سلام من مریم 18 سالمه دیگه وارد جزییات خودم نمیشم فقط براتون داستانی رو تعریف میکنم که حدود 4ماه پیش اتفاق افتاد 16 سالم ک بود یه بار با دوستم شیرین رفتیم سینما البته شیرین با دوست پسرش قرار داشت من وقتی میدیدم که علی دوست شیرین چجور قربون صدقه ی شیرین میرفت حسودیم میشد بعد علی اونروز با کیوان دوست خودش امده بود تا اونو واسه من ردیف کنه اما من به خاطر این که پس فردا شیرین منتی سرم نزاره قبول نکردم ولی کیوان ولکنم نبود همش تیکه بهم مینداخت ومزه میرخت انروز تموم شد و کیوان به مرادش نرسید تا این که 3 4 روز بعد برای من از ی شماره اس ام اس های عاشقونه میومد اولش فک کردم کسیه داره اس اشتباهی میده چون که میزدم ج میداد یعنی تو منو نمیشناسی منم جدی نمیگرفتم کم کم به اسمس هاش عادت کرده بودم ی روز اسمس نمیداد هی گوشیمو نگاه میکردم ببینم اس داده یا نه 2 3 روز بود دیکه اس نمیداد تا این که ی میس بهش انداختم چند تا اس دادو زنگ زد با هم صحبت کردیم بهش گیر دادم شمارمو از کجا اوردی اونم گف شانسی گرفته و دوس داره دوستی شانسی رو تجربه کنه منم سخت نگرفتمو باهاش دوس شدم بعد ی مدت گفت بیا همدیکرو ببینیم من قبول نکردم تا ی چند وقتی گذشت دیدم پسر خوشزبونو بامزس بهش گفتم عکستو برام بفرس قبول نکرد و هر سری هم بهونه های میاورد گفت فردا میام تهران تا تو رو ببینم گفته بود بچه اراکه منم گفتم بیرون نمیام گف من فردا میام اگه نیای دیگه کاری باهات ندارم چون فقط به خاطره تو میام بعدام گوشیشو خاموش کرد فردای انروز شد و اس داد کجای زدم خونه خالم هستم بعد زنگ زدو گفت کجا بیام دنبالت بعد از یکم ناز و تمنا نمیتونم و این حرفا ادرس بهش دادم اومد با ی پراید سفید دیدمش شوکه شدم چون که حدود 1 سال بود تصویرشو نداشتم فقط صداشو داشتم سوار ماشینش شدم ی کلاه و ی عینک دودی هم زده بود که رفتیم جلوی ی ساختمون ماشینشو خاموش کرد گفتم ایجا اومدی چیکار که یهو عینکو کلاشو برداش اولش زیاد نشناختم ولی بعد 10 2 ثانیه دیدم خود کیوانه از شدت هیجان نمیتونستم نفس بکشم تعارف زد خونشون تا اونجا بریم صحبت کنیم گفت اینجا محل مونه کسی منو با دختر ببینه ابروم میره خلاصه رفتیم خونشون و بعد 15 دیقه پذیرایی نزدیکم نشستو شروع کرد ب بوسیدنم گفتم بدم میاد گفت نمیتونم جیگرمو ببوسم بعد کم کم دستشو انداخت لای پام شروع کرد ب مالوندن لاپام باور کنید دیگه به بعدش مال خودم نشم شل شدم تو بغلش لبشو چسبوند به لبم زبونشو کرد تو دهنم منم زبونش میخوردم بعد شروع کرد به خوردن سینه هام رفت پایین تر از رو شلوار کسمو خرد شلوارمو در اورد دوباره کسمو خورد منم از شدت شهوت دوس داشتم چیغ بزنم بعد برگردوندمو شورع کرد بوسیدن کونم ی خورده کونمم لیس زد و بلند شد و کیرشو کرد تو دهنم منم کیرشو میخوردم دوباره رو هم دیگه خوابیدمو همدیگرو میبوسیدیم بعد برمگردوندو کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم یواش یواش فشار داد تو خیلی درد داشت خیلی خیلی حریفش نشدم و 2 کله از کون کرد و ابشم میریخت توش کله دومش به منم حال داد و سکس انروز تموم شد اب اقا کیوانم بهم ساخت و الان اگه 60 کیلو باشم 59 کیلوش تو کونم خوابیده ممنون که وقت گذاشتین نوشته
0 views
Date: October 6, 2018