از سکس میترسید

دوست دخترم تازه وارد پیش دانشگاهی شده بود و از سکس میترسید آوردمش خونه بعد کلی مخ زنی باهاش حرف زدم گفتم از چی میترسی آخه مگه ما هم دیگه را دوست نداریم گفت چرا ولی سکس نه گفتم آخه دلیلش چیه گفتم نمییییییییییییکنم گفتم خوب یعنی دوستم نداری گفت ولی تا وقتی که این حرفها نباشه گفتم مگه نباید دو دوست از هم هرچی بخواند برا هم سنگ تموم بگذارند گفت ببین من حتی موهای پام را از 9 سالگی نزدم گفتم جدی میگی گفتم باشه پس خودت خواستی شروع کردم به قلقلک دادنش از خنده روده بر شده بود رفتم سمت شکمش و پاهاش و به قلقلک دیدم انگار شدنی هست دستاش را قفل کردم تو دستام گفتم هنوز میگی نه گفتم نکن دل را زدم به دریا یه لب جانانه ازش گرفتم شل کرد بدبخت همین طور ادامه دادم تا رفتم سمت سینه هاش انگار دلش می خواست ولی انکار میکرد یکدفعه کردم توی شلوارش و شورتش دیدم یا خدا انگار دستت را کردی توی انبار پشم گفتم بهش راست میگفتی ها گفت نکن گفتم انگار دوباره دلت قلقلک می خواد ها گفت نه روده بر شدم بسه دکمه های شلوار تنگ لی که پوشید را باز کردم و شورتش را کشیدم پایین دیدم راست موهای عمرم پشم داره ولی پاهاش بور وسفید بود گفتم خوب چرا موهاش را نمیزنی گفت مامانم میفهمه میگه با کی رابطه داره گفتم برو بابا مگه مامانت میبینه گفت آره وقتی میریم حموم گفتم الان یه اسپری موبر میکشیم بهش انقدر خوشگل میشه گفت نه اصلا فکرش را هم نکن گفتم پس چجوری اخه لابلای این هم پشم بکنم گفتم خوب لاقل لباس هات را در بیار و خم شو به جلو و دستت را بگذار به دیوار ببینم از عقب میشه گفت ببینم چیزت را گفت حالا میبینی عجله نکن گفت نمیزارم پارش کنی ها گفته باشم گفتم باشه لختش کردم و رفت سمت دیوار و خم شد به جلو آروم زیپ شلوارم را باز کردم و شورت را کشیدم پایین و کیرم را گذاشتم توش چقدر تنگ بود سرش هم زورکی رفت تو بر گشت گفت به من میگی لخت شو اون وقت خودت فقط چیزت را در میاری گفتم قربونت برم الان لخت لخت میشم سر پستش را از براش شق کردم و هم به کمرش بوسه میزدم و یواش تلمبه میزدم برگشت و شروع کرد به ساک زدن کیرم با دستاش منم از لابلای این همه پشم دستم را کردم توی کسش را و هی میچرخودم هی خم میشد به سمت بدنم و بیحال میشد گفتم جون من بذار پشم هات را بزنم اذیتم میکنه خوب حالی برای جواب دادن نداشت بس که حال میومد بد مصب بغلش کردم بردم روی تختش و قیچی را آوردم گفتم لااقل بگذار یکم کوتاهش کنم گفت بکن کوتاه کردم اینه آوردم جلوش گفت ببین چقدر خوب شد بگذار اسپری بزنم گفت نه مامانم میفهمه گفتم بابا بگو توی مدرسه گفتم عفونت میکنه میکروب میگیره دیگه حرفی نزد تا ته با قیچی موهای کسش را زدم عجب چیزی بود مثل دختر کوچیک ها به اون سفیدی بازم رازی نشدم موس را آوردم و پاشیدم روی کسش 10دقیقه گذشت گفت داره میسوزه گفتم برو توی دستشویی بشور و بیا رفت و اومد خداوکیلی عجب چیزی بود سفید سفید مثل دختر بچه ها آینه را گرفتم جلوش گفتم ببین چه قدر خوب شده زوق کرده بود گفتم حالا شد بابا برو بخواب تازه داشت سکسمون جون میگرفت شروع کردم به مکیدن کسش یه اخو اوخی میکرد که نگو گفتم حالا این کار بده به نظرت گفت بکن توشششششش کیرم را کردم توش و خوابیدم روش همچنان تنگ بود یکم بیش حول دادم توش گفت اوی چکار میکنی موها را که زدی میخوای پردم را هم پاره کنی سریع لبش را بوسیدم و زبان بازی کردیم آروم آروم کیرم داشت میرفت تو یک دفعه دیدم گفت پاشو و زیر تنم بالا و پایین میشد گفتم چته خوب کیرم رو در آوردم دیدم یه لکه خون به همراه آب پاشید بیرون خودش نفهمید که پرده را زدم فقط بیحال شد روی تخت بازم رفتم کنارش و براش مالوندم کس نازش را گفتم حالا میتونم بکنم توش گفت دیگه بسه گفتم نه پس من چی این نامردیه خوابیدم روش تا ته کیرم رفت توش شروع کردم به چرخوندن کیرم تو کسش یه چند دقیقه ای شد شهوت کیرم را گرفت بی حس شد کل بدنم و آبم را ریختم توش همون حال خوابیده بودیم سر عقل که اومدم دیدم ای وای چکار کردم هم پرده را زدم هم آب توی کسش بهش گفتم رفتی خونه یه قرص ضد بار داری بگیر بخور گفت ولم کن ابا بیجون بیجون شده بود بلند شد لباس هاش را پوشید و رفت بعد از چند وقت از اون جریان گفت مامانم فهمیده چکار کنم گفتم طوری نیست با هم ازدواج میکنیم ولی قسمت نشد تصادف کرد فلج شد بیچاره نوشته