اعتراف زنم به سکس از کون تو مجردی

سلام من امیر 37و همسرم الهام34ساله هستیم و دوتا بچه داریم خیلی از متاهلای اینجا مطمینا مثل ما فانتزی داشتن که موقع سکس حشری شدن و به خانمشون گفتن کاش مثلا فلان فامیلت تومجردی میکردت یا کاش سکس میکردی تومجردیت و الان برام تعریف میکردی تا حشریتر بشم و والبته بعد سکسم کسی حرفشو نمیزنه و خجالت میکش تا سکس بعدی من همیشه اینارو به خانمم میگفتم و اونم میگفت اره کاش میدادم تا حشری تر بشی و تا اینکه انقدر موقع سکس از این حرفا زدیم و یواش یواش مطمین شد من واقعا حشری میشم و از دادنش ناراحت نمیشم گفت که با خواعرزاده اش که پسر مجرد بود و یکسالم از من کوچیکتر ب وده فقط لب میگرفتن از هم اونم تو زیرزمین خونه یه مدت باهمین حرفا حشریم میکرد تا اعتراف کرد که توزیر زمین بعد لب گرفتن حشری میشده و خواهرزاده اش از کون اونم سرپایی میکردتش که اونم یه چندباری بوده تا از اونجا رفتن و رابطه تموم شده دوباره ادامه داشت تا اینکه یه شب نشسته بودیم و سکس نمیکردیم دیدم ناراحته گفتم چی شده گفت میخام یه واقعیتی بگم خیلی این چندساله رو دلم سنگینی میکرده گفتن چیه گفت که بعد رفتن خاهرزادش حشری شده بوده وبا یکی دوست شده اونم میبرده خونشون از کون میکردتش که گفتم چندباربوده گفت چهار باره راستش اولش خیلی ناراحت شدم ولی دیدم من سیزده ساله باهاش ازدواج کردم و جز خوبی و وفاداری چیزی ندیدم و گذشته هرکسی رو هم شخم بزنی توش کرم پیدا میشه حالا دیگه طرز سکس کردنش بااون پسره و کون دادنش بساط سکسای ماست اون تعریف میکنه و منم حشری میشم و تلمبه میزنم اونم البته کار بلد بوده جوری از کون کردتش که همیشه زنم مست کون دادن به منه امیدوارم از تعریف کردنش خوشتون اومده باشه نوشته