با سلام خدمت دوستان گلم من اسممو نمیتونم بگم چون شهری که توش زندگی میکنم کوچیکه و همه منو میشناسن من 23 سالمه و قدم 176 و عربم و از لحاظ کیرم هم که همتون شنیدید عربها چه کیری دارن کیر منم حدود 24 سانت و قطر 9 سانت هستش نیلوفر هم دختری بود با قد 172 و سایز سینه 80 بریم سراغ اصل داستان حدود 1 ماه بود که با نیلوفر آشنا شده بودم و تو این 1 ماه کارمون از دست دادن جلو نرفته بود یه شب که باش بیرون بودم از لا به لای حرفاش شنیدم که به مشروب علاقه ی شدیدی داره و از همین علاقش استفاده کردم و مخشو زدم که یه بار دوتایی بشینیم مشروب بزنیم خلاصه من مکان جور کردم و نصف بطری ودکا تو خونه داشتم که برش داشتم بردم با خودم از تو راه هم چیپس و ماست و دلستر لیمویی خریدم و رفتم تو مکان منتظرش شدم با 15 دقیقه تاخیر اومد من زود لباسام رو عوض کردم و یه آستین حلقه ای و یه شلوارک پوشیدم ولی نیلوفر فقط مقنعه اش رو در اورد بساط رو پهن کردیم و جای همتون سبز نشستیم ودکا رو زدیم به بدن نیلوفر بعد از یکم شروع کرد به خندیدن که معلوم بود از مستیه منم فرصت رو غنیمت گرفتم و رفتم پشتش و سرشو گذاشتم رو زانوهام یهو خندش قطع شد و بم گفت میخوام یه چیزی تو گوشت بگم منم سرمو بردم جلو یهو دیدم لبشو گذاشت رو لبم بعد حدود 1 دقیقه لب گرفتن بردمش رو تختی که تو اتاق خواب بود بش گفتم که مانتوتو در بیار اونم گفت هیچی زیرش نپوشیدم که این حرفش باعث شد من بش حمله کنم و مانتوشو در بیارم بعد بش گفتم حالا شلوارتو در میاری یا خودم در بیارم ترسید گفت نه خودم در میارم وقتی شلوارشو در اورد رفتم سمتش و لبمو گذاشتم رو لبش و مکیدم خیلی شیرین بود کم کم اونم منو لخت کرد وقتی که دوتامون لخت لخت شدیم منو پرت کرد رو تخت و شروع کرد به ساک زدن خیلی حرفه ای ساک میزد حدود 10 دقیقه که کیر و خایه هام رو داشت میخورد احساس کردم آبم داره میاد بش گفتم اونم تند تر ساک میزد و وقتی آبم اومد همشو تا آخر خورد بعد تو همون بی حالی من اومد نشست روم و کیرمو گداشت رو کسش یه لحظه ترسیدم ولی گفت که پردش ارتجاعی هستش من نمیتونستم چیزی بگم یا کاری بکنم واسه همین همه کارها رو خودش میکرد حدودا 20 دقیقه داشت بالا پایین میرفت و قربون صدقه کیرم میرفت بعدش ازش خواستم که حالتمونو عوض کنیم واسه همین رو کمر خوابید و منم پاهاشو گذاشتم رو شونه هام و شروع کردم به تلمبه زدن خیلی بخش حال میداد چون داشت جیغ میزد وقتی آبم میخواست بیاد بهش گفتم اونم گفت که آبمو بریزم رو سینه هاش وقتی آبم اومد بیحال شدم اونم رفت دستمال اورد و خودشو تمیز کرد و یکم ماساژم داد که سر حال اومدم بعدش رفتیم حمام و اونتا هم به صورت سرپا 1 بار دیگه گاییدمش وقتی خواستیم از تو خونه در بیایم ازش 1 لب گرفتم و او ن رفت خونشون منم رفتم خونمون نوشته
0 views
Date: July 27, 2018