کون دادن به بشیر

0 views
0%

سلام اولین بارم هست که می خوام داستان بنویسم من الان تو دهه ی سوم زندگیم هستم این داستان تقریبا واسه بیست سال پیشه اون موقع من ده سالم بود تعطیلات تابستون بود تو کوچمون یه بشیر نامی بود بچه مشهد که تو خونشون آتاری دسته خلبانی داشتن اون زمان تازه آتاری و میکرو و سگا اومده بود منم عاشق بازی کردن با این دستگاهها بودم هر چی پول تو جیبی می گرفتم میرفتم میدادم بازی میکردم یکی از اون روزها رفتم پولامو دادم بازی کردم و دیگه پولی نداشتم با حسرت نگاه میکردم اونایی رو که پول داشتن و بازی میکردن منم بچه خوشگل بودم با چشمهایه درشت و مژه هایه نسبتا بلند نگو از روز اول چشم بصیرت منو گرفته بود ناکس اون روز فهمید که پولم تموم شده اومد پیشم گفت میخواهی مجانی بازی کنی منم از خدا خواسته گفتم مگه میشه اون گفت چرا نمیشه فقط یه شرط داره گفتم چه شرطی که اون گفت باید کیرتو ببینم و منم کیر تو رو ببینم یه جورایی داشت امادم میکرد منم یکمی منومن کردم و گفتم قبوله گفت بزار این بازیش تموم بشه نفر دیگه ایی هم نیست وقتی که رفت در و می بندم و تو بازی کن و منم با کیرت بازی کنم نوبت نفر قبلی تموم شد و زود رفتم پشت دستگاه بشیر هم رفت در و بست و اومد پیش من شلوارمو کشید پایین و شلوار خودشم کشید پایین وای خدای من کیرش تقریبا سه تایه کیر من بود دست انداخت تو کیر من و باهاش بازی بازی کرد داشتم دیوونه میشدم اصلا بازی آتاری از یادم رفت منم کیرشو دو دستی گرفته بودم و واسش جلو عقب میکردم گفت که دوستداری بکنمت گفتم آره ولی کیر تو بره تو کون من که باید برم بیمارستان خودشم دید که نمیشه حساب کن کیر آدم تقریبا سی ساله بره تو کون بچه ده ساله بهر حال قبول کرد که با دایی بکنه من خوابیدم کون سفیدم و دادم بالا اونم اومد پشتم خوابید و تفریح انداخت تو کف دستش و مالوند به کیرش و یه نفر هم انداخت تو بای پای من و کیر شو گذاشت لای پام و هی تلمبه زدن و زد منم هم نفسم داشت می گرفت و هم خوشم نیومد نامرد ابشم که حالا حالا ها نمیومد تقریبا بعد از حدود ۱۰ دقیقه تلمبه زدن یهو لای پام هم خیس شد و هم داغ آبش اومده بود تمام و کمال ریخت تو بای قاچه کونم قبلشم منم دو بار ابم اومد البته آب من هنوز که نمیشد بگی آب ولی وقتی ازم خارج میشد کلی لذت می بردم بعد از اون تقریبا دو یا سه بار دیگه بهش همون جوری تو روزهایه مختلف با پایی دادم تا اینکه تقریبا الان با وجود سی و اندی سال بازم تو اتوبوس و مترو کسی سهون بهم میماله کلی خوشبحالم میشه و کیف میکنم و دوستدارم که کونم رو ببرم سمت کیرش و بمالونم به کیرش ضمنا الان از دوستانم که دارن این داستان رو میخونن اگه کسی پیدا بشه که مکان داشته باشه و تو تهران هم باشه و کیرشم کوچیک کوچیک و کوچیک فقط کیرهای کوچیک بدم نمیاد که بیام پیششون و بهشون حال بدم لاپایی دادم ولی سوراخی ندادم واسه اینه که میگم کوچیک چونکه میترسم جر بخورم و آبرو ریزی بشه عاشق مردها و پسرهای هم کیر کوچیکم نوشته عاشق کیرهایه کوچیک

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *