سلام من مسعودم و این داستان سکس اتفاقیم با دختر عممه این ماجرا برمیگرده به بهار پارسال که 24 سالم بود عمم یه دوقلو دختر داشت که حدود 29 ساله بودن یکیشون اندامش خیلی رو فرم و ورزشی بود و اون یکی یکم تپل تر و سفیدتر بود که اسمش شیما بود این شیما جدا از چیزای خوبی که داشت پاهای خوشگل و سکسی داشت منم خدایی از بچگی فوت فتیش بودم و پاهای ملت رو دید میزدم و پاهای اینم همینطور یه بارم یادمه بچه تر بودم اومده بودن خونه ما عصر که خوابیده بودن همه رفتم یکم پاشو دید بزنم به سرم زد به بهونه افتادن یه چی از دستم که برش دارم یواشکی پشته دستمو آروم مالوندم به کف پاش وااااییی چه نرم بود دیدم تکون نخورد زد به سرم صورتمو بردم کنار پاش نوک زبونمو زدم به شستش یه لحظه و هنوزم طعمشو یادمه خلاصه سالها گذشت و هرکی رفت یه ور و منم رفتم دانشگاه بعد از دانشگاه با اصرار دوستم یه دوره ماساژوری دیدیم تو تهران که بدرد بخور بود فک و فامیلا دردی چیزی داشتن یه کمکی میکردم بهشون ولی کارمون این نبود خلاصه گذشت و این دختر عمه میخواست کنکور ارشد بده چند سال بعد لیسانسش و عید رو میخواست خونه بمونه من کلا زیاد با جق آشنایی نداشتم یعنی تا یه سنی که اصلا نمیزدم بعدشم یه وقتایی اگه فیلمی چیزی میدیدم تا اینکه عمم گفت دختر عمم سر اینکه نشتسته پشت میز درس خونده کمر درد و پا درد داره منم اون موقع پیش دوستم یه شهر دیگه بودم و گفتم نیستم که کمکی کنم یهو به فکرم زد یادی از جق کنم الکی چرت گفتم شاید به خاطر فلانه پاشه گفت یعنی چی گفتم بگو عکس از کف پاش بفرسته واسم ببینم اون نباشه آقا فرستاااد من یاد قدیم افتادم کیرم راس شد یک عالمه جق زدم با اون عکس گفتم این دیگه افتاد تو فکرم باید یه کاری کنم عید رو بهونه آوردم که مسافرت نمیام و دوستم میخواد بیاد پیشم عمم گفت پس تا روزی که نیومده دوستت بیا سر بزن به دخترعمه و حواست باشه بهش منم از خدا خواسته گفتم چشم گفتم هم اون پا هم خودش سکسیه بالاخره کارو تموم میکنم این شیما خیلی سفرای خارجی میرفت با دوستا یا تنهایی خیلی راحت اینا بود ولی لباس خاصی جلوم نپوشیده بود من کار خودمو میکردم و تو فکر کردنش بودم اونم درس میخوند ولی همیشه از چند سال پیشا رفتارش یه جوری بود فک میکردی بگی بهت میده خلاصه یه روز گفت پا و کمرم دوباره درد داره و منم شر و ور علمی گفتم یکم بهش و گفتم هزارتا دلیل داره برو دوش آب داغ بگیر و بیا من واست ماساژ بدم ببینم چکار میشه کرد اون رفت حموم و من گفتم به به دیگه ردیف شد کردنش داشت میودم از حموم صدام زد گفت بدتر شد دردشو اینا رفتم کمکش حوله دورش پیچیده بود نگاه کردم دیدم نه واقعا چیز خوبیه و دیگه قصد کردم بکنمش یه تختی اینا داشتن مثل تختای ماساژ ولی نمیدونم واسه چی استفاده میکردن گفتم لباس راحت بپوش بخواب رو تخت تا بیارم وسایلو اونم یه تاپ مشکی پوشید و یه شلوارک کوتاه قرمز خوابید رو تخت دیدم عجب سینه هایی داره این تپلی خوب سکسیش کرده بود رو شکم خوابید و من تو این فکر بودم چکار کنم چجوری بکنمش واسش داشتم توضیح میدادم پایین پاش وایساده بودم و به پاهای خوشگلشو این همه سال انتظار و جقای این مدت فک میکردم انگشتای خوش فرم و شست بزرگ رون تپل و خوش فرم و سینه های بزرگش وقتی خواستم شروع کنم دستمو زدم به پاش دیدم همون لطافت قدیمه و باورم نمیشد واقعیه شروع کردم به ماساژ و درباره دردا میگفتم و اونم میگفت ازینکه چجوری میشینه و کی دردا بیشتره منم که حواسم به کردنش بود فقط کیرم شده بود عینه دکل شلوارمم راحت بود کامل سیخ شده بود داشتم ساق پاشو از پایین ماساژ میدادم داشت حرف میزد یهو پاشو تکون داد خورد به کیرم حرفش یه ثانیه قطع شد بعد ادامه داد سریع فهمیدم دیگه فهمیده کیرم راس شده سرش ماساژ میدادم همینجور میرفتم بالاتر و بیشتر حشری میشدم گفتم شلوارکت روغنی میشه ها گفت پس حوله رو بیار بذارم جاش چون شرت پام نیست اینو که گفت کیرم داشت منفجر میشد حوله رو گذاشتم رو کون تپلش و آروم دراوردم شلوارکشو ماساژ میدادم بالای رونش و رو کمرشو سینش یکم از بغل معلوم بود از بس بزرگ بود گفت دردم پایین تر از کمره گفتم خب اکیه اونجارم ماساژ بدم گفت آره فقط حوله رو بپا منم از خدا خواسته کونشو حسابی ماساژ دادم چه کون تپل و نرمی بود خیلی سکسی بود دیگه معلوم بود ازین ماساژا یکم شل و تحریک شده بود منم یواش لای ماساژ چند بار دستمو رد کردم از لای کونش و یه تکونایی میخورد سیر نمیشدم از مالیدنش و از طرفی میخواستم بکنمش زودتر کیرم بی تاب شده بود شلوارم درآوردم که کیرم یکم راحت تر باشه و رفتم پایین پا دوباره ماساژ دادم یهو به یاد یه فیلم سوپر که دیده بودم افتادم وگفتم باداباد باید شروع کنم شورتمو آوردم پایین کیر و تخمامو یواش گذاشتم رو کفش پاش میخواست آبم همونجا بیاد قشنگ اولین بارمم بود و میخواستم هرچی فیلم دیده بودمو و داستان خونده بودم روش پیاده کنم وقتی گذاشتم کف پاش انگار تعجب کرد ولی چیزی نگفت ولی پاشو یه تکونی داد که بیشتر بماله به کیرم و منو آتیشی تر کنه کیرم همونجا بود رو کف پاشو بعضی اوقات یه تکونی میداد آروم و بیشتر کیرم سفت میشد منم پشت ساقشو میمالیدم و هیچی نمیگفتیم گفتم خب جاهایی که بیشتر درد داره رو الان ماساژ میدم و گفت اکی ولی فقط قصدم کردنش بود شرتمو درآوردم کامل یواش اومدم رو پشت رونش نشستم و از زیر حوله کونشو ماساژ میدادم و دیگه یکم بیشتر لای کون و کسشو دست میزدم و یه آهی میکشید معلوم بود دیگه میدونه داستانو و بی میلم نیست لای ماساژ حوله رو یکم بردم بالاتر و کس و کونش معلوم شد عجججبببب چیزی بود سفید و فوق العاده همینجوری ماساژ میدادم نزدیک شدم بهش و یهو کل کیر و تخمامو گذاشتم لای کونش و یهو گفت اوووففف چه باحاله گفتم با خودم ایول برو که کردیم بش گفتم باحال ترم میشه همینجوری کیرمو لای کونش جلو عقب میکردمو آهی بود که میکشیدیم هردو کیرمو گذاشتم در کسش و معلوم بود حشریه بدجور گفت معطل نکن دیگه من تعجب کردم که چه راحت میگه ولی کاری نداشتم با این دیگه پاشو یکم وا کردم و آروم گذاشتم توش واااییی اولین بارم و بودو هرچی دیگه دیده بودم تو این فیلما مذخرف بود و این واقعی بود یه کس تنگ و توشم گرم بود آخ و اوخ میکرد و منم که داشتم بیهوش میشدم از اولین کس زندگیم برش گردوندم و دیدم سینه هاشو گفتم کار زیاد دارم هنوز پاهاشو رو شونم گذاشتم که کار مورد علاقم تو فیلم سوپرا بود و شروع کردم به گاییدنش همزمان پاشو میمالیدمو کف پاشو میخوردمو و شست بزرگشو میذاشتم تو دهنم و میک میزدم حسابی بهش حال داده بود گفتم حالا از کون هیچی نگفت و سریع برگشت و در کونشو مالیدم و با تف رو کیرم و در کونش آروم گذاشتم توش هم تنگ بود هم من اصلا بلد نبودم خوب ولی اون یه حس درد و لذت داشت انگار از قیافه و صداش معلوم بود یکم از کون کردم دیدم آبم هی میخواد بیاد گفتم سینه هاش مونده هنوز میخواستم تا صبح روش تلمبه بزنم واقعا یکم لب گرفتیمو و کیرمو گذاشتم لای سینه های گندش وایییی داشتم میمردم از بس خوب بود عقب جلو میکردم اونم سینه هاشو بهم نزدیک کرده بود و چندتا تف انداخت لاش که خوب بره بیاد همینجوری عقب جلو میکردمو دیدم داره میاد گفتم بش گفت راحت باش همینجا بریز یهو بندم پاره شد و آب غلیظی اومد رو سینه و سر و صورتش از نفس افتادیم گفتیم بریم حموم تمیز شیم تو حموم گفت چرا از پا شروع کردی داستانا رو تعریف کردم وگفت یعنی انقد گفت آره بدجور گفت پس بیا بازم تاحالا دوبار پشت هم آبم نیومده بود خوابید تو وان و کیرمو گذاشتم رو کف پاهاشو تف میزدم عقب جلو میکردم خیلی حس عاااالی میداد و پاهاش واقعا سکسی بود و نرم یکم گذشت و گفت بذار ساک بزنم واست و شروع کرد من که تاحالا تجربه نداشتم و واقعا آدم میخواد تا ته بکنه تو حلق یارو اونم خوب میخورد و حسابی کیرم داشت منفجر میشد منم فشار میدادم همینجوری یهو گفتم داره میاد و با سر تکون دادن اکی داد منم ریختم تو حلق دختر عمم خورد و یه آخیشی گفت که انگار خیلی وقت بود میخواست سکس کنیم خلاصه چند روز دیگه اونجا بودم و سکس داشتیم چندبار و هی با پاهاش ور میرفتم و آبمو میریختم روش بعدشم رفت ارشد یه شهر دیگه و ندیدمش جز یه بار کوتاه ببخشید که طولانی شد اگه خوشتون اومد دو تا داستان از هم دانشگاهیام تو ارشدم میذارم بعدا نوشته
0 views
Date: August 23, 2018