ادامه سکس با مادرزن خوشگل 3

0 views
0%

قسمت قبل سلام خدمت دوستان عزیز که با نظرهای خوبشون من رو تشویق کردن منم تصمیم گرفتم سکسهای که با زهرا مادرزنم انجام میدم برا دوستان بنویسم منو زهرا هفته ای یک بار باهم سکس میکنیم ولی من وقت بعضی از سکسهارو که باهم میکنیم برا دوستان مینویسم بریم سراغ داستان آخر هفته آذر ماه بود این داستان سکسمون بعد تعطیلات اربعین نود وسه یکشنبه با زهرا صحبت کردم گفتم بدجوری هوس کردم کونتو بکنم زهرا هم گفت باشه فردا صبح وقتی پدرزنت رفت میگم میای سکس کنیم منم بدجوری هوس کردم سکس کنیم دوشنبه صبح بهش پیام دادم ساعت نه چه خبر گفت هنوز خونه هست بذار وقنچتی رفت بهت میگم بیا تو نزدیکی محله ما باش منم رفتم نزدیکی محلشون تو ماشین منتظر نشستم ساعت نه و نیم بود پیام داد رفت شوهرم که میشه پدرزن بنده منم ماشین روشن کردم رفتم طرف محلشون یه کوچه پایین تر ماشین پارک کردم رفتم طرف خونه مادرزنم ماشین کوچه پایین پارک کردم که یه لحظه پدرزنم برگشت خونه ماشین منو نبینه چون بفهمه ماشین من جلو خونشون هست شک میکنه یه مدت هم هستم به من و مادرزنم شک کرده که بینمون رابطه هست چون به مادرزنم تیکه میندازه تو حرفهاش بگذریم رفتم ذر خونه رو زدم در و باز کرد زهرا فوری رفتم تو کفشهام هم برداشتم مادرزنم به خودش رسیدع بود نامذهب تا دیدمش کیرم براش سیخ شد فوری با هم لب گرفتم لبهای هم خوردیم من از عقب بهش چسبیدم بدجوری عاشق کونش هستم خودش هم میدونه بهم گفتم بریم اتاق خواب رفتی اتاق خواب لختش کردم خودم هم لخت شد نکته ضعفش سبنه هاشه وقتی سینه هاشو میخورم دیگه از حال میره نمیتونه تحمل کنه نکنمش سینه هاشوکه تو این یک سال خورده اییاد گرفتم چطوری بخورم تا عاشقم بشه و بهم هروقت خولستم کوس و کون بده ده دقیقه ممه های بزرگشو خوردم بعد رفتم سراغ کوس داغ و بزرگش خودش هم چوچوله کوسشو با دست گرفت گفت اینجامو میگ بزنم منم انقدر محکم کوسشو خوردم که داشت التماس میکرد ارومتر منم گوش نمیکردم بعد بلند شدم کیرمو از شرت در اورد قشنگ برام شروع کرد ساک زدن منم هر موقع با مادرزنم سکس دارم قرص ویاگارا میخورم از این قرمزها البته یک چهارموشو قشنگ کیرمو خورد کیرم خیلی سفت شده بود از روبرو خوابیدم روش کیرمو تنظیم کرد رو سوراخ کوسش با یه فشار همه کیرم تو کوسش رفت داخل کوسش هم خیلی لیز بود هم خیلی داغ کیرم داشت اتیش میگرفتم همزمان که داشتم تلمبه میزدم ممه هاشم میخوردم که گفت دارم ارضا میشم رضا منم دیگه نتونستم تحمل کنم با فشار خالی کردم تو کوسش که صداش دراومد داشت قربون صدقه کیرم میرفت میگفت زضا کیرت داره بزرگ میشه وقتی ابتو میریزی هردمون ارضا شده بودیم پنج دقیقه بود که روش خوابیده بودم داشتم با سینه هاش بازی میکردم که یه لحظه صدای ماشین اومد زهرا گفت پدرزنته فوری لباسهامون پوشیدیم اون از اتاق رفت بیرون به منم گفت اصلا صدات در نیاد تا بفرستم بره دوباره وسایل بگیره منم لباسهامو پوشیدم نشستم اتاق خواب بی سر وصدا اگه پدرزنم منو تو اون خونه میدید حتی با لباس میگفت شما باهم رابطه دارین تنها هستین داشتین سکس میکردین بخاطر همین عابرومون میرفت من نشستم اتاق خواب بی صدا مادرزنم حی پیام میده من میترسم دلم داره میریزه منم بهش دل داری میدادم هودم هم ترسیده بودم ولی چاره ای نبود مادرزنم حی میگفت برو وسایل بخر پدرزنم نمیرفت نشست بود بهش اس دادم اصرار نکن خودش میره حدود یک ساعت نشست دوبار کیر من بخاطر قرص بلند شده بود به زهرا اس دادم وقتی شوهرت رفت از عقب سکس میکنم قبول نمیکرد میگفت نه میترسم وقتی رفت تو هم زود برو تا نیومده بعد یک ساعت پدرزنم رفت زهرا اومد اتاق خواب گفت دیگه خونه ما سکس نمیکنیم من ترسیدم گفتم چرا ذیدی متوجه نشد لبهاشو خوردم گفتم حال از کونت میکنم خندید گفت باشه فقط زود تمام کنیم منم کیرم بازم بدجوری بلند شده بود سر پا شلوارمو در اوردم مال زهرا هم کشیدم پایین دوبار کیرم تف زدم خودش گرفت دستش تنظیم کرد رو سوراخ کونش گفت فشار بده یواش منم یواش فشار دادم رفت تو کونش اول سرش رفت دوباره فشار دادم تا نصف کیرم رفت تو کونش شروع کردم تلمبه زدن اروم تلمبه میزدم بعدشم کیرمو زیاد بیرون نمیکشیدم بفرستم تو یعد یک دقیقه خواستم محکم بکنم گفت رضا یواش هنوز درد داره کامل گشاد نشدم بازم اروم تلمبه زدم بعد یک دقیقه گفتم زهرا محکم تلمبه بزنم گفت اره حالا خوب گشاد شدم منم شروع کردم محکم تلمبه زدن به کونش گوشتهای اطراف کونش مثل ژله داشتن میلرزیدن دیگه کیرمپ تا اخر میفرستم تو کونش موقع کشیدن بیرون هم تا سرش میکشیدم بیرون از نوک ممه هاشم با دوتا دستام گرفته بودم حدود پنج دقیقه از کون کردمش کیرمو تا اخر فشار دادم تو کونش ابمو ریختم توش داشت از حال میرفت چون وقتی از عقب میریزم تو کونش کیرم هم سرش بزرگ میشه هم بدنش و سفت میشه زهرا هم اون موقع احساس میکنه کیرم بزرگ شده دارم میریزم داد میزنه از رو شهوت خودش موقع ریختن میگه رضا سر کیرت بزرگ میشه اببتم داغ هست ت و کونمو داغ کردی وقتی کامل ریختم تو کونش کیرم داشت میخوابید که زهرا از کونش در اورد فوری لباسهامون پوشیدیم از هم لب گرفتیم منم از خونشون زدم بیرون تا پدرزنم برنگشته اون روز خیلی باهم حال کردیم امروز که این داستانو براتون نوشتم شنبه ۲۹ ۹ ۹۳ هست یه شب مونده به یلدا که صبحش رفتم خونشون عیدمو بهم داد یبار وقت از جلو سکس کردیم ابمو ریختم تو کوسش تا عیدی منم بهش داده باشم ممنون از دوستانی که فحش نمیدن و احساسی برخورد نمیکن نوشته

Date: December 18, 2024

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *