کردن زن چادری در شب تاسوعا

0 views
0%

این خاطره مال همین محرم امسال شنبه هشتم مهر هزاروسیصد و نود و شش هست شیراز دسته های سینه زنی شب ها از همه جای شهر راه میفتن بسمت شاهچراغ که یه محله قدیمی و پر از کوچه پس کوچه س و اون شبها اون اطراف غلغله س مخصوصا اگر شب تاسوعا یا روز عاشورا باشه اون شب شب تاسوعا و ساعت یازده شب بود و من داشتم با سیل جمعیت تو پیاده رو که به شدت همه چسبیده بودن به هم و قدرت هیچ حرکتی نداشتیم از سه راه احمدی به سمت شاه چراغ میرفتیم از شانس من درست جلو من یه زن چادری بود با دختر سیزده چهارده سالش و اطرافم هم یه چندتا پیرزن پیرمرد که من همچین چسبیده بودم به این زنه که اونا فکر میکردن باهمیم و اصلا توجه نمیکردن زن چادریه زیر چادرش یه دامن پوشیده بود از این پارچه های ساتن و لیز چون من همینکه دست به کونش میزدم دستم سر میخورد و میرفت درست وسط قاچ کونش توی مسیر اول دخترش که اونم چادری بود جلوم بود ولی ازبس انگلش کردم و مالیدمش فرار کرد و به زور یه جایی باز کرد و رفت جلو مامانش وقتی مامانش اومد جلوم دیدم ای خداااااااا عجب کون خوشگل و نرم ولیزی مامانش داشته و من حواسم به دخترش بوده اول یه کم دست رو کونش کشیدم ببینم درچه وضعیتیه دیدم هیچی نمیگه یعنی چاره ای نداشت اینقدر پیاده رو تاریک و جمعیت چپیده بودن تو هم که کاری تقریبا نمیتونست بکنه با اون کون گندش درثانی یه نگاهی به اطرافش که کرد فهمید کسی هم حواسش نیست و نمی بیننمون بیخیال شد برای همین فکر کنم خیالش راحت شد و دیگه حتی برنگشت منو نگاه کنه منم از بابت اون که خیالم راحت شد دیگه بدون ترس قشنگ دستمو از همون روی چادر بردم لای پاش و شروع کردم کونش و کسشو مالیدن جمعیت سرعتش خیلی کم بود و خود زنه هم فکر کنم از عمد هی وایمیستاد یکی از دستاش روی شونه دخترش بود و با یکیش هم چادرشو گرفته بود دست من هم همچنان لای پاهاش بود و اینقدر حشری شده بودم و کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد که دیگه هیچی حالیم نبود و با دستم لای پاش و کسشو چنگ میزدم خودشم فکر کنم داشت از حشریت میمرد و هی تلوتلو میخورد یه کم که رفتیم بعد از بازار زرگرها یه مغازه بود که تعطیل بود از این مغازه ها که یک دهنه و کوچولو و حالت زیرپله هستن و یه حالت گودی و تو رفتگی کنار پیاده رو داشت دیگه داشتم ارضا میشدم و هیچی حالیم نبود یهو بازوی زنه رو گرفتم و گفتم بیا وایسا اینجا خودم رفتم تو اون فرورفتگی مغازه ایستادم و زنه رو هم کشیدم طرف خودم بیچاره مثل اینکه مسخ شده بود هیچ کاری نمیکرد و هرکاری میگفتم انجام میداد حتی یهو دیدم یه داد کوچولو زد سر دختره که یه دقیقه وایسا اینجا ببینم و دخترش رو گرفت تو بغلش که جمعیت نبردش حالا من تو اون فرو رفتگی مغازه ایستاده بودم زنه هم قشنگ چسبیده تو بغلم بود و تو بغل خودشم دخترش بود و جمعیتی هم که میومدن تو اون تاریکی و گودی مغازه و لباس مشکی و اینها تقریبا میشه بگی منو نمی دیدن تو خیابون دسته های سینه زن و بلندگو و دود و یاحسین یا زهرا و نوحه و این کسشعرا تو پیاده رو هم جمعیت داشت حرکت میکرد و تو اون گودی و گوشه تاریک هم من ایستاده بودم با یه کیر شق و وحشی دستمم درست لای پای زنه و چسبیده بمن از عقلم دیگه فرمان نمیبردم کیرم اداره امور رو بدست گرفته بود زیپمو کشیدم پائین و شرتمو زدم کنار و کیرم پرید بیرون یواش یه گوشه چادر زنه و دامنش رو با هم دادم بالا و دستم رسید لای پاهاش و شرتش که غرق آب و خیسه خیس بود چادرش از دوطرف پائین بود و همه چیزو پوشونده بود و فقط مث یه نوار اون وسط اومده بود بالا که دست من لای پاش و تو شرتش بود و از هیچ کجا دید نداشت و حتی خودمم نمیدیدم دارم چیکار میکنم دخترش هم تو بغلش بود و غرق تماشای سینه زنی قشنگ یادمه کسش هم پشمالو بود چون خیس شده بود و موهای خیسش تو دستم میومد و براش میمالیدم کیرمو گرفتم گذاشتم لای پاش و چسبیدم بهش نمیدونم کسش بود یا کونش ولی کله کیرم سرخورده بود و رفته بود تو که یهو آبم اومد و با شدت ریخت اون تو اینا که میگم همش دو دقیقه هم نشد اگه میدیدنم کونم پاره بود آبم که اومد دوباره دستمو کردم لای پاش و تو شرتش و کسشو مالیدم آب خودم کف دستم بود و کس و کون و موهای کسش رو میمالیدم که یهو ازم جدا شد و لبه چادرش رو انداخت پائین و یه لحظه سرشو برگردوند و بهم گفت بیشعور و دخترشو هل داد و با جمعیت رفت منم همونجا سریع کیرمو کردم داخل و زیپمو کشیدم بالا و تکیه دادم به دیوار و یه نخ سیگار روشن کردم و دور شدن زنه رو نگاه میکردم و کسش که سیراب شده بود و آب کیرم که احتمالا از لای پاش همینجور که میرفت چکه میکرد و میریخت رو پیاده رو تو خیابون سینه زن ها داشتن سینه میزدن و نوحه خون که میخوند حسین لب تشنه که کسی نبود که موقعی که سرشو میبریدن یه قطره آب بریزه تو دهنش نوشته نیمو

Date: March 12, 2019

3 thoughts on “کردن زن چادری در شب تاسوعا

  1. خاک تو سرت کنم که به یا حسین و … میگی کصشعر…حالا ببین همونایی که بهشون میگی کصشعر چطور نابودت میکنن…برو توبه کن بدبخت..

  2. کسکش ابنه ای کیرم تو کون اون کسکشی که درستت کرد کیرم تو کس اونی که شیر داد بزرگت کرد کیرم تو کون و دهن گشاد خاهر کست کنن بیناموس بیشرف هرزمان هرگو هی میخوری با امام حسین شوخی نکن زنتو گاییدم ولدوزنای بیناموس.

Leave a Reply to Anonymous Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *