سلام اسمم سارا و 24 سالم و متاهلم و یه پسر 1ساله دارم و دوسال ازدواج کرد 178 قدم و 70 کیلوم و سایز سینه م 80 و پوست روشنی دارم میخوام اولین سکس که باهمسرم حسین دوره نامزدی داشتم تعریف کنم تابستون 89 بود که یه هفته بعد از مراسم عقد منو حسین و به همراه خانواده ها یه سفره 3روزه رفتیم شمال از همسرم بگم 185 قدش و 94 وسبزست و کیرش 19سانت و کلفت ساعت 4صبح پاشدیم و وسایل و جمع و جور کردیم که دیگه واسه صبحونه شمال باشیم تو راه من خاب بودم و حسین رانندگی میکرد و هر از گاهی با صداش که هی میگفت خابالو پاشو زیر چشمی نگاش میکردم و میخندیدم و باز میخوابیدم تا نزدیکای بود که گفت خانوم خانوما پاشو دیگه رسیدم خوش خواب کش و قوصی به بدنم دادم و پیاده شدم و کمک کردم وسایلارو بردیم داخل ویلایی که اجاره کرده بودیم و بعد با خواهرشوهرم و مادرم وسایل صبحانه رو آماده کردیم بعد صبحونه و جمع و جور کردن رفتیم لب دریا و قلیون کشیدم و مامان اینا هم میوه خوردن و صحبت کردیم و خلاصه تا شب دیگه شام خورده بودیم و همگی داشتیم میرفتیم بخوابیم که اس داد سارا امشب مال منی و تو جوابش گفتم روتو کم کن بچه و اس داد حالا میبینی خانوم منو خواهر شوهرم رفتیم تو اتاق که بخوابیم ساعت دور و بره 1بود نمیدونم کی خوابم برده بود که حس کردم یکی سفت بغلم کرده و نفسش و پشت گردنم حس کردم چرخیدم دیدم حسین و داره باشیطنت میخنده و تا اومدم حرف بزنم گفت دیدی خانوم امشب مال منی که گفتم پس بهار کو گفت که باگرفتن باج سیبیل رفته تو سالن خوابیده خندم گرفت و گفتم انقدر زده بالا که به آبجیت باج سیبیل دادی گفت دیگه موقعیت به این خوبی نمیشد جور کرد و حرفش تموم نشده لب رو لبم گذاشت و انقدر سفت بغلم کرده بود که نمیتونستم تکون بخورم یه یه ربعی لب گرفت و گردنم و خورد دیگه کم کم داغ شده بودم و مست بودن در کنارش بودم و بالحن آرومی گفت سارایی دیگه اجازه هست دیگه یه بوس از لبش کردم و گفتم آره بچه پررو تی شرت و شلواری که پام بود و در آورد و خواست رکابی و شلوارکش و در بیارم و بعد خوابید روم و لب گرفت و از زیر گردنم خورد تا روی شکمم دیگه تو حال خودم نبودم و واسه اینکه کسی نشنوه آروم ناله میکردم و پیچ و تاب میخوردم بعد پاشو انداخت لای پامو نیمه خوابید روم و از رو شرت کسم و میمالید و لب میگرفت تنش داغ داغ بود و دیگه داشتم میمردم دستش و کرد تو شرتم و کشید رو کسم خیس خیس بود در گوشم گفت آخ سارا این چی میخواد که انقدر خیس کرده خودشو گوشه لبشو گاز گرفتم و گفتم میکشمت گفت الانم کشتیم خبر نداری دستم و گرفت و گذاشت روکیرش گفت سارا دارم میمیرم قبلا دو سه باری ساک زده بودم براش یکم از رو شرت مالیدم و آخر گفت لعنتی بخورش دیگه رفتم پایین باش و شرتشو در آوردم و کیرش و گرفتم تو دستم و شروع کردم به خوردن دیگه نفساش تند شده بود و موهام و گرفت بود تو دستش و نم نمک کمرشو بالا پایین میکرد و تلمبه میزد یهو پاشد منو برگردوند و خابوند رو تخت از پشت گردنم خورد و رفت تا روی کونم و شروع به مالیدن کرد و گفت مرگ حسین نه دیگه نگو نمیخوام دست به جلو بزنم مزش واسه شب اصلی تو حال خودش نبود و حالی که داشت از خود بیخودم کرده بود همونجور که به پشت حوابیده بودم خوابید روم و کیرش و گذاشت لای کونم و بازی داد و در گوشم گفت سارایی فقط جیغ نزنیا سعی میکنم اذیت نشی خانومم پا شد رفت سر کیف م کرم ضد آفتابم و برداشت و سوراخم و کیرش و چرب کرد و شروع کرد با انگشت بازی دادن سوراخ کونم و یهو حس سوزش کردم دوتا انگشتش و کرده بود تو کونم یه آهی کشیدم و گفت چیه سارا گفتم میسوزه گفت خوب میشه صبر کن سنگینیشو روم حس کردم و گفت میخوامت سارا خانوم بالشت و گذاشت زیر شکمو و دوباره سوراخم و کیرش چرب کرد و کیرش و گذاشت دم سوراخم و یکم آروم فشار داد یه آخ گفتم و پتویی که رو تخت بود و فشار دادم هیچ حرکتی نکرد درد داشتم سرم و فشار دادم رو بالشت و یهو درد همه بدنم و فراگرفت و بدن داغ حسین حس کردم لاله گوشم و میخورد و نفس نفس میزد بعد چند دقیقه آرم آروم شروع کرد به تلمبه زدن دیگه تو حال خودم نبودم و داشتم حال میکردم حسین سرعتش و زیاد کرده بود که باز دردم گرفت بود کیرش و در آورد و آبش ریخت رو کمرم و یکم کنارم دراز کشید و لبم و بوسید و پاشد با دستمال تمیز کرد و بغلم کرد و لب گرفت و پیشم خوابید امیدوارم خوشتون بیاد نوشته
0 views
Date: September 24, 2018