اردیبهشت در کیش

این خاطره هست نه داستان اسم من حمید هست من مدتی پیش یکی از دوستام توی موبایل فروشی در کیش کار میکردم طی اون مدت ی روز با ی دختری اشنا شدم اتفاقی به نام نیلوفر 22 سالش بود از مشهد یکی از دوستای دیگم شمارش رو داد بهم زنگ زدم و گفتم برنامه ات چطوریه که قرار گذاشتیم برای شب پنجشنبه که فرداش تعطیل بود و خیالمون راحت ساعت نه شب اومد من تو خیابون میرداماد بودم اون موقع ی بازارچه نزدیک خیابون هست اونجا منتظر شدم نیلوفر رفته بود اپیلاسیون که با تاکسی اومد بعد که نیلوفر اومد ی پیتزا سفارش دادیم و ی چیزای دیگه بعد رفتیم خونه شام خوردیم و حرف زدیم یکم بعدش لم داد کنارم گفت فیلم سوپر نداری ببینیم ی چندتا داشتم که دیدیم و میگفت وای چطور از عقب اینجوری میده منم در حین دیدن فیلم رو گوشی با سینه هاش ور میرفتم خب توضیح بدم که اولین دیدارم با نیلوفر نبود سومین بار بود خودم قدم 170 هست و 24 سالم بود اون موقع و نیلوفر قدش یکم کوتاه تر بود هیکلش پر بود و رو فرم سینه هاشم بزرگ بود ولی واقعا سایز نمیدونم و اینم بگم که نیلوفر دوست بود اما پول میگرفت کلا تو کیش اینطوریه رفتیم تو اتاقی که حمام داشت و رو تخت دراز کشیدم بیرون یکم سرو صدا بود نگاه انداختم خبری نبود شروع کردیم به لب گرفتن و خوردن گردنش یکم نور از ستون میومد داخل میشد یکم نیلوفر ببینم و کم کم لباس هاش رو در اوردم که نیلوفر رفت عقب و شلوارمو کشید و شروع کرد به ساک زدن ساک زدنش عالی بود بیش از حد خوب میخورد خودش رو داد سمت من جوری که کنار من نشسته بود و من دست میزدم به باسنش و انگشت میکردم تو سوراخش و کسش که میگفت نکن و باز میخورد جوری ساک حرفه ای میزد که ولو میشدم رو تخت از لذت و بعدش اومد سمتم و بوسدمش بازم و خواستم که کسش رو بخورم شروع کردم بین پاهاش بوی هوس میداد گرم و تازه سینه هاش رو میمالیدم و کسش رو میخوردم تا صداش بلند شد و کشیدم بالا و اروم کردم تو کسش شروع کردم کردن کیرم خیلی راست شده بود جوری که هر ذره حرکت تو کسش رو میفهمیدم لذت تو بدنم پخش میشد و البته از اثرات قرص سیدنافیل هم بود بعد از ده دقیقه کردن نیلوفر اومد روی من و کارو ادامه داد گفت بس دیگه کاندوم نمیخواد در اورد انداخت کنار نشست روش و شروع کرد موهاش تو صورتم بود لبش کنار گردنم و نفس هامون یکی شده بود و من باسنش تو دستم بالا و پایین میشد سینه هاش محکم چسپونده بود و تکون میخورد تا کیرم تا تهش بره و میگفت چه کیری داری چقدر کلفته تقریبا شاید بیست دقیقه بعد از شروع بود که نیلوفر ارضا ارگاسم شد و همونجوری تو بغلم ولو شد و یهو اروم شد اب ارگاسم خیلی لیز بود و کیرم هنوز تو کسش بود گفت بکن تا ابت بیاد شروع کردم به کردن تند تند ولی نیلوفر بی حال بود ابم اومد ریختم رو شکمش دستمال برداشتم تمیزش کردم گفت بخواب کنارم خوابیدم رو بازوم سرش رو گذاشت و چرتش گرفته بود فکر کنم خسته شد از کردن طولانی من ولی من خوابم نبرد رفتم تو فکر و دستم رو بدنش لمسش میکردم تا ساعت های دو یا سه که باز بیدار شد و ی بار دیگه وقتی دید کیرم راست بین پاهاش هست شروع کردیم و ولی ایندفعه خیلی دیرتر ابم اومد جفتمون بیحال شدیم رفتیم حموم کمکش کردم خودش رو شست و خشک کرد اومدیم خوابیدم تا ساعت ده صبح بعدش هم که نیلوفر رفت و من تنها بودم ولی اون شب خیلی شب داغ و خوبی بود امیدوارم بتونید با عشق واقعی خودتون شب های عالی داشته باشید نوشته حمید