آرزویی که زیر پتو به حقیقت پیوست

سامانم ۱۷ سالمه از وقتی ک یادم میاد گی بودم و تو کف دیدن کیر همه پسرا و دستمالی کردنشون با توجه ب اینکه قیافه بچه گونه ای دارم در این زمینه خیلی موفق بودم و تونستم تا حالا با حدود ۲۵ نفر گی کنم ک فک کنم در این زمینه عدد بزرگی باشه معمولا رابطم با یه نفر اونجور شروع میشه ک بعد از دیدنش و با توجه به قیافه طرفم ک خیلی مهمه ب طرز وحشتناکی میرم تو کفش و فکر و ذکرم تو چن روز فقط میشه بهش نزدیک شدن به هر بهانه ای اونقدر نزدیک میشم تا حدی ک طرفم بهم اعتماد کنه و حاضر بشه کیرشو جلوم دربیاره و ماجرای اصلی هم از همین جاها شروع میشه اینا همش پیش زمینه ای بود برای اینکه خوب با شخصیتم آشنا بشین دیگه بریم سراغ اصل ماجرا این یکی از بهترین خاطراتم در زمینه ی گی هست ماجرا در مورد منو پسر داییمه ک حدودا دو سالی از من بزرگتره من اونموقع ۱۶ سالم بود و اون ۱۸ اسمش هم امیره امیر هم مث من نسبت به هم سن هاش قیافه ی بچه گونه ای داره ولی قیافش یکم از من سرتره و از ایناییه ک دخترا واقعا میمیرن براش قد متوسطی داره و رنگ پوستش هم سفیده و هیکل خوبی هم داره چون میره بدنسازی از سن ۱۵ سالگی فهمیدم ک عید من اون روزیه ک بتونم با این گی داشته باشم ولی اون غرور زیادش و ساکت و درسخون بودنش باعث میشد ک حتی برای شروع رابطه بهش نزدیک هم نشم حدودا از ۱۵ سالگی به بعد خیلی کم همو میدیدیم و فوقش دوماهی یبار میرفتیم خونشون این ماجرا مال ایام تعطیلات عید پارساله تو خونواده ی ما هرسال دو سه روز میریم یه جای خوش آب و هوا یه ویلایی چیزی کرایه میکنیم و تمام خونواده مادریم هم هستن تنها کسیم ک سنش یکم بهم نزدیکه همین امیره اونموقع صمیمیتمون فقط در حد فوش دادنو اینجور چیزا بود ولی اونشب شب اول یکم فرا تر رفتیم و بحثمون که در مورد فیلترشکن بود بصورت اتفاقی وارد بحث فیلم سوپر و سایتای سکسی شد حتی حرفای سادش هم کیرمو بیدار میکرد چ برسه ک بخواد در مورد پورن صحبت کنه هیچوقت یادم نمیاد ک بدنش بوی بدی داشته باشه و همیشه اون ریشایی ک خیلی پر هم نبود رو با تیغ میزد حدودا ساعت ۲ شب شد ک دیگه همه داشتن میخوابیدن فهمیدیم دخترای فامیل همه تخت ها رو برداشتن و مردا هم مجبورن روی تشک بخوابن منو امیر با اعصاب خط خطی داشتیم رخت خوابا رو پهن میکردیم دیدم اون رفته کنج اتاق جاشو پهن کرده ک کنار پریز برق برای شارژ کردن گوشیش بخوابه و منم از خدا خواسته رفتم دنبالش و تشکمو جفت تشکش انداختم تا اونجایی ک یادمه شب اول اتفاق خاصی نیفتاد ولی من تا صب دستم تو شرتم بود و ب گرفتن کیر اون بجای کیر خودم فکر میکردم خلاصه شب اول گذشت و منم همچنان در کف شب دوم هم موقع خواب رسید و من دوباره رفتم کنارش خوابیدم ولی دیگه تقریبا از بودن باهاش ناامید شده بودم چشمام داشت گرم میشد ک یهو با خنده منو از خواب بیدار کرد نفهمیدم چی شده فقط دیدم ک گوشیشو روبروی صورتم یه فیلمی بود ک توش یه پسری کیرشو کرده بود توی یه هندونه و تلمبه میزد میزد اولش یکم جا خوردم ولی بعدش خودمم خندم گرفت با شیطنت گفتم چقد کیرش درااازه گفت چیش درازه این فوقش ۱۸ سانت باشه گفتم این از ۱۸ بیشتره و در ضمن مگه ۱۸کمه مگه فندق خودت چن سانته ک به این میگی متوسط با یه لحن آرومی گفت خیلی با این تفاوت نداره دیگه کم کم داشتم داغ میکردم گفتم کیر من ۱۷ سانته مال تو عمرا بیشتر باشه گفت میخوای ضایع شی گفتم لاف الکی نزن خواستم بگم نکنه میخوای درش بیاری ک دیدم پتوش رو زد کنار و کیر نیمه شق شدش از زیر شلوارش تابلو شد یلحظه زمان برام ایستاد ینی بالاخره داشت اتفاق می افتاد در عرض یک صدم ثانیه کیرم به مرز انفجار رسید کیرش واقعا از زیر شلوار کلفت بود دلم میخواست بپرم از رو شلوار براش بخورمش خودمو کنترل کردم گفتم خیلی دراز نیست و از زیر شلوار هم همیشه کلفت به نظر میرسه دوباره با همون لحن آرومش گفت کیر تو رو ببینم اولین بار بود ک احساس کردم یگی دیگه داره منو توی گی هدایت میکنه اولش یکم مقاومت کردم گفت چیه بعد با خنده گفت نکنه شق کردی منم با همون خنده گفتم آره دوباره لحنشو آروم کرد و گفت اشکال نداره میخوام ببینمش منم ک دیدم همه جا تاریکه و همه خوابن پتو رو زدم کنار گفت چیزی ک معلوم نیست دستشو گذاشت لای پاهام و آروم روی کیرم کشید بعدشم گرفتش تو مشتش منم دستمو آروم سر دادم زیر پتوش و با یه دردسری کیرشو پیدا کردم اولش محکم فشارش دادم و بعد از سی ثانیه ک تو اون حالت بودیم دستمو بالا و پایین کردم و هر دوتامون شروع کردیم از رو شلوار برای هم جق زدن دستمو بردم زیر پیرهنش بدنش داغ و نفس هر دوتامون تند شده بود خواستم انگشتانو از زیر کش شورت تنگش رد کنم ک گفت نه فقط از رو شلوار گفتم فقط از رو شلوار چه حالی میده آخه بیا تو هم دستتو بکن تو شرتم با هزار زحمت تونستم دستمو تا مچ توی شرتش جا کنم سرکیرش خیس شده بود و توی شرتت حسابی داغ بود وقتی ک گرمای پوست کیرشو کف دستم حس کردم دیگه ار خودم بی خود شدم اونم کیرمو با دستاش که از دستای خودم بزرگتر بود گرفت کیر و خایه هام کامل مشتشو پر کرده بود دیگه هردوتامون به آخرش رسیده بودیم حتی لازم نبود ک کیرشو دیگه ببینم با گرفتنش تو دستم فهمیدم که کیر صاف و خوش فرمی داره امیر یکم به انگشتاش تف زد و دوباره شروع کرد برام جق زدن کیرم خودش از قبل خیس و لیز بود وقتی ک اونم بهش تف زد و شروع کرد به یک دقیقه نرسید ک آبم داشت میومد بهش گفتم نکن داره میاد خندید و گفت نکنه تو هم مث من زودانزالی گفتم آره کامل کیر خودشو دراورد و بعدشم کیرمنو سرشو برد پایین اول شک کردم ک این واقعا میخواد برام ساک بزنه امیر و ساک زدن دیگه ساعت حدود ۳ شده بده و همه خواب بودن سرشو برد پایین و آروم زبونشو از زیر تخمام تا نوک کیرم کشید دیگه چشامو بسته بودم و به هیچی فکر نمیکردم تا یک دقیقه فقط لیس میزد دلم میخواست سر کیرمو بذاره تو دهنش و میک بزنه همین کار رو هم کرد کیرمو تا نصفه توی دهنش جا داد و منم شروع کردم به عقب و جلو کردن کیرم دوباره آبم داشت میومد گفتم آبم الان میاد سرشو به نشونه نه گفتن تکون داد و کیرمو بیشتر توی دهنش هل داد دیگه با کیرم میتونستم گرمای گلوشو حس کنم آبم اومد و تا قطره ی آخرش ریخت توی دهن امیر ولی قورتش نداد و روی زبونش نگرش داشت و دوباره با زبونش شروع کرد لیسیدن کیرم دیگه لش شده بودم ولی بازم دلم میخواست اون لحظه هیچوقت تمام نشه بخش ضد حال داستان اینجاش بود که دو دیقه بعد از اتمام کار من و وقتی ک نوبت من بود برای امیر ساک بزنم یکی اومد پایین و رید تو حال ما دوتا ولی بجاش فردا بازم یه شرایطی پیش اومد که تونستم برای امیر بهترشو جبران کنم ک شاید ادامشو بعدا براتون بنویسم نوشته