مجموعه خاطرات نیما اشنایی با سکس قسمت اول یادمه نه ساله بودم پسر عمه ام سه سال ازم بزرگتر بود به هر بهانه ای از پشت بهم میچسبید یا کونمو میمالید یه شب تو اتاقم داشتیم بازی میکردیم که منو بغلش خوابوند از پشت بهم چسبید این بار اوضاع فرق داشت نفس نفس میزد چشماش یه حالی شده بود ازش ترسیدم اما نتونستم از دستش فرار کنم شروع به تقلا کرد که دست انداخت یکم شلوارو شرتم رو یکم پایین کشید همزمان باهاش یه چیز داغ رفت لا پام یهو خشکم زد یه جوری مور مورم شد و خوشم اومد اونم تشویقم کرد گفت اروم باشم تا یکم حال کنم بعد چند تا عقب و جلو کردن لا پام منو سفت بغل کرد و بعد ولم کرد نمیدونم آبی ازش اومد توی اون سن یا نه اما هرچی که بود یه حالت ارضا داشت خیلی کم همو میدیدیم به خاطر دور بودن شهر هامون و خلاصه دو سه سال بعدش من یک هفته تو تاستان خونه اونا موندم مشغول بازی بودیم که شروع کرد کیره منو مالیدن یکم مالید و گفت نوبت توه درش که اورد ترسیدم اون بالغ شده بود و کیرش رشد کرده بود خصوصا سرش که مثه یک قارچ بود منم واسش مالیدم هر لحظه کیرش سفت تر و بزرگ تر میشد منم بیشتر با سکس اشنا شده بودم و میدونستم قصدش چیه اما اون باره اول خوشم اومده بود و دوست داشتم باز بام حال کنه تو برانداز کردن کیرش بودم که گفت بیا جلو من وایسا اینجوری کیرتو بمالم تو دلم گفتم خر خودتی اما رفتم جلو از پشت کیرش لا کونم بود و از جلو کیرمو میمالید ماله منم یکم سفت شده بود رفت در اتاق و بست منو داگی انداخت رو تخت زانو هام رو زمین بود دلم رو تخت راه فرار نداشتم سوراخمم باز شده بود تف زد و مالید کیرشو به سوراخم یه فشار داد منم تحمل نکردمو یه جیغ از ته دل زدم اونم سریع شلوارمونو کشید بالا که عمه اومد تو اتاق گفت چی شد که پسر عمم گفت نیما رو میز بود افتاد عمه گفت خوبی گفتم اره دیگه سمتم نیومد تا شب گفت بیا بریم خونه دوستم کارش دارم تو راه بام حرف زد گفت میدونه خوشم اومده و راضیم کرد بهش حال بدم گفت باره اول درد داره و باید تحمل کنم و از دادن هایه خودش تعریف کرد و منم جدی خر شدم خیلی کنجکاو بودم وقت حرف زدنش دستش رو سوراخه من بود داشت تفی و گشادش میکرد و منم کیرشو میمالیدم کوچه ها هم خلوت بودن و راحت بودیم تا رسیدیم به پارک کوچک که توش یه ساختمان متروکه بود رفتیم تو خوب کیرشو خیس کرد چسبوندم به دیوار سرشو محکم کرد تو چشام سیاهی رفت التماسش میکردم در بیار اونم التماسم میکرد بزارم کارشو کنه بعد دو سه دقیقه دردم کمتر شد وقتی ناله هام تمام شد شروع کرد میلیمتر میلیمتر تو کونم فشار دادن وقتی تخمشو زیر سوراخم حس کردم گفتم تا ته کردی توم گفت اره خوبه گفتم نه درد دارم گفت یکم خودتو عقب جلو کن خوب میشه منم شروع کردم عقب جلو کردن کونم دیدم داره نفس نفس میزنه گفتم خوبی گفت اره ادامه بده خودمو اوردم جلو محکم فشار دادم بهش اونم سفت دلمو گرفت و کونم داغ شد یکم کیرمو مالید تا کیرش خوابید و کشیدش بیرون تو اون هفته حداقل روزی سه بار میکرد منو جا هایه مختلف حالت های مختلف خلاصه که اخراش خوشم اومده بود دلم میخواست خودم باش ور میرفتم که بکنتم یه بارم پسر همسایه اشون رو اورد با هم کردیمش وقتی رفت واسه تشکر باز بهش دادم نمیدونم چطور اینقدر داغ بود توی اون سن الان واسه خودم جایه تعجب داره اینجوری بود که به شکل مریض گونه ای با سکس اشنا شدم واسه خیلیا این اتفاقات افتاده اما چون نمیتونن قبولش کنن ابراز تنفر میکنن حالا هم میدونم میان کیرشونو بصورت مجازی به همه جا میکشن واسم مهم نیست نوشته
0 views
Date: September 4, 2019