اولین سکس شهرام با دخترعمو

0 views
0%

سلام این خاطره ای که براتون مینویسم برمیگرده به اواخر دورانه خدمتم اسفنده 87 بود که واسه پایان دوره اومده بودم خونه شبش عمم زنگ زدو گفت که فردا دسته جمعی میان خونه ما یادم رفت بگم من شهرام هستم 28 سالمه از بچگیم دخترعممو میخواستم اما از من 6 7 سال بزرگتره اونقدرمیخواستمش که وقتی ازدواج کرد 3 ماه مریض شدم و خودش از من پرستاری میکرد بگذریم اینم بگم من قدم 185 وزنم 85 سایزه کیرم مناسب و نرماله فردا شد و اونا اومدن و منم که تو خدمت ورزش میکردمو بدنمو رو اورده بودم خوب به خودم رسیدم که جلو دختر عمم خود نمایی کنم چون میدونستم با شوهرش اختلاف داره از وقتی شنیدم اونم میاد تو فکر کردنش بودم چون میخواستم اولین سکسمو با عشقه دورانه بچگیم داشته باشم اونا نشسته بودن که من با یه دست لباسه یقه باز جذب با هیکله روفرم اومدم تو پذیرایی که دیدم 3 تادختر عمه هام مخصوصا روژان اسم مستعار میخ من شدن پیشه خودم گفتم اگه الان تنها بودیم حتما کیرمو از جاش میکندن نشستمو کلی حرف زدیمو گفتیمو خندیدیم بعد حرفو کشوندم به گوشیه موبایل و از این کس شرا تا شمارشو گرفتم روژان شمال زندگی میکنه باشوهرش و تک دخترش چند روزی به اس ام اس بازی گذشت تا اینکه روژان از زندگیش و سختیا و تلخیاش برام گفت اینکه شوهرش کار نمیکنه و خرجه زندگیشونو عممینا یا پدرشوهرش میدن دلم براش سوخت اما ازتصمیمم برنگشتم تازه کور سویه امیدم به پرژکتورایه استادیوم ازادی تبدیل شده بود هرروز خودمو بهش نزدیکتر میکردم تا اینکه یه روز این دیالوگ ها بین ما ردو بدل شد تو اس ام اسا روژان یه روز یه پیره زنه پینوکیورو به اسمه کمک کردن میاره خونه پینوکیو از همه جا بی خبر زندانی پیره زن میشه پیرزن کله پینوکیو رو به زور میکنه تو شرتش و میگه تا چند تا دروغه آب دار نگی ولت نمیکنم من روژان این چه اس ام اسی بود که دادی توکونم کارناوال راه افتاده بود خجالت نمیکشی روژان نه اینکه دوست نداری و اون روز با چشات داشتی کسمو لیس میزدی من خجالت بکش به داداشتو به عممه میگم روژان به کسم اما منم میدونم باهات چیکارکنم من خوب که چی نکنه میخوای بیام از کس بکنمت روژان اره من چرا این فکروکردی روژان چون از طرز نگاه کردنتو حرفات 2 زاریم افتاد که تا الان سکس نداشتیو منم که عشقه اولتم میخوام خودم کیرتو از آکبندی در بیارم من اگه طرفمو نشناسم باید برم بمیرم این شروع و استارات سکسمون بود هر روز در مورد سکس و اطلاعاتی که داشتم و تجربه های اون حرف میزدیمو اس ام اس میدادیم بیشتره موقع ها اون کم میاورد و میگفت کاش تو شوهرم بودی با این حرفاش به خودم افتخار میکردم فیشه موبایلم 500هزار تومن اومد که هنوزم نتونستم بدمو نخواهم داد چون اون خط بدونه روژان ارزشی نداره خطم بعده قطعه رابطه با روژان قطع شد اینو گفتم که نگید طرف کس شر میگه و فحشم بدید در حالی که میدونم بعد از خوندنه داستان مزش به فحش دادن به نویسنده بدبخته بلاخره روزه موعود رسید و روژان منو بعد از حدوده 3 ماه دعوتم کرد به خونشون تو شمال خدمتمم دیگه تموم شده بود من شب تو اینترنت بلیط رزرو کردم برایه فردا شب که طبقه برنامه ریزیه روژان پس فردا صبح اونجا باشم فردا شب من حرکت کردم وسره ساعت رسیدم دمه دره خونه کسه مورده نظر چون شوهرش هنوز خونه بود اروم اومد در رو باز کردو من رفتم تو یه سگ گوشه حیاط بود که تا منو دید شرو به ضر ضر کردن کرد خوار کسته عینه اسب بود زود رفتم تو زیر زمین شوهرش اومد دید خبری نیست رفت تریاکشو بکشه یه 2 ساعت موندم اون تو تا کس کشه اعظم رفت بیرون روژان اومد و منو برد بالا دختر کوچیکشم بود نشستیمو چند دقیقه ای حرف زدیم روژان برام یه گردن بنده نقره گرفته بود گفت برگرد تا بندازم گردنت وقتی برگشتم تا بندازه گردنم یه بوس آتشین از گردنم کرد و دمه گوشم گفت که دنبالش برم توآشپزخونه منم با کیره سیخ شدم رفتم دونبالش داشت ادامس میجویید این کاروخوب بلد بود با این کارش کیره زنده که هیچه واسه مرده هارم سیخ میکنه گفتم ادامس داری به منم بدی گفت اره گفتم بده یه دفعه لباشو گذاشت رو لبامو ازم لب گرفت منم از فیلم سکسیا خوب یاد گرفته بودمو پا به پاش میرفتمو زبونامونو به هم میمالیدیمو واسه هم دیگرو میخوردیم من تو لب گرفتن ادامسو از دهنش کشیدم بیرونو به هم خندیدیمو گفتم از این به بعد باید بیام از بغالیه تو جنسامو بگیرم اونم گفت با کماله میل میدم گفت الان چی میل دارید میبرید یا میخورید گفتم جفتش گفت دیگه چی گفتم اینکه میخوام با کیرم کستو جر بدم گفت پس کونم چی بد میخواره اول بایدکونمواز خارش بندازی گفتم ای به چشم باز شروع کردیم به لب بازی از رو تیشرتش سینه های خوش استیلشو میمالیدم که خودش سینشو انداخت بیرونو سرمو برد رو سینشو گفت بخور که منم وحشیانه شروع کردم به کندنه سینه هاش که بعضی لحظه ها میزد توسرمو میگفت اروم الاغ منم میخندیدم دخترشم هی پارازیت بود برامون روژان ناله میزد دخترش میگفت مامان چته اونم میگفت دارم به عمویی غذا مییییییدممممممممممم از راه اومده گشنشههههههههه نیای توا دخترم هی میگفت بخور سینمو جووووووون عوضی تو باره اولت نیست من اشتباه کردم بخور لامسسسسسسسسسسب انگاری صدساله هر لحظه سینه خوردی منم داشتم ارو اروم ذستمو میکردم تو شلوارش که دیدم بله خانوم کسش آب انداخته و طلب کیر میکنه نفهمیدم کی همدیگرو لخت کرده بودیم اون داشت برام ساک میزد این سکس تا اخره عمرم به یادم میمونه به قوله امید خواننده تو یکی از کنسرتاش که میگه همیشه اولین ها به یاد ادم میموننو از بین نمیرن همچین ساک میزد که جونم داشت از سر کیرم میزد بیرون گفتم داره ابم میاد گوش نکردو ابم رو تا اخر تو دهنش نگه داشت من گیج بودم شل شدمو نشستم زمین روژان ابمو قورت داد اومد یه پیک شراب برام ریخت و به سلامتییه هم خوردیم 30 سانیه بعد وقتی چشمم به کسه لخته روژان افتاد کیرم مثله پوتک شد کیرم بهم میگفت الاغ کم اوردی کسشو ببین من کس میخوام که اینه روانیاخواستم بکنمش که نمیدونستم کیرمو کجابفرستم خودش با دستش کیرمو گذاشت تو کسش اااااااااااااااههههههههههههههه جوووووووووووون چه کسه داغی داری لامسسسسسسسب مردم جججججججون چه کیره صفر کیلومتری تو کسم داره تاب میخورههههههههه جووووووووون با این حرفا و صدایه شالاپ شلوپمون دورو برمون به کیرو کسمون نبود فقط تو 2تا حالت کردمش سگی و من زیر بودمو اون بالا پایین میکرد بعده نیم ساعت ابم داشت میومد که گفت بریزم توکسش که گرمایه اب کیر میخواد بعد فهمیدم قرص خورده بود تا عصر که شوهرش بیاد ۳ دیگه کردمش که ۱ بارش از کون کردمش کونش که یه دنیای دیگه ای داشت از کسش داغتر بود لامسسسسب اینبار ابموتوکووووونش ریختم کارمون که تموم شد از اشپزخونه اومدیم بیرون تا روژانم یه ناهار درست کنه بخوریم ساعته 3بود که داشتیم غذا میخوردیم که شوهرش اومد خونه تا دیدم اونه مثله فانتوم رفتم تو اتاقه پشته پذیرایی زیره تخته خواب روژان یه نیم ساعتم اونجا بودم غذاشو که خورد رفت اومدم بیرون و با انرژی که از غذایه کمر پر کنه روژان به دست اورده بودم کشیدمش تو اتاقو در بستمو انداختمش رو تختو 2باره دیگه کردمش باره اخر یه کم از کیره بدبختم خون اومد عینه 2 بارم آبمو تو کسش خالی کردم خیلی بهم خوش گذشته بود اما باید میرفتم واسه ساعته 6 بلیط گرفته بود برام ازش خداحافظی کردمو برگشتم سمته تهران با یه دنیا لذتو خاطره و شهوتی که هنوز سکسو طلب میکرد که تو همون راه برگشت قراره هفته بعدم گذاشتیم این اولین باریه که داستان مینویسم اگه بد بود یا کسل کننده یا شهوت زیاد توش نبود به بزرگیه خودتون ببخشید نظراتونو بگید تا اگه دوست داشتید ادامه بدم چون خیلی داستان سکسی با روژان و زنا و دخترایه دیگه دارم نوشته شهرام

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *