سلام عزيزان وقت همگيتون بخير فوش ازاده ولي شخصيتتونو نشون ميده و اينكه تو چه جور خانواده اي بزرگ شدين يه سالي ميشد كه با محمد نامزد بودم ولي به خاطر درسام قرار بود كه دو سال نامزد بمونيم تو اين مدت يعه سالم محمد همش پيش من بود يا من همش پيش اون بودم تو شركت و خونه شون ولي تا اون موقع اصلا سكس نداشتيم با توافق مامان باباي محمد و مامان باباي خودم قرار شد من و محمد با اداش محمد و زن داداشش بريم شمال داداش محمد يه سال از محمد بزرگتر بود و زنشم دو تال از من بزرگتر بود در مورد خصوصيات ظاهري خودم محمدم كه بگم محمد قد بلندي داره و هيكل مناسبيم داره نه خيلي لاغر نه خيلي چاق ولي هيكل ورزش كاري داره چون فوتبال زياد بازي ميكنه به صورت حرفه اي و تو شركت پدر شوهرمم كار ميكنه و ٢٤سالشه خودمم قد متوسطي دارم و هيكلم لاغر نيست ولي توپرم ممه هاي بزرگيم دارم كه بعضي وقتا بسته به سوتينش ٩٠يا ٨٥ ميخوره بهش موهاي بلندي دارم و چشماي سبز و موهام مشكيه كون بزرگي ندارم ولي خوش فرم برجسته س چون ميديدم محمد ميره باشگاه و هيكل رو فرمي داره منم ميرفتم باشگاه تا هيكلم خوب باشه هميشه خلاصه ما رفتيم شمال و تو ويلا روز اول من و محمد زود تر از مهدي و مهين داداش و زن داداش محمد حركت كرديم رفتيم دم ساحل ويلامون و كلي شنا كرديم با هم و وقتي برگشتيم ديديم ازون دو تا خبري نيست من و محمد با هم رفتيم طبقه ي بالا اول فك كرديم رفتن لب دريا ولي يه صدايي شنيديم كه انگار مهين بود هر چه قدر به اتاق نزديك تر ميشديم صدا واضح تر ميشد و حتي لاي درم باز بود و ميشد توي اتاق و ديد اونام پشتشون به ما بود و ما رو نميديدن مهدي افتاده بود رو مهين و مهينم ميگفت مهدي تند ترش كن و اه اوه ميكشيد يه لحظه من و محمد چشامون ده تا شد تو اين مسائل هنوز يكم از همديگه خجالت ميكشيديم اخه محمد دوست دوران بچگيمم بود مثل دو تا دوست خوب و خواهر برادر با هم بزرگ شده بوديم بعد محمد يهو منو از زمين بلند كرد و بغل كرد و سريع برد پايين بعد منو گذاشت رو زمين گفتم چرا اينكارو كردي گفت زشته بابا ميخواستي بيشتر ببيني منم خجالت كشيدم گفتم نه خب ميگفتي خودم ميومدم پايين چرا بغلم كردي ديگه ناهار كه ميخورديم من و محمد اصلا به روي خودمون نيورديم كه ديديمشون ناهارو خورديم رفتيم يكم بخوابيم محمد دراز كشيد دستاشو باز كرد رو تخت كه برم بغلش منم داشتم ارايشمو پاك ميكردم و لباس راحت تنم ميكردم كه يه شورتك و يه تي شرت بلند بود تنم كردم و جلوش داشتم موهامو ميبستم كه چشم افتاد به چشاش و ديدم داره سر تا پامو ديد ميزنه منم خودمو زدم به اون راه بعد پا شد نشست از پاهام گرفت كشيد طرف خودش سرشو فشار داد تو شيكمم گفت ماشاله شيكم خانمم مث بالشته و از پشت كونمو گرفت منم كه خنده م گرفته بود گفتم مگه خوابت نمیومد يهو دراز كشيد منو كشيد تو بغلش و محكم بغلم كرد و دستشو كشيد به پاهام و دستمو گرفت و بوس كرد و گفت ديدي داداشمينارو منم خنديدم گفتم زن و شوهرن ديگه گفت يه سال شد و دستشو از رو پام كشيد كنار و دراز كشيد اونور تر گفتم محمد برگشت به طرفم منم گوشه ي لباشو بوس كردم و نگاش كردم يهو لبامو كرفت بين دندوناش و شروع كرد به خوردن لبام بعد صداي در و امد و محمد زود پاشد نشست رفت جلو در اتاق مهدي بود گفت مامان مهين بيمارستانه ما بايد برگرديم محمد اومد تو و گفت مهينينا دارن ميرن پاشو بريم شنا كنيم منم تا شلوار پام كنم اونا رفته بىدن رفتيم لب ساحلمون لباسامو در اوردم چون مطمئن بودم مهدي و زنش رفتن پس راحت ميتونستم با بيكيني برم تو اب محمد رفته بود از سوپري خوراكي بخره كه بخوريم منم كه قبل از اينكه بيايم شمال دوستم يه بيكيني خيلي باز برام خريده بود كه اصالا تنم نميكردم فرقي با لخت بودنم نداشت اصلا اميد نداشتم كه اونو بتونم بپوشم ولي خب تنها بوديم ساعت حدودا ٤بود منم روغن بدنمو زدم و دراز كشيدم به پشت جلو افتاب چن ديقه بعد صداي محمد شنيدم كه گفت طاقچه ي خانممو ببين و خودش خنديد پاشدم نشستم چشاش يهو رفت سمت ممه هام و كسم گفت خانمممم چه خبرهههه نميپوووشيدي خب اينم گفت پاشو ببينمش پاشدم جلوش واسادم شورت بيكينی لامبادا بود منو كشيد جلوشو رونامو بوس كرد نشستم تو بغلش بوليزش روغني شد يكم چون روغن بدنم خورد بهش گفت بيا بريم شنا گفتم نه من تازه روغن بدنمو زدم گفت پاااشووو منو به زور كشيد سمت دريا و لباساشو در اورد با هم كلي شنا كرديم كه تو دريا منو كشيد سمت خودشو لبامو خورد و دستشو برد سمت ممه هام يكيو گرفت تو دستش محكم فشار داد همين جوري كه ميخورد لبمو رفت سمت گردنم و شروع كرد به گاز گرفتنش منم كنترلمو از دست داده بودمو تو بغلش ولي شده بودم منو بغل كرد و برد داخل ويلامون همونجوري خيس خوابوند كف سراميكاي حياط و شورتمو كشيد كنار و شروع كرد به خوردن كسم و گاز گرفتنش و مالوندنش باز اومد بالا نوك سينه هامو گاز گرفت و يكيشم تو دستش گرفت و ميمالوند دستمو بردم سمت شورتشو خواستم بكشم پايين كه گفت نه زوده و منو از زمين بلند كرد و برد توي ويلا و نشوند روي ميز و دستشو برد سمت كسم و كسمو ميمالوند و دستشم رو كيرش بود و از رو شرت ميماليدتش و من و كسمو نگاه ميكرد گفتم بسههه ديگه درش بيار گفت الان نه منو بلند كرد گذاشت رو دمين و اومد روم و لبامو گاز ميگرفت هلش دادم و رفتم روش و رفتم پايين و شورتشو كشيدم پايين و زبونمو در اوردم و از خايه هاش تا سرش يه ليس زدم بعد سرشو گذاشتم تو دهنم و با زبونم با سرش بازي ميكردم و به چشاش نگاه ميكردم دستمو گرفت و برم گردوند و پاهامو گرفت بالا با يه دستش با اون يكي يكم انگشت مالوند دم كسم و گفت تف كن كف دستم خيسش كنم منم تف كردم سر كيرش و كيرشو خيس كرد پرده ي من حلقويه بعد پاهامو باز كرد گذاشت رو شونه هاش و كرد تو كسم و اروم عقب جلو ميكرد و كم كم تندش كرد انقدر تند كرده بود كه وقتي ميزد تو كسم ممه هام بالا پايين ميپريدن و اونم همش ميگفت قربونه عشقم بشم و قربون صدقه م ميرفت ديگه صداي من در اومده بود بلندم كرد برم گردوند رو ميز و كرد تو كسم و تلمبه ميزد و ميزد دم كونم من يهو ارضا شدم و شروه به لرزيدن كردم اونم از پشت بغلم كرد و نگهم داشت و دوباره شروع کرد به تند تند تلمبه زدن حس ميكردم تا روده هام داره ميره كه در اورد و ريخت رو كونم بعدم دستمال كاغذي برداشت و پاكش كرد رو كونمو و منو برد حموم و همديگرو شستيم و اومديم بيرون رو مبل باهم خوابيديم و خوابمون برد پايان نوشته ارزو
0 views
Date: May 1, 2020