از کانادا به ایران

سلام دوستان من گوز ترسناک هستم و خاطره ایی وه میخوام براتون تعریف کنم مال سه روز پیشه که با هواپیمای هشت میلیاردیم از کانادا اومدم ایران تا دوست دخترمو با خودم ببرم وقتی رسیدم فرودگاه دیدم ننه بابام اومدن استقبالم و حسابی خوشحال شدم بعد به خونه رسیدیم مامانم تعریف کرد وقتی نبودم تمام دخترای شهر غمگین بودن همه افسرده و خلاصه ریده مالی شده بود میدونید چرا چون دکمه ی غمگینی و خوشحالی شهر دست منه خلاصه رسیدیم به محله مونو دیدم همه ی مردم شهر جمع شدن برای استقبال از من خیلی شلوغ بود خوشم نمیومد ولی خب دیگه چاره ایی نداشتم از لیموزینم پیاده شدم و گوشی اپلم که از طلا ساخته شده بود رو در آوردم بعدش زنگ زدم دوس دخترم و بش گفتم کجایی جیگر و اون گفت تو کس عمتم متاسفانه باهام قهر بود یکمم بی ادبه شما به بزرگی خودتون ببخشید گفتم من الان تو کس عمم هستم تو دقیقا کجاشی کفت تخمدان ها بخش جنوبی منم به سرعت کیرمو در اوردمو رفتم سمتش و جمعیت هم وحشت کرد آخه میدونید سایز کیر من دست خودمه و هروقت دلم بخواد بزرگو کوچیکش میکنم اینبار خیلی بزرگش کرده بودم خلاصه رفتم سمت خونشون در رو زدم باباش درو باز کرد و وقتی کیرمو دید وحشت کرد بنده خدا فکر کرد با این دخترشو میکنم خلاصه بهش ننه باباش گفتم بزنید به چاک و اوناهم سریعا رفتن بیرون بعدش رفتم تو قسمت تنظیمات بدنم سایز کیرمو از روی 40 سانت اوردم روی 18 سانت که دوس دخترم دردش نگیره و رفتم داخل دیدم خودشو دوتا خواهر کوچیک ترش لخت نشستن دارن لز میکنن منم کیر به دست وایستادمو جق زدم بعدشم آبم اومد و ریختمو رو سه تاشون و داستان به خوبی خوشی به وسطاش رسید بعد از جقم خواهراشو با درکیونی انداختم بیرون و درو بستم با قیافه ایی جدیی رفتم سمتش شلوارمو دوباره پام کرده بودم و میخواستم خوشتیپ باشم باهام قهر بود ولی از بس که سکسی بودم از وسط پاهاش ی دریاچه درست شده بود خیلی جدی تو چشاش نگاه کردمو رفتم تو کار لب بعد شروع کردم به مالوندن ممه هاش انقدر عاشقم بود که نمیتونست خودشو کنترل کنه زبونشو تا ته کرد تو دهنم و هرچی گه تو دهنش بودو به من منتقل کرد حالا نوبت من بود لبامو بردم رو گردنش گردن لعنتیشو مثه ی سگ تشنه لیسیدم و بعضی جاهاش رو گاز گرفتم بعدش نوبت ممه های هشتاد و پنجش بود لیسیدمشون انقدر که آهش بلند شد راستش من تو سکس انقدر رمانتیک و نرم نیستم ولی ازونجایی که بعد از ی مدت طولانی میدیدمش خواستم رمانتیک باشه رفتم روی شکمش و زبونمو تو نافش کشیدم یکم قلقلکی بود ولی خوشش میومدداشت لذت میبرد فضاش رمانتیک بود عشقش داشت تو اتاق خودش میلیسیدشو میبوسیدش اما با ی کلمه ریدم به فضای رمانتیکش زانو بزن زانو زد و شروع کرد به در آوردن شلوارم بعدش شرتم و حالا کیرم جلوش بود به سرعت کردش توی دهنش یعنی غیبش کرد لامصب جنده ها هم تا حالا نتونستن کیرمو یدفه غیب کنن ولی این دوست دختر من تونس انقدر لیسیدشو بوسیدش تا کیرم دهن باز کرد و گفت عشقم حالا دیگه نمیخوای ببریم پیش عشقم منظورش کص بود دوس دختر منم با ی حالت خمار و حشری به کیرم گفت باشه عشقم و بعد داگی استایل شد دختر جنده میدونه منو با چه پوزیشنی دیوونه کنه سریع رفتم پشتشو ی ضربه ی محکم به کونش زدم به طوری که سرخ سرخ شد بعد کیرمو مالیدم به کسشو با ی فشار کردم توش لامصب چقدر تنگ و داغ بود نزدیک بود با تا تلمبه آبم بیاد اما از اونجایی که تنظیماتش دست خودمه زدم رو 20 دقیقه بسم الله رو گفتم و زدم تو کار حالا نکن کی بکن عاشق ناله های سکسیش بودم که با هر تلمبه بلند تر و کشیده تر میشد و منم مثل ی سگ نر افتاده بودم روش و با هر ناله اش تلمبه هام تندتر میشد ی نیم نگاه به ساعت کردم 12 دقیقه گذشته بود کیرمو از کسش کشیدم بیرون انقدر کسش داغ و پر آب بود که وقتی کیرمو کشیدم بیرون کلی آب لزج ازش ریخت حدود نیم کیلو رفتم از پشت گوششو لیسیدم و کمی هم گردنشو بوسیدمو لیسیدم ازش خواستم برگرده و لنگاشو بده بالا اونم این کارو کرد لامصب خیلی دختر حرف گوش کنیه عاشق این خصیصه شم لنگارو داد بالا و من گذاشتمشون رو شونه هام این بار دیگه از کس سیراب شده بود و از کون خواستم اونم کیرمو گرفت بعد گفت عشقم میشه سرشو خیس کنی بره تو اینطوری که نمیشه من زیر دلم درد میگیره لبخند زدمو دستمو بردم سمت دهنش بهش گفتم اگه قرار باشه با تف کسی کیر من خیس بشه دوست دارم اون تف تف تو باشه اونم هرچی بزاق دهن داشتو ریخت رو دستم ی بوس کوچولو هم رو انگشت شصتم زد منم سر کیرمو حسابی خیس کردمو گذاشتم دم کونش کونش ی مقدار تنگ بود چون وقتی میخواستم از کون بکنمش سایز کیرمو میزدم رو ده سانت خلاصه کیرمو یواش یواش نکردم تو کونش یدفه تا خایه کردم توش پسر جیغش رفت هوا و من بیرحمانه شروع کردم به تلمبه زدن انقدر باحال بود که تلمبه هامو میشمردم همزمان کسشرو هم میمالوندم و به اونم ی لذت درکنار ی درد شهوتناک میدادم بعد از دو دیقه متوجه شدم داره به ارگاسم میرسه و بدنش شروع به لرزیدن میکنه به لباش یورش بردم و شروع کردم به بوسیدنشون وحشی تر شده بودم اونم هنوز داشت میلرزید و یکم هم آب ریخت رو کیرم در همون حال داشتم ترتیب کونشو میدادم احساس کردم داره آبم میاد چند دقیقه تلمبه زدمو آبم رو به شدت و حرارت ریختم تو کونش و ازش بابت حالی که بهم داد تشکر کردم بلند شدیم و رفتیم تو حموم خودمونو شستیم اون رو بیست و نه بار دیگه آبم اومد و کلی حال کردم بعدشم بردمش کانادا به امارت شخصی خودم و باهاش ازدواج کردم الان ما 4 تا بچه داریم و خیلی هم خوشبختیم با تشکر از همه ی شما دوستان که کسشعرات و چرندیات منو تا آخر خوندید اما باید به اطلاعتون برسونم که همش واقعی بود ی دنیا ممنون از همگی نوشته گوز