انگشت شدن خواهرم در شهربازی

0 views
0%

سلام اسم من سامان 22 من یه خواهر دارم اسمش سارا هستش 17 سالشه قد متوسطی داره اما اندامش مخصوصا کمر به پایین یکم پره طوری که هرجا میریم چشم هایی ک دنبال کونش هستن زیاده چه تو خیابون چه تو فامیل خاطره ای ک میخوام براتون تعریف کنم مربوط به دو سال پیش هست که ما همراه دوتا از فامیل های دورمون رفته بودیم شهربازی خواهرم یه شلوار کتان چسبون با یه مانتو کوتاه ک فقط یکم زیرش کون بود پوشیده بود تعطیلی بود برا همینم شهربازی خیلی شلوغ بود تصمیم گرفتیم سوار سفینه بشیم اما از اونجایی ک صف شلوغ بود به خواهرم و دوتا فامیلمون گفتم شما برید داخل صف تا منم برم بلیط بگیرم چون گیت بلیط هم شلوغ بود تقریبا 15 دقیقه طول کشید تا نوبتم شد بلیط رو تهیه کردم و رفتم سمت صف سفینه از آخر شروع کردم دنبال بقیه یکم طول کشید تا پیداشون کردم هنوز به وسط صف نرسیده بودن رفتم جلو تر دیدم یه پسر پشت سر خواهرمه خیلیم نزدیکه جلوتر رفتم و چون اونا پشتشون به من بود نمیتونستن من رو ببینن دیدم یه پسره تقریبا هم سن خودم دستش رو کون خواهرم بود و اروم داشت میمالوندش دستش رو برده بود زیر مانتوش و آروم آروم مشغول بود خواهرمم انگار خوشش اومده بود چون چیزی نمیگفت یکم نگاشون کردم رفتم داخل صف وقتی بشون رسیدم پسره ک منو دید یکم فاصله گرفته بود سوار سفینه شدیم و وقتی پیاده شدیم از طریق میکروفون شهربازی اعلام کردن دیوار مرگ با ماشین برای اولین بار تصمیم گرفتیم بریم اونجا خیلیم شلوغ بود از محوطه ک میرفتیم دیدم همون پسر پشت سرمون داره میاد به اونجا ک رسیدیم ده نفر تقریبا جلومون بودن اما طول نکشید ک خیلی شلوغ شد پسره رو نگاه میکردم یه تی شرت مشکی تنش بود که یه پیراهن هم روش پوشیده بود دیدم پیراهنش رو در اورد و گرفت دستش وقتی رفتیم بالا هممون نزدیک هم وایسادیم خواهرم سمت راست من بود و همون پسرم کنار من پشت سر خواهرم وایساد خیلی شلوغ شده بود منم ک فهمیدم پسره براچی اومده سعی کردم خودم رو بزنم به اون راه اول نمایش با موتور بود منم رو به خواهرم و فامیلامون گفتم نترسید بیاید جلو تر برا همین همگی یکم خم شده بودیم روی نرده ها برا تماشا کردن نمایش وقتی نمایش شروع شد حس کردم پسره نزدیک تر شده بود بعد یکم کاملا چسبیده بود به خواهرم یکم چون فشار جمعیت زیاد بود یکم فاصله گرفتم از خواهرم برا همین یکی تونست بینمون قرار بگیره حالا منم میتونستم بهتر ببینم که پسره چیکار میکنه کاملا چسبیده بود به خواهرم پیراهنشم جلوش گرفته بود با چون تکون اونجا زیاد بود کسی متوجه نمیشد ک داره به خواهرم ضربه میزنه انگار طوری بود ک انگار داشت تلمبه میزد وقتی نمایش موتور تموم شد نوبت به ماشین رسید همین ک شروع شد دیدم یکم مانتو خواهرم رو داده بود بالا و کاملا چسبیده بود بش و مث قبل تلمبه میزد قبل اینکه نمایش تموم بشه پسره یکم فاصله گرفت و زوتر از اونجا وقتی پایین میرفتیم خواهرم اینا زوتر تونستن پایین برم و من پشت سر اونا پایین ک رسیدیم دیدم یکم از مانتو و رون اجیم خیسه اونجا بود که فهمیدم براچی پیراهنش رو درآورده بود و جلوش گرفته بود برا اینه کسی نفهمه کیرش رو درآورده و گذاشته بود رو کون و لا پای خواهرم نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *