الناز دختر جنوب شهری

سلام این داستانی و که میخوام بنویسم تقریبا برای یک ماه پیشه داستان سکس من و دوس دختر رفیقم اسم من علی 25 سالمه از تهرانم از 17 سالگی تو بازار بودم قد و هیکلم خوبه دستمم به دهنم میرسه وضع مالیم خوبه تقریبا داستان از اینجا شروع میشه که من و دوستم رفته بودیم چیتگر قلیون و جوجه بزنیم معمولا هفته ای دو سه بار میریم با دوستامون ی شب گوشی رفیقم هی زنگ میخورد منم گفتم کیه هی زنگ میزنه گفت دوست جدیدمه و اینه خلاصه شروع کرد تعریف کردن که دختر تنهاس 19 سالشه خوش استیله خوب کوونی داره ازین حرفا بعد گفتم چرا خو جوابشو نمیدی گفت یارو سیریشه خوشم نیومده ازش گفتم خو تلشو بده به من من دوس دختر دارم سکس هم زیاد داشتم تا یک سال اخیر کلا خیلی هشریم تلشو دادو ما زنگ زدیم اولا شک کرده بود که نکنه کسی داره آمار در میاره بعدا ی شب با ی خط دیگه پی ام دادم نمیدونم چی شد که جواب داد شروع کردیم مخ زدن و تا صحبت ها به سکسی کشید اونم دختر هاتی بود عکس کیرم و براش فرستادم دیگه هیچی از خود بی خود شد کیرم کلفته با اندازه 19 دید کلفت سریع شروع کرد ادامه دادن که کی همو ببینیم و ازین حرفا خلاصه با هم قرار گزاشتیم خونشون باقر شهر بود دور بود یکمی به من اینو بگم که من تقریبا بخاطر خرابی بازار 3 4 ماه آژانس کار میکردم شب کار بودم شب تا صبح آژانس ظهرم میرفتم بازار رفتیم باقر شهرو آدرس داد به آدرس رفتم و دیدم از یک ساختمون اومد پایین ی ساپرت مشکی ی پالتو یه بوت با ی لنز سبز بد کرم شده بود خوشگل بود تقریبا اما بد کرم زده بود رژشم خوب نبود تقریبا هم قد بودیم نشستیم و سلام و احوال پرسی به پس الناز تویی ماشالات باشه خوب چیزی هسیتیا خخخخ کجا برییم حالا گفت بریم همینورا دور بزنیم چون رفیقم گفته بود تنهاس من میخواستم همون شب بکنمش میدونستم جا داره تو ماشین بودیم که هی کیرم و نیگاه میکرد من هیچی نمیگفتم میخواستم خودش شروع کنه دیدم دستشو برو رو کیرم کیرم حسابی شق شده بود و ازش پیش آب اومده بود گفتم جووون دوس داری کیر گفت آره علی خیلی کیر دوس دارم نشونش بده گفتم جون بت نشون میدم بعد منم روم به روش باز شد و دستم کردم تو ساپرتش چون ساپرتشو خیلی بالا کشید ه بود نتونستم بگیرم کسش و که گفتم بابا بدش پایین تر خندیدو کشید پایین تر تا کجا تا بالای زانوش دستم و کردم زیر شرتش اول کسش و مالیدم یکم خیس بود خیلی کم خیس بود عجیب بود برام قبلا دست به کس هر کسی میزدم کسش خیس خالی بود بعد شرو کردم انگشتم و کردم تو کسش اوه چی دیدم کسشششش خیلی گشاد بود 3 تا انگشتم توش بود بش گفتم میبینی 3 تا انگشتم توشه ها میخندید تاحالا کس به این گشادی ندیده بودم اونم تو 19 سالگی بازی کردم با کسش و گفتم بیا بخور در آوردم کیرم و گزاشتم دهنش ساکی میزد حرفه اییی آخ آخ خیلی خوب ساک میزد انگار جنده بوده 20 سال فقط با خودم میگفتم این دیگه چه جنده ایه چند بار داده تاحالا الانش به ما رسیده چرا پ کیرم و اینقد خوب خورد که زود آبم اومد آبم و ریخت دهنش بعد ریخت تو دستمال بعد کیرم خوابید دیگه پانشد که تو ماشین ور بریم ماشینم شیشه هاش دودیه 40 شب هیچی توش معلوم نیس بش گفتم میخوام بکنمن الناز همین امشب اونم میگفت جون منم میخوام میکنی میگفتم آره میگفتم جا ندارم حیف میخواستم خودش بگه من دارم تو این فاصله موقع شام بود و بردمش مهمونش کردم شام خوردیم و حرف زدیم میخواستم ببینم چیکارس و داستانش چیه رسید بجایی که منو من میکرد گفت که آدم باس راستشو بگه اولش گفتم چی گفت هیچی بخیال اینقدر گفتم که گفت من شوهر دارم منم ریدم شک کرده بودما گفتم تو 19 سالگی چند ساله ازدواج کردی گفت دو سال با خودم گفتم پس چرا اینقدر گشادی گفت ولی دارم طلاق میگیرم گفتم یعنی از اون خونه ای که اومدی اون خونه خودتون بود گفت آره منم میخواستم بگم که عیب نداره مهم نیست که شوهر داری تازه طلاقم که داری میگیری گفتم پس چرا داریم تو خیابونا میچرخیم دیدم خندیدو گفت یعنی چی گفتم بریم میخوام بکنمت حرفای سکسی میزدم که هشری تر بشه گفت بریم منو بکن علی رفتیم خونشون ظبقه اول از خونه سه طبقه خونه تازه عروس ترو تمیز همه چی مرتب رفت اتاق لباساش و عوض کرد منم وایساده بودم نیگاش میکردم کیرم شق شق شده بود باز هشری شده بودم حسااابی میخواستم بکنمش به چیزی هم فکر نمیکردم رفتم پشتش گرفتمش گردنشو بو کردم و بوس کردم دیدم چشاش داری میره دوس داره ازین کارا نزاشتم کامل بپوشه لباسشو دستمو کردم تو شرتش و کردم تو کسش میمالوندم چوچولشو که هشری بشه سگ بشه آخه من سگ دوس دارم هار دوس دارم انداختمش رو تختش عکس خودش و شوهرش بالای تخت بود معلوم بود تازه از آتلیه گرفتن اومدو روش شروع کردم لب خوردن ازش من سبیل دارم نمیشه خوب لب خورد برای اینکه بدش نیاد لباشو ول کردم شرتشو در اوردم دیدم کسش هم تمیزه بو هم نمیده گفتم این خوردن داره بوسش کردم خوردم کسش و تا به کیر کیر افتاد آخ این الناز بدن بی مو تمیز کون قلمبه ای داشت بعدا فهمیدم که مربی تو باشگاه مربی که نه اما مسئول باشگاس تو باقر شهر بدنش سفت بود سخت بود معلوم بود سختی کشیدس نازک نارنجی نبود اینقدر هشری شده بود که به کیر کیر افتاد گفت علی من و بکن بزار تو کسم تا کیرم و دید دیدم اومد ساک زد باز عاشق کیر بود ساک میزد همه جامو تفی میکرد اینقدر با ولع میخورد ساک که زد سیر شد خوابید پاشو خودش داد بالا گفت بکن پاشو انداختم رو شونم کس باد کردش افتاده بود بیرون کیرم و گزاشتم تو کسش دیدم ای بابا کسش باز خشکه فهمیدم از سکس علاقه ای نمیبره داره فیلم بازی میکنه منم تقریبا آدم شناسم میفهمم کی چیکارس گفتم پس این آدمه کیر ندیده نیست شاید از رو عادت میده هرچی هست الان اوج هشرش نیست کردم تو کسش کسش گشششاد بود ولی داغ اوف من کمرم سفته بهش گفته بودم قبلا که من زیر ی ساعت نمیکنمت اونم میگفت جون جرم میدی پس کیرم تو کسش بود سینم به سینش نفس تو نفس داغ شده بودیم تلمبه میزدم تو کسش حسابی تکون میخورد تا ته میرفت کیرم درد میدونستم نمیکشه اما جیغ جیغ میکرد که میگفنم حیس صدا میره ضایس میگفت میخوام بدونن دارم کس میدم دوست داشت سکس صدا دار باشه بر عکس من اینقدر کوبیدم تو کسش عرقم در اومده بود بوش شهوتی میومد بش میگفتم مدام آبو بریزم تو کست آره دوس داری میگفت بریز حاملم کن علی جوووون بریز بگا منو جرم بدهه علییی همش یادمه دقیقا صداش هنوز تو گوشمه همه مدل هارو امتحان کردیم سگی کردمش اوف سگی خیلی کیرم و شق میکنه گودی کمر داشت وای دیوونم میکرد دست میزاشتم رو کمرش کمرش میرفت پایین کسش میموند بالا خیلی سکسی بود حال داد بم خیلییی اونم داشت حال میکرد سرخ شده بود ملوم بود که ارضا شده موهاشو از پشت میگرفتم میکشیدم که قمبلشو بیشتر کنه تلمبه زدم تا آبم داشت میومد ی ذرش تو کسش ریخت مطمعنم ولی سری کشیدم بیرون ریختم رو دلش و سینش و زیر گردنش ی زرشم بالای کسش ریخته بود ی ذره نیگاش کردمو بوسش کردم کفتم پاشو پاک کن ادرس دستمالو دادو خودشو پاک کرد و سریع دوش گرفت بعدا بش میگفتم خودت و گربه شور میکنی تو میخندید سکسمون 45 دقیقه بیشتر شده بود ارضا شده بود منم کس خوبی کرده بودم و خوشحال بودم وای سینش خیلی خوب بود 75 سفت شق بدن بدون چربی کون چاق و تپل خیلی خوب بود اما کسش گشاد بود و خیس کم میشد که این ناراحتم کرده بود فهمیده بودم که ازم خوشش اومده و چیزایی میگفتم که دوس داره بشنوه خونش دو خوابه بود مامانش اینا نزدیکشون بودن اینارو فهمیدم ازش فهمیدم دانشجو حسابداری علمی کاربردیه وضع معمولی داشتن آبرومند بود خونشون ینی پولدار نبودن الناز گفت که شب بمون تا صبح منو بکن علی با ناز میگفت که راست کنم و بمونم منم آژانس و پیچونده بودم اومده بودم اونجا نمیدونم ساعت چند بود 1 بود 2 بود بوسیدمشو لب بازی کزدی م خداحافظی کردیم این شب اولمون بود فکر کنم که 40 شب بیشتر با هم خوابیدیم شب بعدی و ی فرصت دیگه مینویسم دستم خسته شد بابا نوشته