اولین سکس آقا ممد با دوست دخترش

0 views
0%

این داستان تقریبا بر میگرده به 4 سال پیش اون موقع 17 سالم بود و بچه شیرازم یه شب رفته بودم کافی نت پت و مت پای سیستم نشسته بودم که 2 تا دختر اومدن داخل از همون اول یکیشون رو انقد نگاه کردم که به بهونه ی اینکه سیستمش به نت وصل نمیشه بلند شد اومد کنار من اون موقع تازه البوم حباب محسن یگانه اومده بود و منم بلند داشتم باهاش میخوندم که دختره بلند شد تا بره پیش دوستش منم از فرصت استفاده کردم و اسمشو از تو فیس بوک نگاه کردم و ادش کردم وقتی نشست تا رکویست دادم اد کرد منم بش پی ام دادم یکم باهم سر و کله زدیم آخر فهمید منم و بالاخره شمارشو داد خلاصه قرار گذاشتیم فردا بعد از مدرسه هم ببینیم فرداش به هر بهونه ای بود با ماشین رفتم مدرسه وقتی تعطیل شدیم رفتم دنبالش واقعا الکی الکی با هم دوست شده بودیمو داشتیم در این مورد باهم حرف میزدیم تا دیگه رسیدیم در خونشون واسه خداحافظی یه بوسیش کردم اونم فقط گفت و خندید و رفت عصرش رفتیم بیرون وقتی داشتیم حرف میزدیم گفت که مامان باباش از هم طلاق گرفتن و هر کدومشون واسه خودش زندگی میکنه و اون و خواهرش هم توی خونه ی خالش اینا تنها هستن 2 3 روزی گذشت و کم کم داشت از رومینا خوشم میومد خلاصه یه روز ب رفتیم بیرون بارون حرفه ای هم میزد من با دوستم بودم اونم با خواهرش ما عقب نشسته بودیم که دراز کشید سرشو گذاشت رو پام داشتیم صحبت میکردیم که دوستم گفت من با مونا خواهر رومینا میریم شام بگیریم بیایم شما هم فعلا خوش باشین و خندید رفت اروم اروم داشتم پیشونیشو بوس میکردم تا کم کم رسیدم رو گونه هاش اروم لبای همو داشتیم میخوردیم که من دلو زدم به دریا و یه دستمو گذاشتم رو سینش تو همین حال و هوا بودیم که دیدم دوستم داره میاد دیگه ما خودمونو جم جور کردیم تو ماشین شامو خوردیم فک کنم طرفای 11 شب بود که تا اومدیم از کوچه بیایم بیرون یه هاچ بکی پیچید جلومون و 4 تا بسیجی که یکیشون هم با قفل فرمون بود ریختن پایین همون موقع دوستم هر جور بود دوستم گاز داد و رفتیم و یکمم کون ماشین طرفو زد اصلا تو اون سرعت و اون بارندگی فقط خدا خدا میکردم که به خیر بگذره چون شب دوم محرم بود اگه میگرفتنمون کونمون پاره بود خلاصه هر جور بود به خیر گذشت و رسوندیمشون خونه شب که داشتیم حرف میزدیم گفت بار دیگه میریم خونه ی ما که دیگه مث امشب از این بد بختیا نباشه پس فرداش من رقتم خونشون خواهرش کلاس بود غذا خوردیمو نشسته بودیم که اومد تو بغلم و شرو کردیم به لب گرفتن بهم گفت بریم تو اتاق تو تخت تو لب و گردن هم بودیم که لباسشو زدم بالا و دستمو از زیر سوتینش گذاشتم رو سینش داشتم میمالیدم که خودش از دور گردنش بیرونش اورد کار منم اسون کرد سینه هاشو با گردنش داشتم میخوردم که صدای ناله هاش بلند شد یکی از دستاشو از رو شلوار به کیرم فشار میاورد و منم اونو به خودم بیشتر میچسبوندم تا اخر شرو کرد به مالیدن کیرم و اروم شلوارمو داد پایین منم دستمو از پشت برم وست پاش داشتم کسشو میمالیدم که دیدم خیس خیس شده و دستمو از پشتش بردم زیر شرت اول کونشو مالیدم و بعد انگشتمو میکشیدم وسط کسش دیدم خیلی وسط پاش داغ داره میشه شلوارشو و با شرتش باهم کشیدم پایین و کیرمو از جلو گذاشتم وسط پاش که دیدم برگشت منم دست گذاشتم زیر شکمش اوردمش بالا که سگی بشه داشتم کیرمو رو سوراخ کونش میکشیدم که دیدم کیرمو گرفت و گذاشت دم کسش واقعا یه لحظه شوکه شدم گفتم چیکار میکنی گفت تو کاریت نباشه خودم میدونم یکم انگشتمو اروم کردم تو کسش دیدم بازه مثل اینکه اون موقع خیلی اعصابم خورد شده بود که گفت چرا وایسادی منم دیگه بیخیال شدم و یه تف کوچیک زدم سر کیرم و اروم گذاشتم در کسشو دادم تو دیدم داره اه و اوه میکنه منم دیگه کامل دادم تو و داشتم تلمبه میزدم و و سینه هاشو میمالیدم یکم تو همین پوزیشن بودم که برش گردوندم به پشت و خوابیدم روش هم میکردم و هم لباش تو دهنم بود که یه دفعه خودشو سفت کرد و پاهاشو دور کمرم محکم قفل کرد و اهههه بلند کشید برش گردندم گذاشتمش روی خودم و داشتم بالا پایینش میکردم که دیدم داره ابم میاد زود کیرمو در اوردم و همونجوری که روم خوابیده بود ریختم وسط پاش از کنار تخت دستمال برداشت و پاکش کرد و اومد تو بغل دیدم داره گریه میکنه گرفتمش تو بغلم با اینکه اعصابم خورد بود داشتم بوسش میکردم که بهم گفت بخدا با کسی سکس نداشتم و بخاطر کلاس های اسب سواریه و این کس شعرا گوش منم از چرندیات و کس شعرا پر بود بدون اینکه حرفی بزنم بلند شدم لباسمو پوشیدم رفتم یه اب به صورتم زدم و یه لیوان اب خوردم اومدم تو اتاق دیدم خوابه فک کنم الکی خودشو به خواب زده بود ولی پیشونیشو یه بوس کردم و رفتم شب تمام حرفامو بش زدم و دیگه نمیتونستم باهاش باشم و تموم شد بعد 1 2 ماه هم فهمیدم با همون دوس پسر قبلیش که به اصطلاح اسب بوده باز اوکی شده امیدوارم خوشتون اومده باشه و به این حرفای دخترا که ژیمناستیک کار کردم اسب سواری کردم و نمیدونم من حلقوی یا ارتجاعی و این کس شعرا هم گوش ندین نوشته آقا

Date: April 16, 2024

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *