آب کیرم کف دست خواهرم

0 views
0%

آب کیرم کف دست خواهرم اسم من امیره و 15 سالمه و اسم خواهرم سحراست و 21 سالشه و یه دختر خیلی مهربون است و خیلی بهم اهمیت میده همیشه تو درس هام بهم کمک می کنه و نمی ذاره از چیزی ناراحت باشم خواهرم خیلی باهام شوخی می کرد و بچه که بودم و مامانم مشغول آشپزی بود کیرم را از رو شلوار می گرفت و فشار می داد و می گفت اینجا چی داری پسر بعد تخم هام را می گرفت و باهاشون ور می رفت و می گفت این دو تا توپ چیه اینجا داری بعد تا مامانم می اومد دستش را بر می داشت و می گفت به کسی نباید بگی یه روز که تو خونه تنها بودیم و من 12 سالم بود گفت بیا باهم کشتی بگیریم و برای این که راحت باشیم فقط با لباس های زیرمون کشتی بگیریم بعد خودش بلیز و شلوارش را درآورد و به من گفت پس چرا لباس هات را در نمیاری این اولین بار بود که خواهرم را با شورت و سوتین می دیدم پاهاش خیلی سفید و ناز بودند نمی دونم چرا از پاهاش خوشم اومد بعد لباس هام را درآوردم اون موقع کیرم شق نمی شد ولی برآمدگی کیرم از رو شرت آبی ام پیدا بود دیدم فقط داره به برجستگی کیرم نگاه می کنه و لبخند می زنه گفتم چی شده گفت هیچی لباس زیر تو که آبیه و لباس زیرای من هم صورتی پس من رنگ قرمز و تو آبی بعد یه تشک پهن کرد و رفتیم دولا شدیم و دست های همدیگرو گرفتیم و شروع کردیم و یه مدت که گذشت کیرم و تخم هام را با هم از رو شورت گرفت نمی دونم چرا یه دفعه بدنم شل شد طوری که تونست من را روی تشک بندازه خودش هم روی کمرم دراز کشید و من هم صورتم را به سمت راستم آوردم و دیدم داره همینطور که بهم نگاه می کنه کیر و خایه هام را محکم تو دستش فشار می ده گذشت و گذشت تا این که یه هفته پیش که تو اتاقم داشتم نوشتنی هام را انجام می دادم سحر اومد تو اتاقم و گفت بابا و مامان رفتن بیرون تو داری چی کار می کنی گفتم دارم این مسئله ها را حل می کنم اومد پیشم و یه کم بهم کمک کرد و سریع همش را تموم کردم گفت کار دیگه ای که نداری گفتم نه گفت می شه یه لحظه بیای تو اتاقم گفتم باشه باهم رفتیم تو اتاقش در رابست و قفلش کرد و اومد روبه روم یه جوری تو چشم هام نگاه می کرد بعد دستش را گذاشت رو لپم و نوازش می کرد و یه کم دسش را پایین آورد و شروع کرد دکمه های پیرهنم را دربیاره بعد از این که پیرهنم را درآورد شلوارم را هم سریع درآورد و کش شورتم را تو دستاش گرفت و این کار را که کرد کیرم یه دفعه شق شد بعد آروم شورتم را پایین کشید و خوب به کیر لختم نگاه می کرد و بعد دستش را نزدیک کیرم آورد و گفت خیلی نازه خیلی کیرت را دوست دارم بعد دستش را آروم گذاشت رو کیرم کیرم را که لمس کرد خیلی خوشم اومد کیرم را تو دستش گرفت و برام می مالوند و بهم نگاه می کرد و من هم داشتم لذت می بردم با اون یکی دستش از رو میز یه شیشه مایع چرب کننده برداشت و ریخت تو دستش و کیرم را حسابی باهاش چرب می کرد وعقب جلو می کرد و بعد اون یکی دستش را گذاشت رو بیضه هام و فشار می داد و انگشت وسطش را تو کونم می کرد یه دفعه حالش خیلی بیش تر شد و بهم نگاه می کرد یه کم که گذشت یه دفعه فشار و سرعت دستش را بیش تر کرد و کیرم را محکم تو دستش بالا و پایین می کرد و اون یکی دستش را از رو تخم هام برداشت و گذاشت جلوی کیرم که یه دفعه آب کیرم اومد و ریخت تو دستش و خیلی حال کردم سحر همین طور که کیرم را تو دستش عقب و جلو می کرد لبخند می زد و من از شدت لذت آه می کشیدم سحر هر چی آب تو کیرم بود و ریخت کف اون یکی دستش و با لبخند شادی که رو لبش داشت گفت حال داد نه گفتم خیلی حال داد هیچ وقت این قدر حال نکرده بودم بعد لبم را بوسید و گفت عزیزم الهی قربونت بشم حالا راحت بخواب من هم خوابیدم و این بهترین خواب زندگیم بود پایان نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *