت نمیدونم خلاصه نمیتونستم حسم و بهشون بگم دنبال یه آدم مورد اعتماد میگشتم تو محله ما یه خانومی بود که کارهای نظافت خونه هارو انجام میداد به اسم خانوم طاهری به طوری که همسایه ها و اهل محل شمارشو داشتن و هرموقع خونشون به نظافت نیاز داشت زنگ میزدن میومد یه چندباری هم خونه من اومده بود و نظافت کرده بود یه زن حدودا سی و هفت هشت ساله سبزه قد بلند و چادری بود از شوهرش جدا شده بود و برای اینکه خرج بچه هاشو دربیاره کار میکرد آدم مورد اعتمادی هم بود یه بار زنگ زدم تا بیاد خونمو نظافت کنه ساعت حدودای ۱۰ اومد کلیدارو بهش دادم بهش گفتم که من بیرون کار دارم شما برو خونه و مشغول شو من برمیگردم بعد از چند ساعت کارم که تموم شد رفتم رستوران ناهار خوردم و واسه خانوم طاهری هم غذا گرفتم و اومدم خونه صداش زدم دیدم جواب نمیده رفتم تو آشپزخونه و حیاط خلوت هر جارو نگاه کردم نبود رفتم طبقه بالا دیدم یه صدایی میاد صدا از اتاق من بود لای در باز بود یواشکی رفتم ببینم چه خبره چی داشتم میدیدم مگه میشه خانوم طاهری در حین نظافت اتاق من کیرمصنوعی رو پیداکرده بود و دیدم دراز کشیده رو تخت من و کیرمصنوعی رو داره میکنه تو کسش و درمیاره و انقد حشری شده از هیچ جا خبر نداره کیرم راست شده بود نمیدونستم چیکار باید بکنم من اصلا تونخ این زنه نبودم ولی الان که لباساشو در آورده بود و فقط یه دامن و پیرن تنش بود دیدم بابا عجب هیکل ردیفی داره این عجب سینه هایی چه رونایی داشت بنده خدا معلوم بود چند ساله سکس نداشته که از این طریق داشت خودشو ارضا میکرد یه لحظه یه فکری به سرم زد آروم رفتم پشت پنجره اتاق و ازش فیلم گرفتم گفتم حالا بعدا به درد میخوره و اومدم پایین از خونه زدم بیرون جوری که نفهمه من اومدم و دیدمش یکی دو ساعت بعد یکم با سرو صدای بیشتر جوری که متوجه اومدن من بشه برگشتم خونه دیدم کارشو تموم کرده و آماده ست که بره گفتم خسته نباشی واست غذا گرفتم بشین بخور بعد برو همونجوری که داشت چادرشو سرش میکرد گفت نه دیگه دیرم شده تو دلم گفتم ای ای ای یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم تا حالا به چشم خریدار بهش نگا نکرده بودم ولی خودش بود همونی که من دوست دارم پولشو بهش دادم و رفتنی بهش گفتم آخر هفته یه مهمونی کوچیک با دوستام دارم میتونی بیای یکم خونه رو تر و تمیز کنی گفت باشه و رفتش تو این چند روز همش تو فکر خانوم طاهری بودم و همش تجسم میکردم که چجوری میخوام باهاش سکس کنم بالاخره روز موعود رسید ساعت ۱ بعد از ظهر بود تازه ناهار خورده بودم یکم مشروب گرفته بودم اونو خوردم و حسابی منگ بودم رفتم حموم و یه صفایی به بدن دادم و حسابی همه جام و تمیز کردم از حموم که اومدم بیرون یه شلوارک با یه رکابی تنم بود اومدم دراز کشیدم رو مبل هوای بیرون خیلی گرم بود و خنکی داخل خونه حس خوبی بهم میداد ساعت حدود ۲ ۳۰ بود دیدم زنگ خونه رو زدن تو آیفون دیدم خانوم طاهریه به به در و باز کردم و خودم پشت در وایستادم وارد که شد اومدم پشت سرش و درو قفل کردم تا برگشت و من و با اون لباسا دید جیغ زد که پریدم سمتش و جلو دهنش و گرفتم میخواست از دستم فرار کنه که مانعش شدم و گفت آقا کامران بذار برم چیکار میخوای بکنی من آبرو دارم منم با خونسردی گفتم کاریت ندارم که بازم صداشو برد بالا منم گفتم باشه بیا برو تا درو باز کردم با خوشحالی دوید که بره بیرون بهش گفتم من ازت آتو دارم اگه نیای آبروتو میبرم یدفعه خشکش زد گفت چه آتویی منم بهش گفتم چند روز پیش که اومده بودی اینجا بالا تو اتاق من چیکار میکردی که یدفعه رنگش پرید و گفت نظافت میکردم چیکار میکردم گفتم نظافت میکردی هان بعد گوشیمو آوردم و فیلمی که ازش گرفته بودم و بهش نشون دادم و گفتم این چیه بیچاره رنگش پریده بود و افتاد به گریه کردن که تورو خدا آقا کامران اشتباه کردم تورو خدا حالم بد بود نفهمیدم چیکار میکنم یکم که گریه کرد آوردمش نشوندمش رو مبل و گریش که بند اومد بهش گفتم من پول خوبی بهت میدم ولی باید باهام سکس کنی و هیچ راهی نداره و اونم مدام گریه میکرد و میگفت من آبرو دارم و از این حرفا بهش گفتم ببین الکی گریه نکن من الان آمپرم زده بالا و هرکاری بگم باید بکنی این و که گفتم ساکت شد بعد یه شربت واسش آوردم و دادم خورد و گفتم یه فیلم میذارم قشنگ نیگاه کن که یاد بگیری بعد یه گذاشتم تو دستگاه از همون فیلمای بود تو فیلم یه پسره داشت با کیر مصنوعی با خودش ور میرفت و هی اونو میکرد تو کونش همزمان خانوم طاهری زیرچشمی با حالت خجالت و تعجب نگاه میکرد بعد در اتاق باز میشه و یه دختر خوشگل و ناز که نمیدونم خواهر پسره ست یا دوست دخترشه اونو تو اون حالت میبینه و میاد یکم دعواش میکنه و با کیر مصنوعی پسره رو میکنه منم که خیلی خوشم اومده بود با کیرم بازی میکردم و به خانوم طاهری گفتم دیدی دیدی چیکار کردن میخوام توهم همین کارو با من بکنی دیدی دختره چجوری کون پسره رو میکرد تو هم باید منو بکنی همین هرچقدرم بخوای پول بهت میدم اونم سرشو انداخته بود پایین و دو دستی سرشو گرفته بود و میگفت آخه من چجوری این کار و بکنم من تاحالا به غیر از شوهر سابقم با کسی سکس نکردم بهش گفتم من که نمیخوام بکنمت جیگر میخوام تو من و بکنی بعد یواش یواش رفتم سمتش و چادرشو از سرش برداشتم و لبم و گذاشتم رو لبش و بغلش کردم و بهش گفتم خانوم طاهری تورو خدا من و بکن حالم خیلی بده بعد با هم رفتیم بالا تو اتاق من و کیر مصنوعی و دادم بهش و گفتم شروع کن اونم با من و من گفت آخه من بلد نیستم من تاحالا فقط دادم من یه زنم میفهمی گفتم من نمیدونم مگه تا حالا سکس نداشتی هر کاری که یه مرد تو سکس واسه زن انجام میده تو انجام بده مگه همیشه نمیدادی حالا باید بکنی فکر کن تو مردی و من زن فقط یه جوری که لذت ببری کم نذار تو کارت من برات جبران میکنم این و گفتم و دمر خوابیدم رو تخت خانوم طاهری یه دامن مشکی تنگ با یه پیراهن گشاد تنش بود بهم گفت اگه میشه تو مدتی که سکس میکنیم تو پشت به من باش خجالت میکشم با کمی تامل گفتم باشه چشمام و بسته بودم اومد سمتم و شروع کرد به مالیدن بدنم دستای قوی داشت و رو بدن لاغر من داشت کار میکرد هیکلش خیلی خوب بود واقعا دیوونه ش شده بودم با دستاش گردنم و ماساژ داد اومد پایین و مهره هام و دست میکشید با کف دست قشنگ فشارم میداد قشنگ روم مسلط بود رفت سراغ پاهام آروم آروم ماساژ میداد کف پام و میمالید اومد بالا شرتم و از پام در آورد کونمو دست میکشید خیلی خوشم میومد یواش یواش انگشتشو میکرد تو کونم راحت میرفت تو از بس داده بودم عقب جلو میکرد کیرم نیم خیز شده بود دو انگشتی و سه انگشتی تو کونم میکرد کونم خیلی تمیز بود از کس تمیزتر بود چون همیشه تمیزش میکردم ازم فاصله گرفت پیراهنشو بعد روسریشو در آورد و پرت کرد گوشه تخت ولی دامنشو در نیاورد فکر کنم کیر مصنوعی رو بست به خودش بعد از چند ثانیه اومد سمتم دستشو گذاشت زیر رونم و بلندم کرد و به حالت قمبل من و نشوند چسبید بهم و گفت آماده ای گفتم آره یواش یواش سرشو گذاشت تو کونم و فشارش داد اولش یکم درد داشت ولی بقیه ش راحت رفت تو چند بار عقب و جلو کرد و روون شد خانوم طاهری از پشت بغلم کرده بود و قشنگ داشت من و میکرد تو اوج لذت بودم خیلی حال میداد به آرزوم رسیده بودم من که همچین سکسی و فقط تو رویاهام میدیدم و فقط فکر میکردم تو کشورای خارجی همچین سکسی هست داشتم تو ایران تو خونه خودم به خدمتکار خونم کون میدادم قشنگ سینه هاش پشت کمرم چسبیده بود نفساش و داشتم حس میکردم که به پشت گوشم و گردنم میخورد یواش یواش اونم خوشش اومده بود و تندتر داشت تلمبه میزد و آه و اوهش رفته بود رو هوا بعد از چند دیقه منو خوابوند و خودشم دراز کشید روم و از دوباره ادامه داد خیلی قشنگ داشت من و میکرد تو آسمونا بودم لباشو گذاشت رو گردنمو منو میبوسید بعد گوشامو میلیسید و خیلی لذت میبردم یکم که گذشت بدون اینکه بذاره عقب برگردم و نیگا کنم منو برد سمت دیوار و از پشت گذاشت تو کونم دیگه قشنگ حرفه ای شده بود و مثل یه مرد داشت کونمو میگایید منم آخ اخ میکردم و قربون صدقش میرفتم از پشت محکم بغلم کرده بود با دستش کیرم و گرفت و همزمان که داشت من و میکرد واسم جلق میزد داشتم منفجر میشدم از شدت لذت تا اینکه آبم با سرعت زیاد پاشد به دستش و یکمشم ریخت رو زمین دیگه سست شدم و داشتم میفتادم رو زمین که من و بغل کرد و خوابوند رو تخت تا حالا تو زندگیم همچین لذتی نبرده بودم خانوم طاهری سریع لباساشو برداشت و از اتاق زد بیرون تو همون حالت خوابم برده بود یکم بعد بیدار شدم و رفتم حموم و بعدش به اتفاقاتی که افتاده بود فکر میکردم باورم نمیشد خانوم طاهری همه این کارارو با من کرده بود مثل یه بره تو چنگش بودم یه ساعت بعد بهش زنگ زدم و ازش تشکر کردم و شماره کارتش و ازش گرفتم و یک میلیون به حسابش پول ریختم و بهش گفتم از این به بعد میخوام باهام باشی همه جوره ساپورتت میکنم شده باشه صیغه ت میکنم فقط منو ترک نکن از اون روز تا حالا باهاش رابطه دارم و در واقع اون شوهر منه شاید باورتون نشه دفعه بعدی که اومده بود خونم و تمایلی به رابطه نداشت و خیلیم عجله داشت وقتی اصرار من و دید همون جا وسط حال در حالی که چادرشم سرش بود با لباس بیرون یه دست کونم گذاشت حسابی حال میکنم وقتی یادم میفته یه زن با چادر مشکی داشت من و میکرد این داستان و نوشتم برای دوستداران این نوع سکس که مطمئنم خیلیا علاقه دارن به این جور رابطه ها خواهش میکنم اگه کسی خاطره مشابه داره به اشتراک بذاره دوستدار شما
0 views
Date: November 4, 2018