مدام دختره تو شرکت میگفت جناب مهندس گوشیم اینطور شده و اونطور شده منم فهمیدم که آره عکس های نیمه سکسی اش را هم تو فایل های شخصی اش گوشی به من نشون میداد و میگفت این ویروس داره گفتم شما بعد از ساعت اداری بمونید شرکت من همه ی این مشکلات را حل میکنم دیدم همه رفتن و با عشوه و ناز اومد در زد و اومد تو اتاق گفت آقای فلانی براتون بستنی قیفی گرفتم بفرماید با هم بخوریم یه جوری به این بستنی را لیس میزد و به من نگاه میکرد که تا ته خط را رفتم گفتم خوب حالا مشکلتون چی بود گفت هیچی من یکم از دست شما ناراحتم گفتم چرا دیدم اومد این طرف میز و گفت اگه میشه یکم با من راحت تر و مهربون تر باشید منم دیگه حشری شدم و یه نیمچه کیر زیر شلوار شق کرد و اومد بالا دختر خندید و گفت مثل اینکه شما هم بدتون نمیاد منم صندلی را خوابندم و گفتم من الان تو این ساعت در خدمتتون هستم دختره اومده کمربند من را باز کنه بلند شدم گفتم شما اجازه بدید من خودم بازش میکنم شما خودتون را مهیا کنید دختر مانتو رو در آورد و با قر دادن گذاشت رو میز و کفشای پاشنه بلندش را در آورد و شلوارش را هم همینطور دوباره کفشای پاشنه بلندش را پوشید و شروع کرد به مکیدن کیر من منم دستم را بردم زیر شکمش و تاپش را در آوردم پرده اتاق کار را کشیدم و رفتم نشستم رو صندلیم گفتم بیا بشین روی پاهام دختره اومد و بعد از بوسیدن لب و سینه های بلوندش دستم را کردم تو شورتش یکم بهش حال دادم گفتم پاشو و نشوندمش لب میز و اسباب روی میز را دادم کنار و شورتش را براش در آوردم و خودم هم هرچی لباس داشتم از تنم در آوردم و انداختم روی صندلی و شروع کردم به کردن کسش دختر سینه هاش را میمالید و میگفت جون منم گفت همه یچه ها رفتن گفت آره مهندس هیچ کس نیست منم با شدت بیشتری فرو کردم تو کسش بعد دستش را گرفتم و گفتم اینجوری حال نمیده بریم روی مبل تو راه رو اونجا حسابی ترتیبش را دادم تا اینکه آبم را ریختم وسط دو سینه های بلوندش از اون به بعد هر وقت هوس میکنم میبرمش خونه خدایش هواش را بیشتر از باقی بچه ها دارم نوشته
0 views
Date: December 19, 2019