اولین سکسم با رضا

0 views
0%

سلام بچه ها اسم من یلداست این داستان نیست بلکه واقعیته من اولین باریه که اینجا داستان مینویسم من حدودا بهار سال 1390 وقتی که مدرسه بودم زنگ که خورد و وقت رفتن به خونه بود سال اخر دبیرستان بودم حدودا نیم ساعت حیران شدم چون همش وقتی که به آژانس زنگ میزد دیر میرسید در این حین یه پسر با دو تا از دوستاش که روی موتور بودن وارد مدرسه شدن و یه شماره انداختن و رفتن من خیلی کنجکاو بودم که ببینم این شماره مال کیه برای همین برش داشتم و ظهر که خونه رفتم باهاش تماس گرفتم یه پسر برداشت که اول فکر کردم اشتباه گرفتم اینقدر صداش نازک بود که فکر کردم دختره و قطع کردم خوشم نیومد اما باهاش ادامه دادم و گفتم که من همونیم که بهم شماره دادی خلاصه وقت قرار شد و باهم قرار گذاشتیم و من ساعت 4 عصر رفتم حموم و راهی محل قرار شدم محل قرار یه پارک سنگی خیلی بزرگ بود که با ما خیلی فاصله داشت خیلی حیران شدم تا محمد از راه رسید وقتی منو دید لبخند روی لبش نشست اما من ازش خوشم نیومد چون خیلی بچه سال میخورد خلاصه کلی تو دلم خودمو لعنت کردم رفتیمو با هم یه جا نشستیم و پسره ی پررو دست منو تو دستش گرفت خوشم نیومد اما مجبور بودم لبخند بزنم یه دفعه یکی از دوستاش بنام رضا برای محمد قلیون اورد وای خدا نگو چه جیگری بود موهای رنگ کرده لبای درشت چشای ناز ابروهای قشنگ خیلی خوشگل بود و با یه صدای کلفت مردونه بهم سلام کرد و منم بهش سلام کردم برای چند ثانیه بهم خیره شدیم که باز من نگاهمو ازش دزدیدم رضا و محمد هم سن بودن اما رضا از محمد بزرگتر نشون میداد هر دو متولد 20 سالشون بود و منم 18 سالم بود خیلی خوش اندام بود و خیلیم کم حرف خلاصه شب شد و محمد و رضا منو تا کنار تاکسی همراهی کردن وقتی که رسیدم خونه ی خالم اخه مامانم رفته بود خونه خالم به منم گفت بیا اونجا به محمد زنگ زدم و گفتم شماره ی دوستت رو بده میخوام بدم به یکی از دوستام شمارشو گرفتم و بهش زنگ زدم و گفتم فلانی منم و نمیخوام با محمد باشم حاضری با من دوست شی اونم قبول کردو من باهاش دوست شدم یه مدت ندیدمش چون مامانم فهمید کجا رفته بودمو لو رفتم یه روز بهش زنگ زدم تو امتحانات خرداد بود گفتم میخوام ببینمت اونم قبول کرد رفتم و اونم از نصف راه با موتور اومد دنبالم و گفت که با محمد دعواش شده سر من خلاصه گفت بریم خونمون منم که هیچی نمیدونستم گفتم اره بریم نمیخوام تو خیابون باشیم رفتیم تو اتاقش و درها رو قفل کردو اومد کنارم نشست دیدم داره بد نگاه میکنه اومد کنارم و دستشو انداخت دور کردنم گفتم چیکار میکنی گفت هیچی یه دفعه دیدم داره لبشو میاره طرفم اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم وای باور نمیکنید چی بود خیلی لباش ناز بودن منم با اینکه بلد نبود شروع کردمو لباشو چسبیدمو اینقدر مکیدم که از حال رفتم همش در گوشم میگفت میخوامت عزیزمی نفسمی خیلی خوشحال بودم که تونستم رضا رو مال خودم بکنم منو روی تخت خوابوند و کم کم لباسامو در اورد باهاش مخالفت کردم اما بزور منو وادار میکرد خیلی قدرتش زیاد بود و من در مقابلش هیچ بودم و منو تسلیم خودش میکرد لباسامو در اورد رفت روی سینه هام و همه سینمو تو دهنش میکرد و من تو اسمونا بودم خیلی بهم حال داد چون اولین باری بود که به سینم دست میزدن و خوشو بهم میمالوند منو به سینه خوابوند و یه چیزی زد به سوراخ کونم از ترس داشتم میمردم خیلی سوخت که بعدها فهمیدم اسپری بی حس کننده بود یه کمم به کیر خودش زد و کیرشو گذاشت در سوراخ کونم تمام بدنم میلرز یکم که فشار داد تمام بدنم تیر کشید تا اومدم جیغ بزنم دهنمو گرفت و گفت هیس الان تموم میشه وای خدا هیچ دردی تا حالا مثل این نداشتم خیلی درد داشتم اشکم در اومده بود اونم همش بوسم میکردو نوازشم میکرد میگفت الان تموم میشه با یه فشار دیگه باز میخواستم جیغ بزنم خیلی خیلی درد داشتم فهیمیدم که کیرشو کامل تو کونم جا کرده تو دلم به خودم نفرین میکردم که چرا اومدم رضا حدودا 2 دقیقه تکون نخورد که دردم کم بشه اما فایده نداشت کم کم و یواش یواش کیرشو تو کونم عقبو جلو میکرد کیرش خیلی بزرگ بود و من تحملشو نداشتم خیلی خیلی درد داشتم کم کم گریه میکردم و اه و ناله میکردم حدودا 10 دقیقه که گذشت دردم کمتر شد من به سینه خوابیده بودم و رضا هم روی من خوابیده بود داشتم از درد میمردم حدودا 1 ساعت طول کشید چون اسپری زده بود ابش نمیومد خیلی اذیت شدم و با یه دستشم کسم رو می مالوند من چند بار ارضا شدم چون هم گوشمو میخورم هم لاله ی گوشمو با سینه هام بازی میکرد و همش لباش رو لبام بود وقتی که تموم شد نمیتونستم بشینم چون کونم درد میکرد تا 5 ساعت بعد اولین سکسم کونم درد میکرد و بعد رضا منو رسوند خونه و بعد این جریان چندین بار با هم بودیم 1 ساله که با هم دوستیم و الان چند وقتیه ازش خبر ندارم بزودی بهش زنگ میزنم تا دوباره روی ماهشو ببینم جز رضا هیچکس تو زندگی من نبوده و من همیشه بعنوان اولین عشقم بهش احترام گذاشتمو با کسی نرفتم این بود داستان اولین سکس من امیدوارم خوشتون بیاد نوشته

Date: July 27, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *