سلام من یه پسر 18 ساله هستم که این داستان بر میگرده به6 سال پیش موقعی که من 12 سالم بود و من نمی دونم دیگران هم این مشکل رو داشتن یا نه خیلی زود تو سن 10 سالگی به بلوغ رسیده بودم و به طوری که تو 13 سالگی ریشم رو می زدم و به هر صورت به خاطر این بلوغ زود رس قدم یکدفعه به طور فزاینده ای رشد کرد و نزدیکای 14 سالگی بود که 1 متر و 80 قدم بود خوب فکر نکنید الآن 3 متر قد دارم اونهایی تجربه کردن می دونن این رشد موقتی هست و بعد یه مدت از رشد آدم کم میشه خلاصه سرتونو درد نیارم من توی 12 سالگی تقریبا مثل یه پسر 17 18 ساله بودم از طرفی هنوز با جق زدن و فیلمهای پورن هم آشنا نشده بودم و امیدوارم منو درک کنید یکی از همین روزای تخمی 12 سالگی من بود که ما می خواستیم اسباب کشی کنیم و خالم که اون موقع مجرد بود برای کمک به ما اومده بود خالم کلا تو خونه لباسای تنگ می پوشید واز اونجایی دختر بود سینه هایی سفت و بلوری داشت که واقعا منو دیوونه می کرد همون طور که گفتم اون موقع ما در حال اسباب کشی بودیم که آخرای کار فقط دو تا اتاق رو موکت هاشو نگرفته بودیم تا شب بتونیم بخوابیم پدر و مادرم که تو اتاق خودشون خوابیدنو من هم همراه خاله رفتیم تو یه اتاق دیگه خوابیدیم و چون پدرم شب خونه بود و خوب طبیعتا در اتاق ما بسته شد و من موندمو یه دختر که سنش 10 سال از من بیشتر بود ویک ذهن حشری که هیچ راهی برای خالی کردن خودش نداشت شب بود که از حشر خوابم نمی برد و همش فکر فانتزیای سکسی با دخترای محلمون تو ذهنم وول می خورد و خالم هم تخت خوابیده بود البته شواهد آتی نشون میدن که ایشون خودشونو به خواب زده بودن تو همین فکرا بودم که برگشتم به پهلو خوابیدم و به طور نا خود آگاه چشمم به دو تا سینه بی نهایت خوش فرم و دست نزده چون خانواده مادرم مذهبی هستن احتمال دست خورده بودن طرف کم بود افتاد که با هر بار دم و بازم خالم بالا پایین می رفت وهمراه بالا و پاییین رفتن سینه هاش کیر من هم چون تو اون سن شمبول من به یه کیر 14 سانتی تبدیل شده بود هم انگار باد می شد و بالا و بالا تر میومد اولش خیلی می ترسیدم و و دستم رو تا 1 سانتیمتری سینه هاش بردم و دلمو زدم به دریا و آروم یکی از انگشتامو زدم به کرستش و سریع برگشتم و خودمو به خواب زدم دیگه کیرم داشت منفجر میشد وقتی دیدم عکس العملی نشون نداد جرئتم بیش تر شد و یه بار دیگه یکم قوی تر دست زدم و دوباره خودمو به خواب زدم و دیدم که انگار هیچی حس نمیکنه من هم کم کم رفتم بالا سرش نشستم و حالا کامل دستم روی قوس کرستش بود و داشتم دیوونه میشدم تا سینه هاشو بمالم وآروم آروم دستم بردم زیر کرستش و البته از رو لباس و سینه چپشو مالیدم واقعا سینه هاش سفت بود و هر چه بیش تر میمالیدم حشری تر میشدم چند بار حس کردم که نوک سینه هاش عین چی سفت شده و خدا رو شکر اون موقع نمی دونستم معنیش چیه واگر نه هومن شب ترتیب بد بخت رو می دادم دقت کنین که من اون موقع مثل یه گرگ گرسنه بودم که هیچ راهی برای خالی کردن خودش نداشت وحالا داشت سینه های یه دخترو می مالید و این برای من مثل اور دوز کردن بود یک ساعت کامل بود که من داشتم با سینه اش ور میرفتم که لامصب انگار خسته شد و رو دوشش خوابید و منو تو کف خودش گذاشت چون دیگه نمی تونستم بهش دست بزنم ومنم حس کردم شلوارم خیس شده یه جورایی ارضا شده بودم دقت کنید این قدر حشری شده بودم که بدون دست زدن به کیرم بالاخره یه مقدار آب اومده بود ولی خب انزال کامل نبود و من هم دیگه ا زخستگی خوابم برد یک سال گذشت و سال بعد که دوباره اومده بود خونمون من کسخل دوباره هوس می کنم برم بمالمش که و قتی میرم سرش با اولین مالش بیدار میشه و خایه می کنم و مثل کسخلا می گم که داشتم تو خواب راه می رفتم صبح فرداش که خالم رفت خونه ی ننه بزرگم پدرم که همه چیزو فهمیده بود یه حال اساسی بهم داد و سیاه وکبودم کرد که دیگه از این گوهها نخورم من هم تازه اون موقع جنس زن رو شناختم و فهمیدم تا موقعی که باهات خوبن و می تونی باید بگاییشون و اگر نه تو یه زمان دیگه ورق بر می گرده و اونها تو رو می گایند نکته خود بنده هم با سکس با محارم مخالفم ولی شرایط من رو تو اون سن درک کنید نوشته سرباز کیر
0 views
Date: May 22, 2019