ماجرایی که میخوام تعریف کنم مربوط به یک سال پیشه یعنی سال 88 که من پیش دانشگاهی بودم.
اسم من آرمینه و اهل کرمانشاهم. پارسال یه تحول بزرگی تویه چهرم اتفاق افتاده بود که به طرز عجیبی خوشگل شده بودم به طوریکه از هیچ دختری جواب رد نمیشنیدم.دخترم زیاد دورو برم بود. اما تا اون موقع سکس نداشته بودم و فقط در حد لب و مالش بوده.گذشت تا من با دختری به اسم سمن اشنا شدم. بگذریم.سمن دختر خیلی خوشگل و خونگرمی بود و تپل بود و کون گرد و قلمبه ای داشت بطوریکه از زیر مانتوش کاملا معلوم بود گردیش.
خیلی زود با سمن صمیمی شدم.تویه قراره دوم سوم بود که از هم لب گرفتیم.بعد از یه مدت من ازش خواستم یه روز که مدرسش تعطیله بیا خونه ما.اونم قبول کرد.
گذشت تا روز موعود فرا رسید.وقتی وارد خونه شد قلبم داشت وای میستاد.اولین بارم بود خوب. آوردمش تو اتاق و نشستیم رویه تخت. اونم شال و مانتوشو دراورد. بش گفتم خوشحالم که اینجایی اونم تایید کرد. بعد لبمو گذاشتم رو لباش.اروم لباشو مکیدم و زبونمو
تویه دهنش میچرخوندم.دستمو گذاشتم پشت گردنشو خوابوندمش رو تخت و همزمان لب میگرفتم.خیلی وارد بود. از رو لباس دستمو گذاشتم رو سینش و مالوندمش.یهو بش گفتم چه تی شرت زشتی.درش بیار.اونم خندید و درش آورد.دوتای نشستیم.خودم سوتین
مشکیشو باز کردم که یهو اون سینه های سفید درشتش افتاد بیرون.سینه هاش خیلی نرم بود اما افتاده بود یکم ولی خیلی محرک بود.مثل گلابی بود.وای داشتم دیونه میشدم.درازش کردم رو تخت و سینه هایه نرم سفیدشو میخوردم.نوک سینشو محکم مک میزدم و اون یکی سینشو میمالیدم.تی شرتمو با حرس دراورد.خیلی لذت میبورد.انگشتمو گذاشته بودم جلو دهنش اونم مکش میزدوبا ولع این کارو میکرد و همش نفس نفس میزد.من از وسط سینش تا زیر نافشو لیسیدم و دکمه شلوار لیشو باز کردم.شلوارش به زور از پاش درومد.سری رفتم سراغ شورتش که همرنگ سوتینش بود.گفت نکن دیگه تا همینجا خوبه. منم فقط نگاش کردم اونم که فهمید مقاومت بی فایدس خودش دراورد.
چه کس تپل نازی داشت.یکم از پوست بدنش تیره تر بود.اصلا مو نداشت خوردنی بود واقعا..با انگوشتم وسط کسشو ناز کردم که یه آهی کشید و دستاشو گذاشت رو سینه هاش. بعد با شستم بالاشو مالوندم و یه زبون به کسش زدم.به نفس نفس افتاد و سینه هاشو میمالوند.دهنمو گذاشتم رو کسش و شروع کردم به خوردن.کسشو مک میزدم و زبونمو میفرستادم توش.با سوراخ کونشم بازی میکردم.دیگه داشت جیغ میزد.کسش خیس خیس شده بود.اما دوست نداشتم ابشو بخورم.اومدم روش و کیرمو محکم به کسش میمالوندم.خیلی این حرکت بهمون حال میداد.سپس کنارش دراز کشیدم.یه لب گرفتم و با سر اشاره به کیرم کردم.یه لبخند زد و رفت پایین.شلوارم و شورتمو به آرومی دراورد.کیرمو که داشت میترکید گرفت تو دستش.با ولع نگاش میکرد.گفت ای جووووووووووونم.یه بوس به سرش زد و شرو کرد به لیس زدنش.کامل خیسش کرد.خیلی با حوصله ساک میزد. انگار خیلی علاقه داشت. چشمامو بستم و انگار رو فضا بودم.بعد کیرمو کرد تو دهنش که یهو تا سرم سوت کشید.کیرم داغ داغ شد.سعی میکرد تا اخر کیرم و تو دهنش جا کنه اما نمیشد.همزمان که میخورتخمامو با دستاش گرفته بود.موقع ساک زدن وقتی به سر کیرم میرسید زبون میکرد تو سوراخ کیرم.
کلی کیرمو مک زد.وای که چه حالی بود.انگار اصلا از ساک زدن خسته نمیشد.بش گفتم بیا بال بسه.اومد و شرو کرد به خوردن سر سینم.منم که داشتم میترکیدم میخواستم زودتر به کونش برسم.گفتم برگرد.گفت میخوای بزاری پشت؟نه! گفتم چرا؟ گفت آخه دخترا
میگن درد داره.گفتم اره جون خودت دخترا میگن و اومدم روشو کیرمو گذاشتم وسط سینه هاش.اونم سینه هاشو به کیرم فشار میداد.اون سینه هایه گوشتیه نرمش دوره کیرم حسه خیلی خوبی بود. دیگه طاقت نیاوردم و رفتم کرم اوردم.دیگه اعتراضی نکرد.برگشت.عجب کونی داشت.سفید و گرد و درشت.دلم میخواست همش نگاش کنم.کرمو زدم به سوراخه کونش و با انگوشت کردم تو. زیاد این کارو ادامه ندادم.یکمم به کیرم زدم و سمن حالت سگی
گرفت.هر کاری میکردم نمیرفت تو کونش.انگار تویه دیوار فشار میدادم.بعد به رو شکم خوابید و کونه خوشگلشو داد بالا.بازم نرفت تو. به پشت دراز کشیدم و گفتم بشین روش.اونجوریم جواب نداد.من منصرف شدم و گفتم بازم بخور اما گفت کرمیه برو بشورش تا
بخورم. اما من حالشو نداشتم.
به پشت خوابوندمش و پاهاشوجم کردم تو سینش.کیرمو گذاشتم دم سوراخش و دستم به کیرم بود که در نره بره تو کسش.با فشار کردمش تو.سمن یه جیغ کوچیک زد.اما اعتراض نکرد.من به زور عقب جلو میکردم.یکم که گذشت کونش جا باز کرد.سمن همش آه کوتا میکشید.اینجوری:آه آه آه …..منم تلببمو محکمتر کردم.5 دقیقه ای بود که تلمبه میزدم که خسته شدم.بازم رو شکم خوابید و از پشت کیرمو حول دادم تو کونش.ایجوری بیشتر حال میداد چون کونشم جلو چشام بود.دیگه آبم داشت میومد.سینه هاشو محکم گرفتمو خودمو چسبوندم بهش و آبمو ریختم تو کونش.بعد از روش بلند شدم.گفت ریختی تو؟گفتم اره. خیلی حال کرده بود اما ارضا نشده یو.منم حال نداشتم اما شروع کردم به خوردن سینه هاشو با نهایت سرعت کسشو مالیدم. 2 دقیقه این کارو کردم که جیغ کشید و سرمو به سینش فشار داد و ارضا شد. یکم بغل هم بودیم و بعد لباس پوشیدیمو دستشویی رفتیم. منم سمن و راهی کردم و خودم رفتم پیش دانشگاهیم که 2زنگش رفته بود.اخه منم 4 شنبه و 5شنبه تطیل بودم اما سمن شنبه و یکشنبه.اون روزم یکشنبه بود.
بعد از اون یه سکس دیگه با سمن داشتم که تویه داستان بعدی میگم.
امیدوارم لذت برده باشید.