پرده بکارتشو بردارم یا نه

0 views
0%

سلام بر دوستان من 24 سالم الان اگه قرار باشه از گذشته بگم خیلی باید حرف بزنم خاطرات سکسی من جالب هستن از اواخر ماه بهمن 1391 میخوام بگم برادر من یک مغاز خدمات کامپیوتری داره که در اوخر بهمن ماه دنبال یک شاگرد برای باز کردن درب مغازه در صبح میگشت گشتو گشتو گشت تا یک دختر رو پیدا کرد واسه این کار از جایی که من از مغازه واجناس و قیمت ها بیشتر سر درمیاوردم برای پاره ای از توضیحات یک روز بعداز اومدن اون دختر سر کار تو مغازه دیدمش دختری چادری با آستینچه و اصلاح نکرده با خودم گفتم ه زدی ب کادون آخه شب قبلش کلی برنامه ریخته بودم واسه مخ زدنش ندیده بودمش که خلاصه رفتیمو دیدمش با اینکه یک شخص کاملا سخت ب نظر میرسید اما من به گویش مزخرف و خودمونی خودم پایدار بودم عادت کردم ترک عادتم مرضه دوستان کلی براش از جنسا گفتم مثلا اینکه برای قیمت دادن به مشتری باید به گوشای مشتری نگاه کنی بعد قیمت بدی و گاهی مشتری پرونی تاثیر گذاره و کلی حرف دیگه که با گفتنش از طرف من اونو به خنده وا می داشت من حرفایی عادی میزدم ولی اون می خندید شایدم من از بس چرت میگم برام همه چی عادی شده خلاصه اینکه با تو خطابش کردم و شمارمو روی دفتر کار براش نوشتم ک در مواقع ضروری باهم تماس بگیره هر روز روزی 3 ساعت یا 4 ساعت بش سر میزدم تو اون ساعت کلی میخندوندمش دروغ نباشه از روز دوم به بعد از قصد نمک میرختم تا یک هفته ای گذشت من مغازه نبود به گوشم رسوندن که داداش در تعجبه چرا این دختر عوض شده زود میاد سر کار دیر میره نوع لباس پوشیدنش عوض شده اصلاح می کنه وقتش بود فکر کنم تونسته بودم روش تاثیر بذارم رفتم تو جزئیات که چه رشته ای می خونی اسمت چیه و شب شد یکی اس داد حدس میزنید کی می تونست باشه آره خودش بود به بهونه درس اس داده بود ولی من ک میدونم برای چی اس داده بود می خواسته منم شمارشو داشته باشم از اونجایی که من باتجربه هستم نوشتن این داستان جدیدو ب دست گرفتم کلی بش نخ دادم اما انگار نمی فهمید اصلا حالیش نبود بعد یک اس دادم بهش گفتم شنیدی یکی ب یکی نخ میده اس داد آره گفتم تو چشات ضعیفه باید بهت طناب بدم یک روز دیگه که حواسم نبود شارزم تموم شد براش درخواست تماس فرستادم یک هو دیدم یک کارت شارز 2000 تومانی فرستاده واو پسر نمیدونی چه حالی می کنم با این نوع شارز کیف میده خلاصه فردا که رفتم پولشو بدم نمیگرفت هی میدادم می گفت نمی خوام اونجا بود که به زور کردم تو جیبش و یکمم خودمو بهش مالوندم که برخوردشو ببینم بدش نیومد دستمو گرفت به بهانه مقاومت در مقابل نگرفتن پول ای جونم فهمیدم که کارش ساختس هههه از فرداش شروع به نوازش دستاش پشت میز میکردم کم کم دستمو رو روناش گذاشتم دیدم بازم چیزی نگفت ای وای من هر چی می خوام همون میشه ای روزگار دستمو کم کم نزدیک نقطه عطف قضیه کردمو دیدم که نه نشد ک بشه دستمو گرفت با یک لبخنده ملیح روی لباش خیلی باحال بود گفتم ول کن دستمو من کاری نمی کنم نترس گفت قلقلکم میاد خووو آخه نوع گفتنشو دوست داشتم می خواستم بخورشم ولی نخواستم بفهمه من بی جنبم ههه گفتم ای جونم باشه عزیزم دست نمیزنم گذاشتم رو روناش و شروع کردم به بازی کردن انگریبرتز که یهو دیدم بوسم کرد وای جایی من نبودی ک بفهمی چه حالی داد ولی من خودمو عادی گرفتم و دستشو بوسیدمو یک لبخند بهش زدم من اینم _ باید تشنه نگه داشت تا به هدف رسید دیگه هی خودش بهم نزدیکتر میشد اومد بوسید بعد اومد رو لبام منم گرفتم لبو تو مغازه سرویس کرده بودم کاسبیو رسما الان ک فکر می کنم بد خریتی بوده هااااا بهش پیشنهاد خونه دادم قبول نکرد تریب ناراحتی برداشتم این روش همیشه جواب میده باعث شد قبول کنه بردمش خونه یکم تو بغلم گرفتمشو یکم باهم حرف زدیم از خاطرات در مغازه و رفتارامون بعد روسریشو در آوردم موهایی خرماییشو خیلی دوس داشتم شروع کردم به بوس کردن و لب گرفتن بینش توقف لازمه وگرنه نمیشه کاری کرد پس توقف میکردم حرف میزدم و با دستم کسشو میمالیدم از روی شلوارش بعد شروع کردم به خوردن گردنش و نفس دادن تو گوشاش و خوردن لاله گوشش نفس نفس میزد خیلی دوست دارم این حالتو نوشونه اینه که موفقی و بیخودی نمیخوری مانتوش زیپی بود اومدم زیپشو باز کردم سینهاشو شروع کردم به خوردن یکیش با دست دیگم سینه دیگشو میمالیدم وای صداش هنوز تو گوشم اسمو صدا میزد آه می کشید کیرم راست شده بود اومدم شلوارشو در بیارم که نذاشت آخ که چقدر بدم میاد از این قسمت کلی باید زبون بریزم به هر کلکی بود شلوارشو در آوردم دستو کردم تو دهنم بعد کشیدم روکسش آه میکشید رفتم پاهاشو گذاشتم سر شونم گفتن نه جون من نه من باکرم خواهش میکنم دلم سوخت گفتم باشه نخواستیم اصلا از روش بلند شدمو رفتم اونورش دراز کشیدم رو به سقف چشامم بستم کفری شده بودم یک هو دیدم دستش رو کیرمه داره میمالونه به خودم نیاوردم دلخور خودمو نشون دادم دیدم زیپ شلوارمو باز کرد با دستش شروع کرد به بالا پایین کردن داشت برام جلغ میزد بش گفتم نکن من خودم بلدم این کارو فک کردی دست تو جادو می کنی دستشو کشید و من دوباره چشامو بستم بعد حس کردم سر کیرم خیس شد چشامو باز کردم دیدم داره کیرمو میخوره وای تا ته میکرد تو دهنش ای جونم همچین ملچ مولوچ میکرد که انگار داره بستنی قیفی مخوره 5 دقیقه ای خورد تا آبم اومد بعد اومد تو بغلم گفت هر کار دوست داری بکن من برای توام این کیرت این من عزیزم بکن هر جا دوست داری ولی دیگه ناراحت نباش از من آخ کردم عقب تنگ بود هووووف کمر دوم دیر میومد من آروم میکردم کمتر دردش بیاد از پشت سینهاشو گرفته بودم تو مشتمو میکردمش پوست سفیدش و عطرش دیونم میکرد آب داشت میومد که کیرمو کشیدم بیرون چرخید ریخت رو صورت چقدر مهربون برخورد کرد خیلی کارش درسته یه دونه باشه هنوزم باهم دوستیم نمیدونم پرده بکارتشو بردارم یا نه کار درستی نیست نوشته

Date: September 30, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *