انتقام بعد خیانت

0 views
0%

خاطرم باحال که نیست ولی تجربه خوبیه بخون عبرت بگیر سعیدم بچه کرج قدو هیکلمم نمیدونم مهمم نی ک بگم آقا من 3 سال پیش بود ک 17 ساله بودم یه بابایی رفته بود تو کف من هی به این در زد به اون در زد بالاخره منو تو اینیستا پیدا کرد و پیام داد گفت آره فلانیم فلانجا دیدمتو ازین حرفا یه چنروزی چت کردیم که به عبارتی مخمو زدو طرح رفاقت ریختیم و ازین کصشرا یواش یواش قرار میرفتیم هیکل و قیافش همچین باحالم نبود ولی منم میخواستم بکنمش دیگ خودمونی بگم یروز ک خونه خالی شدو با بچها نشسته بودیم کصشر میگفتیم یکی گفت چرا خونه خالیه و استفاده نمیکنی دیدم راس میگه پرتش کردم از خونه بیرونو زنگ زدم ب دختره اولش ترسید مقاومت میکرد منم زدم ب گزینه آخرمو بش گفتم نیای کات عاقا اینم ساکت شد بعد چن لحظه گفت باشه اومدم از قضا این اومد خونه و خیلی زور میزد ک طبیعی باشه ولی تابلو بود میترسید نشست رو مبلو نشستم کنارش نشستم کنارش ینی چسبیدم بش ک حس کردم لرزید و ترسید و منم دلم بحالش سوخت ولی گفتم الان نزنم کی بزنم دیر میشه دیگ بعدا موقعیتش پیش نمیاد و صورتمو برگردوندم گذاشتم رو لباس عاقا من ک شمارو نمیدونم ولی من لب بگیرم دلم نمیاد ول کنم همینجوری لبامون قفل بود تا پنج دقیقه تقریبن ساعت نداشتم حدودی میگم یواش یواش مالیدیمو خوردیم ک آخر لخت شد خوابوندمش آروم گذاشتم در کونش دادم تو ک نالش بلند شد آروم آروم عقب جلو کردم سینه هاشو گرفتمو میمالیدم سرعتو زیاد کردم ک چشاشو بست و فقط ناله میکرد گفتم بار اولشه و حال نکنه کشیدم بیرون گفتم یکم براش بخورم حال کنه یچوچولو براش لیسیدم هم بدم میومد هم خوشم میومد ولی برا اینکه ی حالی بش بدم خوردم براش منم دیدم این ت حال خودش نی گوشیو برداشتم فیلم گرفتم بعد دقایقی ولش کردم و نشستیم لاس زدیم فرستادمش خونش عاقا من نگم ک فقیرم پول ندارم ولی برا دختر ک نمیگیرمش هیچوقت خرج نمیکنم چند روزی بعد ک در خیابان های شهر کصچرخ میزدیم به گوشمان رسید که واعععع جندمون پا داد جا خوردم ناموسن این چرا لاشی بازی دراورد رفتم تحقیق دیدم ععععع پسره هرچی پول داره برا دختره داره خرج میکنه منم ک کصخل شدم بش گفتم بیبین من ازت فیلم دارم اگه کات میکنی ک هیچ اگه ن ک فیلمتو پخش میکنم اونم گفت وعععع کات نمیکنم ولی پخش نکن منم گفتم نمیشه و فرستادم برا رفیقاش رفیقاش همه انگشت در کون مونده بودن این کی جنده شده و ما خبر نداریم از قضا آبروش رفتو زیدش زنگید ب ما گفت آق پسر بیا فلانجا بات حرف دارمو ازین کصشرا گفتم چششم اومدم رفتم اومد گفت بیبین ت هرکاری کنی من کات نمیکنم گفتم باش دیگ این دفعه کامل فیلمشو پخش کردم باز پسره زنگ زد گفت بیبین من کات نمیکنم ناموسن ولی ت بیا فلانجا کارت دارم گفتم چششششم رفتم رفتم از قضا اول تنها بود نشستم گفتم چییییه یهو 4 تا غول محاصرم کردن ی دست خوب کتکم زدن و رفتن آی قصه ما کتکو خوردیمو مایه شدیم رفتیم گفتم این دختره هم کص داد هم گایید مارو بیخیالش شدمو بعد ی چن سال ک پسره ولش کرده اومده باز مث سابق خایه مالی میکنه نتیجه داستان کص کلک بازی نکنین مث من کونتون ب باد میره پا ورقی شاید برای شماهم اتفاق بیوفتد احتیاط کن برادر من انگیزه حاجی ازین اتفاق خیلی کیری بدم میاد چون آبرو خودمم رفت گفتم بگم دست عبرت بگیرین نکته مهم امتحانی حاجی ناموسن خاطرس کامنت نذاری کیرم ت ذهن جغیت من ی ساعت برینمم نمیتونم داستان بنویسم نوشته

Date: April 3, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *