گی پیمان و تورج

0 views
0%

باسلام خدمت دوستان شهوانی پیمان هستم تقریبا چاق با شکم کنده در دوران راهنمایی همیشه یه دوست داشتم بنام تورج که منو انگولک می کرد ولی نمی تونست به مرادش برسه و به کونم بذاره مدتها گذشت خودم عاشق تورج شدم خودمو بهش نزدیک کردم یواش یواش خواسته ام را مطرح کردم استقبال خوبی کرد قرار شد در اولین فرصت که جا خالی پیدا شد از خجالت کونم در بیاد بعد چند هفته مشغول کارهای روز مره خودم بودم تورج زنگ زد گفت جنده کجایی جا خوردم گفتم بیرونم گفت نهار تو باغ یکی از فامیلا منتظرم ادرس باغ اس زد قول قرار گذاشتیم او قطع کرد من هم سریع خودمو رسوندم خونه یه صفایی به کون وسرو وضع دادم اماده برای ادرس حرکت کردم وقتی رسیدم خیلی تعجب کردم چون بغیر از تورج یکی دیگه هم بود تامنو دیدند تورج گفت بیا اینم جنده که می کفتم یارو که اسمش خدا رحیم بود گفت این که حامله است تورج گفت کار خودمه دختره بذار به دنیا بیاد می کنیم مثل این جنده منم اصلا حرف نمی زدم چون قرار ما این نبود تورج در حال درست کردن بساط بود که یه پلاسیکی انداخت طرف من گفت بپوش نگاه کردم دیدم یه سینه بند با یه ساق جوراب طرح دار داخلش هست اومدم به تورج گفتم این یارو دیگه کیه قرار ما این نبود گفت چکار کنم صاحب باغه باید راضیش کنی به هر حال راضی شدم سریع لباس عوض کردم انیا وقتی اومدن تو منو با این لباس دیدن از روی ساق فقط کشیده به لپه های کونم زدند کونم کلی قرمز شده بود خومم لذت می بردم بعد اینا شلواهاشونو در اوردند واقعا دوتا کیر کلفت عالی جلوم بود مال تورج کلفت دراز اغا اینا گذاشتن دهنم باور کنین داشم اوق می زدم حالم خراب بود اب از بغل دهنم جاری بود کل صورتمو کثیف کرده بود که بلاخره تورج راضی شد کون ما رو باز کنه و خدا رحیم تو دهنم ساک بزنه تورج خیلی تقلا کرد اما چون تنگم نرفت تو مجبور شد از روغن مایع غذا خوری استفاده کنه با هزار بدبختی جا زد داشتم گریه میکردم فشاری زیادی به کونم وارد می شد تورج حرکت رفت برگشت میزدواون یکی تو دهنم بعدا جاهاشنو هی عوض می کردن تا اینکه خدا رحیم آب داغ شو بدون اینکه به من بگه ریخت تو هی در حین کردن می گفت تو از کی حامله شدی الان تو چند ماهگی هستی منم چون شکمم گندس می گفتم از تورج نامرد بعدتورج منو خوب کرد تا اخر سری آبش ریخت تو دهنم کیف کردم گفت اگه ابمو بریزم تو کونت شکمت بیشتر میاد بالا منم خودم پاک کردم و نهار خوردیم من اومدم دیگه بهشون ندادم چون جرم دادن ممنون نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *