سلام من امیرم الان که دارم اینو مینویسم 23 سالمه ولی این خاطره برای مرداد 96عه که واقعا جزو یکی از شیرین ترین خاطرات منه من تا سن 22 سالگی هرگز سکس نداشتم به هیچ عنوان خیلی دوست داشتم تجربه کنم و موقعیتشم بوده ولی همیشه این ماجرا برام مثل راه رفتن روی لبه دیوار بوده دو به شک بودم تا اینکه بالاخره تابستون تصمیم گرفتم برم و سر از این وادی عجیب غریب و شیرین و ترسناک در بیارم اونم به اصرار یکی از دوستان با کلی بدبختی و استرس زنگ زد و برنامه رو فیکس کرد دختره اسمش هانی بود سمت سعادت آباد از اونایی که انقد گرونه و تمیز که مطمئنی آدم دوزاری نمیره سر وقتش برنامه 5شنبه ظهر بود رسیدیم دم در خونش رفیقم زنگ زد و طرف آیفونو زد همین که زنجیر در تق صدا داد من به گوه خوردن افتادم ریدم از ترس با اصرار و زور رفیقم پله هارو رفتیم بالا و تا درو وا کرد دیگه خودمو تو بن بست حس کردم دستمو گرفت و رفتیم توو رفیقمم عین این باباها یه سفارشی کرد و رفت دم در تو ماشین خلاصه سرتونو درد نیارم برا اینکه یخم وا شه و چون بار اولم بود یه شربت اورد برام و یه چند مین گپ زدیم یهو دیدم پاشد گفت عزیزم بریم گفتم اره دوباره دلم ریخت پولو اولش گرفت ازم رفت تو کمدش کاندومو اینا رو برداشت و دستمو گرفت برد تو اتاقش تا درو بست و کیلید کرد از استرس کیرم خوابید نور قرمز و پرده ها قرمز تیره و تخت قرمز اصن یه بساطی تاپشو در آورد نشست لبه ی تخت منم شلوار و تی شرتمو در اوردم نشستم آروم آروم اومد رو گردنم زبون میزد میومد بالا رسید به گوشم هی میک زد و میک زد یهو یه نفسییی کشید زیر گوشم قشنگ راست کردم با اینکه استرس داشتم یه لحظه کللن خودمو از بیرون جسمم دیدم انقد ریده بودم از ترس فکرم رفت سمت بچگی و خانواده و این کصشرا و داشت بهم احساس پشیمونی دست می داد که به خودم گفتم کصخول پول دادی بیای عشق و حال نشستی خودتو نصیحت میکنی یهو کللن انگار به یه ادم دیگه تبدیل شدم همین که اومد رو گردنم دوباره منم موهای بلوندشو زدم کنار رفتم رو گردنش انقد محکم خوردمش یه جیغ ریزی زد دست انداختم از پشت بند سوتینشو وا کنم که طبق معمول بقیه ی پسرا موفق نبودم و خودش باز کرد همین که انداخت پایین سوتینو دو تا ممه ی گرد پروتز کرده ی خوش فرم 75 نوک درشت صورتی افتاد بیرون آی خوردمااا آی خوردم گفت شروع کنیم عزیزم گفتم اره پاشد شلوارشو بککنه نزاشتم خودم چرخوندمش اروم از کون تپلش شروع کردم شلوارشو کشیدم پایین یه لامبادا سرمه ای زیرش بود اونو که کندم یه کص کرم کلوچه ای افتاد بیرون هنوزم که هنوزه بوی کصش تو دماغمه لختش که کردم خوابیدم زیر اروم کاندومو با دهن برام کشید و نشست رو کیرم همین که نشست با تمام زورم تپوندم بهش همین جوری که تلمبه میزدم یهو بغلش کردم و سینه هاش اومد تو حلقم خلاصه سرتونو درد نیارم یه 4 5 تا پوزیشنی که فانتزیام بوودو تست کردم و انقد استرس داشتم یه 20 مینی طول کشید تا آبم بیاد خیلی شیک و مجلسی ابمو ریختم رو سینه هاش و با هم رفتیم تو حمومش یکم اونجا از پشت مالیدم بهشو چون بار اولم بود و رفیقمم زیاد پیشش رفته بود خیلی گیر نداد گفت یه حالی داده باشه بهم این یکی از بهترین خاطره های زندگیم بود و مطمئنم اگه زنم بگیرم این هیچ وقت یادم نمیره نوشته
0 views
Date: November 19, 2018