این خاطره ای از من با پسر دبیرستانیه اسمم حمیدرضاست معلمم و مربی ورزش هم هستم 33 سالمه علاقه زیادی به مردها دارم دو ساله که مدرسه پسرونه درس می دم با این سایت خیلی وقته آشنا شدم ولی صلاح نمی دونستم که بگم ولی حالا تعریف می کنم من همیشه عاشق دیدن بدن پسرا بودم شاید واسه همین بود که رشته ورزش رو انتخاب کردم وقتی پسرای دبیرستانی لباس عوض می کردن لباس ورزشی می پوشن من لذت می برم بعضی شلوار ورزشی ها نازک و به بدن می چسبه اونموقس ت که اون زیر پایین تر از نافش یه چیز کوچیک برآمده می بینی که موقع راه رفتن و دویدن داره تلو تلو می خوره بعضی وقتا اینقدر می چسبه که حتی سرش که مثل یه قارچ خوشمزس رو میشه دید من همیشه عاشق اینجور صحنه هام بهترین حرکتی که همیشه موقع گرم کردن می دادم حرکت پل بود حرکتیه که مجبور پل بزنه رو دستاش و کم و شکمشو بیاره بالا اونوقته که میشد حجم کیراشون رو قشنگ دید همیشه بچه ها را حرکت شنا می بردم و به بهانه کمک دستامو را سینه و زیر شکمش می زاشتم تا اون تیکه گوشت خوشمزش بیاد تو دستم اووووف چه لذتی می داد اگه شغلی داشتن که می تونستم آب منی همه بچه های دبیرستانی رو بخورم بهار امسال یه تیم درست کردم و اردو بردم سعی کردم فرصتی جور کنم که بیشترین استفاده را ببرم 13 تا از بچه های دبیرستانی با یه مینی بوس همراه خودم بردم بابلسر اتاقایی که به ما داده بودن 6 تخت داشت و من بچه ها رو تو دو تا اتاق جا دادم خودم و یکی از بچه ها رو زمین بودیم بهترین اردویی بود که تا حالا داشتم شب اول یک پارچ دوغ درست کردم و 6 تا قرص آرامبخش کلونازپام توش ریختم و به همشون دوغ دادم دو ساعت بعد دیگه مطمئن بودم که قرصها عمل کرده بلند شدم و بالای سر یکیشون که میعاد بود رفتم به شونه ش دست زدم که بیینم چقدر خوابش عمیقه یه بهونه جور کردم که اگه بیدار بشه بهش بگم شونه شو تکون دادم ولی بیدار نشد به پهلو خوابیده بود دستمو گذاشتم رو صورتش ولی خواب بود تابلو بود خوابه چون دهنش باز بود و فضای باز پلکاش سفید بود این یکی از نشونه هایی که می تونید بفهمید خوابه یا نه خواب بود چون نفسهاشم عمیق کند بود دستمو بردم و صاف گذاشتم وسط پاهاش یهو همونطور که خواب بود دهانش یه خرده باز شد و مثل آه کشید بدنم می لرزید با اینکه ترسی نداشتم ولی شهوتی شده بودم شلوار ورزشی پاش بود از همون رو شروع به مالیدن کردم به دو دقیقه نرسید که مردونش راست شد تو دستم یه خرده تکونش دادم تا به پشت بشه از طرفی حواسم بود که کسی بیدار نشه نور چراغ از محوطه بیرون تو اتاق بود نمی شد همه جا رو دید ولی واسه کار من کافی بود یواش کنار تختش نشستم تخت دو طبقه بود و بالا یکی دیگه خواب بود دستم از زیر کش شلوارش رد کردم و رسوندم به گوشتش یه گوشت قلمی بود که سر قارچیش اول اومد تو دستم شلوارشو بدون اینکه از پاش دربیارم کشیدم پایین و اوووووووووووووف چی می دیدم تیکه گوشت یه پسر 15 ساله که مثل یه استوانه خودی نشون می داد و رو به بالا به سمت زیر شکمش دراز شده بودو از وسط موهای شرمگاهش خودنمایی می کرد موهاش هنوز همه جا رو نگرفته بود و زبر بود معلوم بود که موی بلوغه هنوز گوشتش قلمی و خوش فرم بود و 14 سانتی می شد گرفتمش تو دستم و مدام حواسم به چشماش بود که بیدار نشه حسابی خواب بود براش مالیدمش با تخماش ور رفتم گاهی گوشتش یه تکونی می خورد و از شکمش فاصله می گرفت کم کم دیدم که پیشابش که یه آب بیرنگ بود از سر کیرش زده بیرون زبونمو بردم و لیسیدمش و دور کیرش رو محکم گرفتم و زبونمو توی سوراخ کیرش حرکت می دادم پیشابش یه خرده شور مزه و لزج بود شروع به ساک زدن کردم و دو سه دقیقه خوردم نفساش تندتر شده بود و لی خواب بود یهو متوجه شدم که عضله پاش تکون می خوره و یهو بافشار تو دهنم خالی شد تخماش به زیر مردونش چسیبیده بودن و مردونش مثل یک تیکه استخون تو دهنم آب خالی می کرد گمونم اندازه نصف لیوان تو دهنم خالی شد و من همش رو خوردم دهنمو که برداشتم با دو انگشت زیر قارچش رو فشار دادم یه قطره دیگه اون ته مونده بود که اومد بیرون و اونم خوردم طفلی آروم شده بود ولی خواب بود یواش شلوارش رو ول کردم و اومدم دراز کشیدم واااااااااای هنوز که دارم فکر می کنم مور مور میشم بقیه خاطراتم رو خواهم نوشت نوشته
0 views
Date: August 23, 2018