سلام به دوستان شهوانی من کاوه هستم 20 سال داستان برای 2 سال پیش هست من تک فرزند هستم و پدر و مادر کارمند وتو یه شهر کوچک زندگی می کنیم و اکثر اوقات تو خونه تنها هستم از زمانی که فهمیدم سکس چیه تو خونه با خودم ور میفتم همیشه لخت تو خونه میچرخیدم وقتی خودم تو آینه میدیدم چشم به کون سفید بدون موم میفتاد از خود بی خود میشدم تا جایی که خیار یا بادمجان برمیداشتم میرفتم حمام یه آینه میزاشتم جلوم تا سوراخ کونم ببینم بعد از نرم کردن سوراخ کونم با کرم خیار فرو میکرو شروع میکردم به حق زدن تا جایی که آبم بیاد از حال برم ولی این کارها من راضی نمیکرد دوست داشتم به یه کیر کلفت کون بدن چون شهر کوچک بود میترسید آبروم بره هرگز به کسی موضوع رو مطرح نمیکردم تا که یه روز تو محل از بچه ها شنیدم که یه تزریقاتی هست تو فلان جا که بچه باز کون کن خوبی که من سریع مطلب گرفتم ی روز رفتم داروخانه یه آمپول تقویتی گرفتم رفتم خونه تا خودم آماده کنم ولی خیلی ترس اضطراب داشتم دل زدم به دریا رفتم اول سوراخ کونم حسابی تخلیه تمیز کردم یه شورت سفید و تی شرت سفید با شلوار جین پوشیدم راهی مکان تزریقات شدم وقتی رسیدم دیدم یه مغازه که یه بالکن هم داره سلام کردم بعد از جواب سلام تزریقاتی که اسمش جلال بود بهش گفتم میخواهم آمپول بزنم یه نگاه خریدارها به من کرد گفت برو پشت پرده آماده شو بیام منم با اضطراب رفتم شلوار شورتمو تا زانو کشیدم پایین دمر یکجوری خوابیدم که کون سفیدمی دادم بالا آقا جلال تا وارد شد و من دید دورانش افتاد رو به من کرد گفت میخوای آمپول تقویتی بزنی یا گوشتی من با یه ترس گفتم فکر کنم گوشتی بهتر باشه که گفتش جون در خدمتگزاری آماده ولی اینجا نمیده پاشو برو بالا تا من درو ببندم من سریع رفتم که شنیدم داره با تلفن حرف میزنهای یه 5 دقیقه گذشت اومد بالا گفتش خوش اومدی جگر لباست در بیار تا برنامه رو شروع کنیم که اول تی شرت و بعد شلوار درآوردم از پشت بهم چسبید شروع کرد به مالیدن کون من در گوشم گفت من عاشق سکس خشم که با مخالف من روبر شد ولی آقا جلال گفت کار از کار گذشته باید تحمل کنی سریع منو رو یه نیمکت فلزی خاوبوند دستاورد از پشت با طناب بست زورش خیلی بود داشت گریم درمیومد یه حس گوه خوردن تو وجودم بود بعد از بستن دستان بدنم تنظیم کرد جوری که مچ پاها بست به پایه صندلی یه بالش گذاشت زیر شکمم کونم قشنگ قنبل شد که یهو شرمو کشید پاره کرد یه جون گفت لباسشو سریع در آورد یه کیر 17 18 سانتی افتاد جلو چشمم چون دستامو بسته بود نمیتونستم بلند شم موهامو گرفتو سرمو بلند کرد کیرش فرو کرد تو دهنم مجبور کرد بخورمش تا جایی که میتوسنت فرو میکرو به حلقم می رسید منم نمیتونستم نفس بکشم ههم اوقات میزد بعد از 5 دقیقه ساک زدن رفت وازلین آورد زد به سوراخ کونم خوب چرب کرد من خودم داشتم برای جر خوردن آماده میکردم با التماس بهش گفتم اولین بارمه که جواب داد کاری میکنم که همیشه بیای پیش خودم گفت آماده ای منم سرم تکون دادم که جلال سر کیرش گذاشت رو سوراخ کونم کم کم فرو کرد یه درد همراه با لذت تمام وجودم گرفت تا به خودم بیام دیدم پذیرای تمام کیرش تو کونم بود شروع کرد به تلمبه زدن که تازه فهمیدم کیر یه چیز دیگه هست جلال در حال تلمبه زدن ازش خواهش کردم دستامو باز کنه تا بتونم جق بزنم اونا باز کرد شروع کردم به حق زدن یه یه ربع تلمبه زدو من دوباره آبم آمده بود که یهو با فریاد جلال تمام ابشو تو کونم خالی کرد یه حس خستگی همراه با رضایت تو وجودم بود که به بوسه جلال به خودم آمدم پاهامو باز کرد تا بلند شدم آب منی جلال از کونم زد بیرون که خودم تمیز کردم راهی خونه شدم یه دوش حسابی گرفتم نفهمیدن کی خواب برد بای نوشته
0 views
Date: December 3, 2020