انتقام آخر

0 views
0%

در ماشین با صدای بدی کوبیده شد جرئت اینکه بهش نگاه کنمو نداشتم منتظر بودم صدای فریادشو بشنوم ولی فقط با یه صدای خشدار و آروم گفت راه بیفت گیج بودم دسته ای از موهامو از زیر شالم کشیدم بیرون و دور دستم پیچیدم یهو داد زد مگه با تو نيستم نمیتونی خودم بیام پشت فرمون خشک شدم ترسیدم راه افتادم با صدایی که خودمم به زور می شنيدم پرسيدم کجا پاسداران زدم روی ترمز حالا اون مبهوت بود ولی خیلی زود از بهت دراومد بذار من برونم نمیرم پاسداران اونو که قطعا میری به جون خودت نمیرم رضا میدونی که جونتو قسم بخورم عمرا نظرم تغییر کنه نفسش اونقدر عمیق بود که قفسه سینه منم درد گرفت لاله چرا اینجوری میکنی چی میخوای لعنتی منو که له کردی حالا نوبت داداشمه نمیتونستم جلو گریه هامو بگیرم بخدا من تو رو دوس دارم نمیخواستم احسانو اذیت کنم ولی حداقل اگه الان تموم بشه براش بهتره تا بعد ازدواج تو سمی برای احسان مضری پوزخندش مثله همیشه اعصابمو بهم میریزه خیره شد تو صورتم و شمرده شمرده گفت برای همه مضری میدونی اگه من جای احسان بودم الان باید از تو بیمارستان جمعت میکردن اگه من جای احسان میدیدم به داداشم تکست عاشقانه دادی به خدا قسم یه جای سالم تو بدنت نمیذاشتم احسان نمیدونه رضایی که بهش تکست میدم تویی فکر میکنه یکی دیگه ست اگه میدونست که تا الان کشته بودمت چقدر تهدیدت کردم گفتم زنگ نزن تکست نده زدم تو گوشت ولی آدم نمیشی دیگه نگاهش کردم دوسش داشتم دیگه به خودم دروغ نمیگفتم حالا آروم بودم خیلی آروم گفتم رضا من میرم پیش احسان به پاش میفتم میدونم و میدونی که منو میبخشه اما تو چی تحمل میکنی منو کنار داداشت ببینی زنی رو پیش داداشت ببینی که تو زنش کردی ولی حالا شبها زیر داداشته ميتوني رضا دادش کل ماشینو لرزوند خفه شو لااااااااله خفه شو باشه خفه میشم فقط بگو میتونی تحمل کنی یا نه چشماش برق ميزد میدونستم بخاطر اشکه اینم میدونستم که نمیذاره بیشتر از این اشکاشو ببینم آروم گفت تحمل میکنم ما برای هم بودیم خودم خراب کردم من تو رو ول کردم رفتم کانادا تقصیر خودم بود که احتمال ندادم دختر 20 ساله ای که رهاش کردم ميره برای انتقام معشوقه برادرم میشه که وقتی بعد 7 سال برگردم اینجوری خردم کنه برو لاله برو از احسان معذرت بخواه وفادار بمون بهش من تموم شدم داداشمو نشکن حتی از قبل هم آرومتر بودم لبخند زدم عاشقمی رضا وقتی رفتی منم شکستم ولی هنوز انتقامم تموم نشده ولی ديگه احسانو اذیت نمیکنم پیاده شو خودم میرم نمیخوام بیای پیاده شد دور شدنشو نگاه کردم یهو برگشت و در ماشینو به سرعت باز کرد بعد 7 سال لباشو روی لبام حس کردم هیچ کدوممون نمیتونستیم تمومش کنیم یهو کنار کشید این بار واضح دیدم که گریه میکنه گردنمو میبوسه عطر رضا مژکهای بینیمو تحریک میکنه لبامو میبوسه رضا بوسیدنی دستشو پشت گردنم میذاشت سینه هامو فشار میده رضا ميگفت عاشق فرمشونه کیرشو هل میده تو کسم آروم تلمبه میزنه رضا خشنتر بود محکمتر تلمبه میزد از بودن باهاش لذت نمیبرم دوستش ندارم از بودن با رضا لذت میبردم عاشقش بودم به مردی که بعد یه ارضای عالی کنارم خوابیده نگاه میکنم باید رضا باشه ولی احسانه حالا نوبت آخرین مرحله انتقاممه مشتمو باز میکنم تیغو برمیدارم میذارمش روی مچ دستم من نمیتونم به احسان وفادار بمونم چجوری میشه به کسی وفادار باشی که برای برادرش جون میدی از گناه رضا هم نمیتونم بگذرم باید انتقاممو کامل ازش بگيرم تیغو روی مچم فشار میدم با نبودن خودم انتقام نبودنشو از خودش میگیرم نوشته

Date: May 23, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *