سلام به همه بچه ها شهوانی این اولین خاطره من هست که مربوط میشه به سال 88 اون موقع من فقط 16 سال سن داشتم اهل دختر بازی بودم در حد چت کردن چون اصلا جرات بیشتر نداشتم یک شب رفته بودم تو چت روم مشهد و مثل همیشه شعر می نوشتم که یه دختری به اسم گلی بهم پیام داد بعد از حال احوال پرسی فهمیدم بچه چناران هست که با مشهد کمی فاصله داشت یه مدت چت کردیم عکس دادیم و شماره و من اصلا تو فاز سکس نبودم تا اینکه گفت دارم میام مشهد منم آدرس مغازه ای که تو اون فروشنده بودم رو دادم و اون روز منتظر بودم تا بیاد هوا گرم و وسط ظهر که حتی پرنده هم پر نمی زد دیدم یه خانمی اومد تو درشت هیکل و می خندید خودش رو گلی معرفی کرد و من فهمیدم تازه کیه گلی 18 سال داشت خودش میگفت قد بلند ولی توپول بود با چشای رنگی سینه های درشت کمی حرف زدیم یه بوس رو لپم کرد و رفت منم کلا قرمز شدم بعد از اون قرار گذاشتن هامون شروع شد از سینما تا خرید رفتن تا خودش شروع کرد سر صحبت رو به لب بوسیدن کشیدن یه روز گفت اگه لب می خوای باید بیای شهر ما منم که تا حالا همچین تجربه ای نداشتم چشام کور شد رفتم اون همه راه رو وقتی رسیدم بهش زنگ زدم منو پیدا کرد با هم قدم میزدیم نزدیکای ظهر بود گفت میخوام برم خونه منم گفتم پس بوسم چی اومد تند طرفم لبمو گرفت و مک میزد منم تو شوک بودم بعد اومد بره بهش گفتم بازم می خوام باز اومد لب گرفت این دفعه منم لباشو خوردم اصلا یه حالی داشتم بدنم سست شده بود انگار تو آسمون بودم بعد از اون چند وقت بعد قرار بود از ایران برای همیشه برم به سمت اروپا به گلی گفتم باور نکرد گفت پس بیا فلان روز خونه ما تا خداحافظی کنیم منم بهش خیلی وابسته شده بودم و دوستش داشتم براش یه پیراهن کادو خریدم رفتم خونشون ته یه کوچه بن بست بود زنگ زدم به موبایلش گفت کسی خونه نیست در هم بازه بیا رفتم داخل یه خونه شیک نقلی بود اول شاکی بود که دیر اومدی الان مامانم میاد دنبالم بعد آروم شد واسم چای آورد نشستیم خوردیم ولی هیچ کاری نکردیم که دفعه زنگ حونشون یکی زد من رنگم مثل گچ شده بود که کجا برم گفتش مامانم اومده بدو برو تو حموم تازه کفشامم داد دستم من داشتم صد مدل خودمو فحش می دادم که موقع رفتن خودتو بگا دادی پسر صدای یکی دیگه می اومد که کی اینجا اومده گلی گفت هیچ کی بعدش گفت پس چایی واسه کی بوده گفت دوستم اومده بود بعدش گفت بدو بریم دیدم صدای بستن در اومد و ساکت شد خونه کمی صبر کردم بعد با ترس اومدم تو خونه دیدم کسی نیست اول در یخچال باز کردم یه آب پرتقال سر کشیدم اومدم برم دیدم در خونه بسته است رفتم سمت پنجره دیدم حفاظ دارن باز دوباره ریدم به خودم زنگ زدم به گلی گوش رو برداشت گفتم در قفله داشت کرکر می خندید گفت الان میام باید زود بری گفتم باشه بعد چند دقیقه اومد درو باز کرد خندید گفت برو اومدم برم گفت بوس نمیدی اومدم ببوسمش محکم بقلم کرد لبامو میخورد بعد خوابید رو زمین منو هم رو خودش خوابوند همینطور هم لب می گرفتیم تا دست منو گذاشت رو سینه اش منم شروع کردم به مالیدن سینش که خیلی بزرگ و نرم بود ولی دوباره ترس اومد سراغم زود بلند شدم گفتم من میرم خدا حافظ بعدش با سرعت از اونجا دور شدم ولی بد تحریک شده بودم این اولین خاطره من بود ببخشید تحریکش کم بود ولی بهتر بود از خالی بندی بعضی دوستان بعد که اومدم اروپا سکس های پر هیجانم شروع شد که اگه دوست داشتید میگم نوشته
0 views
Date: May 1, 2022