اولین سکس ناخواسته من با سارا ۲ و پایانی

0 views
0%

8 7 9 88 9 84 8 9 86 8 3 9 8 3 9 86 8 7 8 9 88 8 7 8 3 8 9 87 9 85 9 86 8 8 8 7 8 3 8 7 8 1 8 7 1 قسمت قبل قبل از اینکه برای ناهار بیاد خونه بهش پیام دادم که اگه ممکنه یه صیغه محرمیت بینمون خونده بشه و کمتر عذاب وجدان داشه باشیم اونم گفت برای من فرقی نداره و مشکلی نیست طرفای ساعت یک اومد و ناهار رو باهم خوردیم بعد صیغه محرمیت رو خوندیم بهش گفتم حالا یکم راحت ترم اگه دوست داری برو اتاق لباس راحتی هات رو بپوش منم تا چند دقیقه دیگه میام برای اینکه اگه دوست داشتی سکس بعدیمون رو داشته باشیم رفت تو اتاق منم چند دقیقه بعد رفتم تو اتاق و یه تاپ مشکی با شلوارک پوشیده بود یه حس خجالت همراهم بود رفتم از پشت بغلش کردم و گردنش رو بوسیدم برشگردوندم و لباش رو بوسیدم و چند دقیقه بهم لب دادیم و با دستم سینه هاش رو میمالیدم و دست به باسن و کمرش میکشیدم لباس هامون رو درآوردیم و منم سینه هاش رو میخوردم و میمکیدم چون قدش کوتاه از من سخت بود خیلی باید خم میشدم با دست دیگه کرده بودم تو شلوارش و براش کس اش رو میمالیدم اونم دستش روی شلوارم بود که با کیر سیخ شده ام بازی میکرد شلوار و شورتمون رو درآوردیم و بردمش سمت دیوار یکم روغن به کیرم زدم و گذاشت لای پاهاش یکم جلو عقب کردم گفت بزار توش دیگه منم گفتم نه هنوز گفت حالا که دیگه زنت ام و محرمت ام ولی حرف اش رو گوش نکردم و لاپایی براش زدم چند دقیقه لاپای میزدم و لباش و گردن و گوش هاش رو میخوردم خوابوندمش روی زمین و کیرم رو گذاشتم لای پاهاش و یه مدت ادامه دادم و اونم چشماش رو بسته بود و آه و ناله هاش زیاد شده بود چند باری گفت که حداقل فقط سرش رو بکن تو کوسم باز من قبول نکردم و ادامه دادم و که نفس هاش تند تر شد و تو بغلم ارضا شد و لرزش کمی تو اندام اش ایجاد شد چند دقیقه تو بغل هم بودیم و کنار هم بعد چرخید به پشت گفت بزار لاش و تو هم ارضا شو منم بلند شدم و از پشت لاپایی زدم براش و همزمان سینه هاش رو هم فشار میدادم و بعد یه پلاستیک گرفتم روی کیرم گذاشتم ودوباره لاپایی زدم بعد مدت کوتاهی منم ارضا شدم و ولو شدم روی زمین لبخند زدیم بهم و گفتم مرسی گفت تو خسته نباشی شیطون بلند شدیم و نوبتی رفتیم خودمون رو تو دست شویی شستیم و برگشتیم تو هال یکم آبمیوه درست کردم یکم زمان گذشت و ساعت تقریبا شش شده بود بهش فقط امشب رو باهم هستیم و فردا ظهر خانواده ام قراره بیاند خونه اونم گفت پس از چه مدت میتونی دوباره سکس داشته باشی گفتم شاید نیم ساعت یه ساعت بتونم لبخنی زد و گفت پس باید از زمان به نحو احسنت استفاده کنیم دستش رو گذاشت روی کیرم و گفت این شیطونت کی بلند میشه از همون لحظه کیرم کم کم سیخ شد و خودش جوابش رو گرفت اومد تو بغلم و لبام رو بوسید دراز کشیدم روی زمین و لباسم رو درآوردم گردن و سنه هام رو میبوسید و منم با دستم براش سینه هاش رو میمالیدم شلوارم رو درآورد و کیرم رو گذاشت تو دهنش خیلی خوب ساک میزد و میمکید به طوری که شاید با پنج دقیقه میشد ارضام کنه دوباره فقط با ساک زدنش بعد لباس های خودش رو درآورد و به صورت 69 شد و منم کس اش رو لیس میزدم لبای کس اش رو میخوردم با اینکه خیلی خوشم نمیومد از آب لزج کس اش ولی هم حشری شده بودم هم دوست داشتم اونم لذت ببره سرش رو گرفتم بالا که دیگه برام ساک نزنه گفتم بسه آروم کن و اگرنه دارم ارضا میشم بلند شدم و خوابوندمش و کس اش رو لیس میزدم براش و برای بار اول انگشتم رو کردم داخل کس اش یه آهی گفت و چشماش رو بست انگشتم رو هی جلو و عقب میکردم براش اونم آه و ناله هاش زیاد شده بود یکی دیگه از انگشتهام رو باهم کردم داخل با دو انگشت براش جلو عقب میکردم و همزمان چوجول اش رو میمکیدم پس از مدتی سه انگشته کردم و آخی گفت و جووونی کرد که معلوم بود بدجور داره کیف میکنه هی انگشتام رو عوض میکردم و براش میمکیدم و گفت بس کن کیرت رو بکن توش گفتم حالا دفعه بعد پس از چهار پنج دقیقه صداش دراومد ارضا شد در حد چند قطره کم از کس اش آب اش زده بود بیرون کنارش دراز کشیدم و بوسیدمش و گفتم چطور بود گفت خوب بود ولی عالی تر میشد اگه به جای انگشت کیرت بود بغلش کردم و بعد چند دقیقه گفت چطوری ارضات کنم منم گفتم لازم ندارم تازه ارضا شدم مثل خانوم ها نیستیم که پشت سره هم بتونیم ارضا بشیم خیلی خسته میکنه آدم رو پا شد رفت خودش رو شست و منم رفتم وسایل شام رو آماده کردم برگشت و یه تی شرت بلند پوشیده بود و یه شرت گفتم شلوارتم بپوش گفت لازم نیست چند دقیقه دیگه باید دوباره درش بیارم همین ها رو هم باز یعنی دوباره سکس میخوام دیگه شب شده بود تو آشپزخونه مشغول درست کردنه شام بودم که سارا اومد کنارم و از پشت بغلم کرد بهم گفت سکس داشته باشیم منم گفتم باشه برو دراز بکش تا منم کارام رو بکنم تا بیام هود رو روشن کرد و یه سیگار کشید که تموم نشده بود از دستش گرفتم خاموشش کردم و گفتم بسه دیگه خونه بوی سیگار میگره رفت تو هال بعد مدتی رفتم پیش اش روش دراز کشیدم و لباش رو بوسیدم دیگه خیلی بخاطر بوی سیگار لباش رو نخوردم بعد لباس هاش رو درآوردم و سینه هاش و گردن و گوش هاش رو چند دقیقه براش خوردم سرم رو گرفت فشار داد به سمت پایین که برم کس اش رو بخورم کس اش رو لیس زدم براش و میمکیدم و اونم بیشتر سرم رو فشار میداد و دوست داشت محکمتر لب های کس اش رو بخورم من لخت شدم و نشستم روی دهنش و کیرم رو کرد تو دهنش تا برام ساک بزنه دو سه دقیقه گذشت و رفتم عقب پاهاش رو جفت کردم و چسبوندم به خودم و کیرم رو گذاشتم روی کس اش یکم براش لاپایی زدم دراز کشیدم و گفتم بشین روی کیرم بلند شد و نشست روی کیرم و کس اش رو به کیرم میمالید و جلو عقب میکرد تو کس اش نبود بعد گفت بزار بکنم توش فقط سرش رو میکنم توش منم دیگه مقاومت نکردم و دوست داشتم تجربه اش کنم گفتم باشه بکن توش ارم نصفه کیرم رو کرد تو کس اش و بالا و پایین میکرد خودش رو آه و اوه میکرد معلوم بود که اینکار خیلی براش تحریک آمیز تره دو سه دقیقه بیشتر نگذشت که احساس کردم کم کم داره آبم میاد بلند شدم و خوابوندمش و براش کس اش رو میکیدم و با دو تا از انگشتام میکردم تو کس اش اینکار رو کردم تا یکنم فاصله بیوفته و شدت تحریک کیرم کم بشه تا بتونم دوباره تبمله بزنم براش گفت بسه بکن توش منم روش خوابیدم و خودش کیرم رو کرد تو کس اش و منم تلمبه زدم چون تحریک بود به یه دقیقه نکشید که احساس ارضا بهم دست داد منم دوباره کشیدم بیرون و با انگشت میکردم تو کس اش تا تحریک اش نخوابه بعد همزمان هم کیرم و هم دو تا انگشتم رو کردم تو کس اش که یه اه بلندی کشید و گفتم خوبه یا درشون بیارم با خنده گفت داری جرم میدی ها منم همون حالت چند باری براش تلمبه زدم و معلوم بود که خیلی داره تحریک میشه دوباره درآوردم کیرم رو با انگشت ادامه دادم براش گفت دارم ارضا میشم کیرت رو بکن توش منم دیدم ممکنه ارضا بشم من پلاستیک کردم توش و براش تلمبه زدم و تقریبا همزمان ارضا شدیم تو بغل هم قبل ارضا گفت نمیخواد پلاستیک بزاری آب ات رو بریز توش منم میترسیدم که ممکنه حاملگی صورت بگیره قبول نکردم و همونطوری ارضا شدیم چند دقیقه بیحال تو بغل هم بودیم و بعدش نوبتی رفتیم خودمون رو شستیم بعد خوردن شام نشستیم فیلم میدیدم و بغاش کرده بودم حس خوبی داشت ولی ناراحت کننده هم بود از اینکه دیگه تا چند روز دیگه نمیبینمش و برمیگرده شهر اشون از اینکه نمیشه عشقی بین ما باشه و چند سالی از من بزرگتره و هیچ وقت خوانواده ها قبول نمیکنند جدا از اون هنوز تو قلب اش عاشق دوست پسر اولی اش بود که باهاش به طور نامردی سکس داشته بود از دختر بودن درش آورده و یه حس نفرت و عشق توام باهم داشت نسبتش و پسره هم ولش کرده و دلایل مختلف دیگه اینکه امشب آخرین شب باهم بودنمون هستش و آخرین سکس هامون البته ممکنه تقریبا ساعت 12 اینا بود که جا انداختم و دراز کشیدیم چند دقیقه باهم حرف میزدیم گفتش خیلی بغل دوست دارم و اکثرا تو بغلم بود ولی من خیلی دوست نداشتم چون گرم میشه حس خفگی بهم دست میداد یکم بوسیدمش و برای سکس بعدیمون آماده اش کردم و تحریک اش کردم لباس هامون رو درآوردیم و روش دراز کشیدم و سینه هاش و گردن اش رو میبوسیدم و میمکیدم یکی دوبار گاز گرفتم که گفت نکن بدبخت میشم فردا میرم خوابگاه لباس هام بدون یقه اس معلوم میشه جای کبودی هاش منم سینه هاش رو با دهنم فشار میدادم و آخ و اوخ میکرد بعد در حد یکی دو دقیقه برام ساک زد بعد بلند شدیم و از روبه روی هم بودیم و کیرم رو کردم تو کس اش تا نصفه ها بود و براش تلمبه میزدم یه دفعه خودش رو کامل چسبوند بهم و کیرم کامل رفت تو کس و یه آهی کشید و آروم گفت جوون خیلی خوبه البته کیرم سایز اش معمولی بود ولی درکل براش خوب بود یکی دو دقیقه بعد به پشت کردم و از پشت کیرم رو کردم تو کس اش و باز بیشتر از مدت کوتاهی نتونستم تلمبه بزنم کیرم رو درآوردم و نشستیم به حالت دو زانو از پشت با انگشت براش جلو عقب کردم و به کونش ضربه میزدم همونطوری که روی دوزانو هاش بود سرم رو کردم بین پاهاش رو یکم کس اش رو براش مکیدم تا زودتر ارضا بشه و قبل من ارضا بشه بعد دوباره به حالت دوزانو کیرم رو کردم تو کس اش همراه با دو تا از انگشتام تا بیشتر تحریک بشه آه کردن هاش بیشتر میشد و با دسته دیگه قسمت بالای کس اش رو میمالیدم بعد جدا شد و به پهلو خوابید گفت بیا پشتم رفتم پشتت و از پلو براش چند دقیقه انگشت تو کس اش کردم و بعد نزدیک های ارضاش بود که کیرم رو کردم تو کس اش که گفت چه داغه کیرت چه خبرته گفتم از کس تو داغتر نیستش که بدنش داغ شده بود و یکمم عرق کرده بود که تلمبه زدن هام به یه دقیقه نشده بوده که یه آه بلندی کشید و ارضا شد دوباره بعد تو همون حالت بود گفت تو هم ارضا شو آبت رو بریز توش که بلند شدم و گفتم ارضا نیمخوام دیگه آبی برام نمونده خخخ گفت مطمنی گفتم اره خیالت راحت نیاز ندارم فردا صبح ارضا میشم رفت خودش رو شست و اومد کنارم دراز کشید و از پشت بغلش کردم و بعد چند دقیقه خوابمون برد با ابنکه بنظرم بهترین دقایق عمرم بود و بهترین مکان دنیا برای من اما دیگه باید میخوابیدم و منتظر فردا برای تموم شدن سکس ها و لذت های باهم بودنمون طرفای قبل 8 بود که بیدار شدم که بیدارم کرد و گفت حوله ات رو کجا گذاشتی میخوام برم حموم جاش رو بهش گفتم و گرفتم خوابیدم بزرگترین حسرت و اشتباهم این بود که منم باهاش نرفتم حموم و گرفتم خوابیدم بعدا هم حرفش شد بهم گفت منتظرت بودم بیایی حموم که نیومدی و خوابیده بودی بیدار شدم یه زنگی به خانواده ام زدم گفتند تا 2 اینا میرسیم خوشبختانه چون تعطیلات رسمی بود پشت سره هم اون روز کارآموزی نداشت سارا و لازم نبود صبح بره صبحانه خوردیم و یکم لباس هاش رو آماده کرد و منم خونه رو تمیز کردم و طرفای ساعت 11 اینا بود که گفتم آخرین سکسمون هم داشته باشیم بعد برو خوابگاه رفتیم روی مبل و بغل کردم و میوبسیدمش و بدنش رو لمس میکردم حموم رفته بود بوی خوبی میداد و خوردنی شده بود حتی با اینکه تقریبا تمیز بود ولی دوباره کس اش رو اصلاح کرده بود لباس هاش رو درآوردم و زیر بغلش رو لیس میزدم و قلقلکش میومد و نمیزات منم بیشتر و با زور لیس میزدم زیر بغلش رو بلند بلند میخندید ترسیدم صداش بره طبقات دیگه برای همین کوتاهش کردم و رفتم سمت کس اش و یکم لیسیدم براش بوی خوبی میداد و خوردنی شده بود کس اش با ولع خواصی میخوردم و حشری شده بود کامل با انگشتم تو کس اش میکردم تا به ارضاش نزدیک بشه بعد رفتم سمت پاهاش وران اش که تمیز بود حسابی و براش میبوسیدم و یکم با لب هام فشار میدادم بلند شدم لباس هام رو درآوردم و کیرک که بدجور سیخ شده بود رو کردم تو دهنش و ایستاده بودم اونم روی مبل نشسته برام ساک زد چند دقیقه ای یکم تخمام رو کردم دهنش و برام میخورد و سرش رو میگرفتم تو دوتا دستم و همونطور که تو دهنش بود سرش رو جلو عقب میکردم خیلی حال میداد لب هاش رو هم فشار میداد تا بیشتر تنگ بشه و تحریک بشه بعد نسشتم و گفتم بشین روی کیرم اول به پشت نشست روی کیرم و دو سه دقیقه ای بالا و پایین کرد خودش رو بعد روبه رو نشست روی کیرم و خودش رو ببا کمک من بالا و پایین میکرد کیرم تا ته تو کس اش بود کس اش خیس و داغ بود حسابی کیرم رو درآوردم تا بیشتر تحریک نشم و زودتر از اون ارضا نشم بعد انگشتم رو میکردم تو کس اش و جلو عقب میکردموونزدیک های ارضاش بود که گفت بسه کیرت رو بکن میخوام وقتی کیرت داخلشه ارضا بشم نه انگشتت دوباره با همون حال قبلی نشست منم چون میخواستم ارضا بشم کیرم رو تو پلاستیک گذاشتم و یکم عهم روغن زدم تا بهتر بشه تلمبه زد به کرد تو کس اش و بالا و پایین کرد مدت کوتاهی گذشت که آه و ناله های بیشتر شده بود منم برای اینکه بیشتر تحریک بشه بهش میگفتم جووون عجب کسی داری دیونم میکنه کس ات چه داغ و از اینجور حرفا کامل یادم نیست بعد نزدیک ارضام بودم و سارا هم داشت با شدت بالاو پایین میکرد که ارضا شدم و دستم رو روی پایین کیرم حقه کردم که آبم نریزه پایین ارضام تموم شد و چند ثانیه بعد بالاو پایین های سارا هم تموم شد که فهمیدم ارضا شده اونم که البته متوجه نشدم و خیلی محسوس نبود بهم گفت تو هم شدی منم لبخندی زدم و گفتم اره گفت کی چرا نفهمیدم گفتم خب چند بار از دیروز ارضا شدم هر دفعه شدت ارضا کمتر میشه بلند شد و نشست تو بغلم برای چند دقیقه بعد بلند شدیم و نوبتی رفتیم و خودمون رو شستیم خودش رو مرتب کرد و آماده شد برای رفت ساعت تقریبا 12 رو رد کرده بود دمه در خونه بغلش کردم و بوسیدمش از همدگیه تشکر کردیم و برنامه ریختیم تا بعدظهر یا فردا بیرون همدیگه رو ببینیم گفت اگه بشه قبل رفتن به شهراشون باز باهم تنها باشیم منم گفتم امیدوار باش که بشه بعد خداحافظی کرد و رفت اما سکس ما تموم نشد برخلاف اون چیزی که فکر میکردیم اون روز خانواده ام اومدند و بعدظهرش رفتم سارا رو تو یکی از مکان های تاریخی دیدم و باهم یه ساعتی گشتیم سارا خونه اتون دیگه خالی نمیشه نه فکر نکنم دیگه برنامه ای ندارند برند جای احتمالش خیلی کمه شب اش برنامه سفر ریختیم باهم قرار شد پنج شنبه و جمعه بریم تو یکی از شهرهای شمالی تا چند مکان دیدنی اونجا رو ببینه قرار شد پنج شنبه صبح برسه اونجا منم بخاطر کارهای که داشتم مجبور شدم از تهران به سمت شمال حرکت کنم با دوتا از همکلاسی هام هماهنگ کرده بودم که چهارنفری باشیم و بریم کلبه ای که یکی از همون پسرا تو ارتفاعات شمال داره ناهار رو بمونیم و اگه بشه شب رو هم همونجا بمونیم جدا جدا با اختلاف یکی دو ساعت طرفای 7 رسیدیم و من و سارا رفتیم سره قرار با دوتا از همکلاسی هام رو ببینیم و بریم کلبه اشون هوا هم به شدت شرجی بود و عادت نداشتم به این هوا چون شهر خودمون سرد و خشک هستش تقریبا وسایل ناهار رو گرفتیم و رفتیم سمت کلبه اشون که چون تو ارتفاعات بود هوا خنک و رطوبت اش کمتر بود از هر فرصتی که تنها میشدیم استفاده میکردیم و لباش رو میبوسیدم یا بغلش میکردم صیغه ای که قبلا کرده بودیم یک ماه بود و هنوز وقت زیادی داشت بعد ناهار طرفای ساعت شش دوستام برای اینکه بتونند موتوربرق رو برای شب روشن کنند رفتند از پایین بنزین بیارندوچون فاصله اش زیاد بود تقریبا رفت و برگشت اشون نیم ساعتی طول میکشید کنار آتیش بودیم و به محض اینکه رفتند پایین به سارا گفتم سکس باهم داشته باشیم گفت آره میشناسی من رو که رفتیم تو یکی از دو اتاق کلبه و سریع شل ارش رو کشیدم پایین و دیگه لباس هاش رو درنیاوردم و هوا سرد بود یکم وقت کم بود و میخواستم حتما ارضاش کم یکمم استرس داشتم یه وقت برنگردند و ما رو باهم نبینند چون بهشون گفته بودم سارا فقط یه دوست هستش برام و همسفرم هستش آبروم جلوی همکلاسی هام نره یک لب هاش رو خوردم و با دستم سینه هاش رو مالیدم تا تحریک بشه با دسته دیگه ام کس اش رو میمالیدم و انگشتم رو میکردم توش تا بیشتر خیس بشه و آماده ارضا بشه پنج دقیقه گذشت و منم شلوارم رو درآوردم و گذشاتم تو دهنش تا ساک بزنه برام یکم و کیرم خیس بشه بعد پاهاش رو گذاشتم روی شونه هام و روش خوابیدم کیرم رو کردم تو کس اش و براش تلمبه زدم هر دو دقیقه اینا کیرم رو درمیاوردم تا زود ارضا نشم بعد دوباره براش با دست میمالیدم و میکردم توش حتی سه انگشته میکردم تا بیشتر حل کنه چشماش رو بسته بود و آه واوخ آرومی میکرد دوباره کیرم رو گذشاتم تو کس اش براش تلمبه زدم حدود دو سه دقیقه گذشته بود و منم داشتم به ارضا نزدیک میشدم که یه آخی کشید و صورتش جمع شد که فهمیدم ارضا شده خوشبختانه سریع ارضا میشد کنارش نشستم تا یه استراحتی بکنه گفت بکن توش و ارضا شو خودت آب ات رو بریز توش حتما این دفعه گفتم نه نمیریزم هم میترسیدم هم کثیف کاری میشد و تمیز کردنش سخت تر خیلی اصرار کرد گفت دوست دارم تو کس ام ارضا بشی قرص ضد حاملگی دارم اون رو میخورم نزدیک های پریودم هستم حامله نمیشدم با اینکه احتمالش خیلی کم بود ولی قبول نکردم و حتی ارضا هم نکردم خودم ناراحت شد از دستم گفتم حالا دفعه بعد چون کار زیاد میکنم تو سفر و کوله های خودم و برای تو هم روی دوشمه و قراره چندجای سخت هم بریم نیاز دارم انرژی ام رو حفظ کنم تا خسته نشم قهر کرد ازم بلند شد شوارش رو پوشید و خودش رو مرتب کرد منم اومدم بیرون سمت آتیش نشستم و چند دقیقه بعد سارا بهم ملحق شد و بعده مدت کوتاهی بچه ها هم با بزنین رسیدند به کلبه دوست داشتم ارضاش کنم از ارضای سارا بیشتر خوشحال میشدم و کیف میکردم تا ارضای خودم یه همچین حسی داشتم شب شد و شام رو هم خوردیم و بچه ها موتور رو روشن کردند و تونستیم چندتا لامپ روشن کنیم آخرای شب بود که دوستام بساط قلیون رو آوردند و اماده اش کردند منم چون خیلی کار کرده بودم و خسته بودم و همچنین سارا ه همینطور طرفای یک اینا بود که رفتیم تو یکی از اتاق ها جا انداختم برای اینکه ضایع نشه و نفهمیند چیزی جا رو با فاصله انداختم چون اهل قلیون نبودم بهانه ای داشتم علاوه بر خستگی بریم بخوابیم هوا هم سرد شده بود و خوشبختانه تشک و لحاف های خوبی بود تو کلبه در رو از پشت بستم چون اگه نمیبستم فنر داشت برمگشت و کامل باز میشد و خوب نیود هم سرما میومد هم پشه و حیوانات دیگه دراز کشیدیم و سارا بهم گفت بیا تو بغلم دیدم که اتاق دید نداره و چون خاموش از بیرون داخلش دیده نمیشد باز احتیاط کردم و سرو صدا نکردم تا بچه ها متوجه چیزی نشند صدای قیلونشون و حرف زدن هاشون میومد رفتم زیر پتوی سارا ویکم حرف زدیم و برنامه فردا رو چیدیم و منم دستم همه اش تو شلوارش بود و داشتم براش کس اش رو میمالیدم کم کم خیس شده بود و بهش گفتم دوست دارم بخوابم تو هم بشینی رو کیرم این حالت رو دوست دارم شلوارمون رو درآوردیم و یکم کرم به کیرم زد تا روان بشه و بعدش آروم نشست روی کیرم مدت کمی بالا و پایین کرد آروم بعد خوابوندمش از پهلو براش کس اش رو میمالیدم و انگشتام رو میکردم توش روبه روش دراز کشیدم و کیرم رو کردم تو کس اش و تا ته میکردم تو کس داغ و نسبتا خیس اش با دستمم جلوی دهنش رو گرفته بودم تا یه وقت صداش بلند نشه و بچه ها بفهمند دو سه دقیقه اروم تلمبه زدم براش و بعدش با حالت پهلو به هم از روبه رو بهش تلمبه زدم پتو رو کشیده بودیم روی خودمون تا هم سردمون نشه هم صدا کمتر بره بیرون بعد مدتی که داغ شده بود و نفس هاش هم بیشتر و تند تر شده بود که ارضا شد ارضاش جوری بود که خیلی متوجه نشدم و لرزش بخصوصی نداشت که خودش دستش رو گذشات روی سینه ام گفت بسه گفتم کافیه ارضا شدی گفت اره چند دقیقه تو بغل هم بودیم و شلوارمون رو پوشیدیم و میخواستم برم سره جام که گفت نرو همین جا بخواب گفتم نه نمیشه صبح ممکنه بچه ها داخل رو ببیند و اگه ببینند که کنارت و تو بغلت خولیدم خیلی ضایع میشه خواهش کرد گفت چیزی نمیشه و نترس گفت اگه بری سره جات خیلی نامردی قبول نکردم و گفتم چند دقیقه هستم تو بغلت اروم شدیو خوابت داشت میرفت میرم سره جام چاره نداشت و مجبور شد قبول کنم بعدش منم رفتم سره جام و ساعت هم تقریبا دو اینا میشد گوشی رو ساعت 8 کوک کردم تا زودتر برگردیم و بتونیم جای دیگه ای هم بریم خوابیدیم و صبح از خواب پا شدم که دیدم سارا از من زودتر پاشده و داره خودش رو مرتب میکنه رفتم کناره در دیدم در اتاق بغلی که بچه ها توش خوابیده بودند از پشت قفله معلوم بود که هنوز خوابند و جفتشون داخلند برگشتم سمت رخت خواب سارا و یکم حرف زدیم و گفتم بیا بغلم اومد کنارم و بوسیدمش یکم و گفتم بازم ارضا میخوای بشی گفت اگه ده بار هم ارضام کنی ازم دوست دارم ارضا بشم گفت تو حال داری که ارضام کنی گفتم آره مشکلی نیست یکم سینه هاش رو مالیدم و گردن و گوشش رو بوسیدم و دستم توشلوارش بود براش میمالیدم اونم دستش تو شلوارم کرد و کیرم رو میمالید مثل سکس دیشب بود کارامون و همون شکلی هم ارضا شد سارا بعد ارضاش بهم گفت تو هم ارضا بشو اذیت میشی هی چند بار تحریک شدی و به مرز ارضا نزدیک شدی ولی خودت رو خالی نکردی بیا بریز تو کس ام دوست دارم تجربه اش کنم اذیت نکن دیگه بیا اینکار رو بکن باز قبول نکردم و استرس داشتم یکم گذاشتم تو دهنش و برام ساک زد رفتم از تو کیف یه پلاستیک برداشتم و گذاشتم روی کیرم بعد به پشت خوابدوندمش روی کمرش دراز کشیدم و از پشت کردم تو کس اش چون تحریک بودم در حد دودقیقه تلمبه اروم زدم ولی تا ته میکردم تو کس اش که منم آبم اومد و ارضا شدم اینبار فشار ارضام زیاد بود چون هم فاصله افتاده بود چند روز و هم اینکه چندبار تحریک شده بود ولی ارضا نشده بود تو کس اش ارضا شدم اما پلاستیمک بود روش گفت آب ات خوب داغه درش آوردم و یکم کنارش موندم بعد رفتم خودم رو شستم بعد چند دقیقه بچه ها رو بیدار کردم و صبحانه خوردیم بعد از اونجا زدیم بیرون و با یکی از بچه ها خداحافظی کردیم و سه نفری رفتیم قلعه رودخان خیلی سخت بود هم خسته بودم و هم کوله های سنگینی داشتیم تو کوله ام محض احتیاط کیسه خواب و چادر و پتو مسافرتی بود چون میدونستم سارا سرمایی هستش پلیور هم همراهم بود کوله سارا کوچیک بود و بیشتر با خودش لباس آورده بود و خوردنی آخر شب بلیط داشتیم برای شهر امون دوتا صندلی کناره هم گرفته بودم بعد قلعه رودخان رسیدیم به شهر یه دوری با ماشین دوستم زدیم و بستنی خوردیم و رفتیم ترمینال خداحافظی ازش کردیم و دو نفری رفتیم سوار اتوبوس باهم حرف میزدیم و بازی میکردیم راه زیاد بود نمیخواستیم بخوابیم چون تقریبا بعد این سفر دیگه امکان باهم بودنمون نبود چون چند روز بعدش من با خانواده باید میرفتم سفر چند روزه و تا اون موقع هم کارآموزی سارا هم تموم میشد و باید میرفت شهر اشون ساعت های دو اینای شب بود که بهش گفتم دوستم داری گفت خوشم میاد ازت ولی نزار عاشق هم بشیم که انکان رسیدن بهم نداریم منم بیشتر دوستش داشتم اما عاشق نه اتوبوس کولر اش تنظیم نبود و هواش سرد شده بود پتو مسافرتی رو انداختیم رومون و سرش رو گذاشت روی پاهام و دراز کشید و خودش رو جمع کرده بود و چون قد کوتاهی هم داشت جا شده بود منم دستم زیر پتو بود و کونش رو میمالیدم تاریک بود اتوبوس و فقط یه لامپ آبی ضعیف روشن بود صندلی های آخر بودیم و همه خواب بودند دستم رو از پشت کردم تو شلوارش و براش کس اش رو مالیدم سرش تو پاهام بود و دسته دیگه ام روی دهنش بود تا یه وقت بی اختیار آخ و اوخ بلند نکنه تو همون حالت انگشت هام رو میکردم تو کس اش و بیرون میاوردم اول با یه انگشت بعد با دو انگشت حتی یکمم با سه انگشت میکردم تو کس اش اونم یکی از دستاش روی کیرم بود و از روی شلوار میمالید برام اتوبوس خلوت بود و تک صندلی کنارمون خالی بود خوشبختانه چند دقیقه اینکار رو براش میکردم و خودش هم باسن اش رو جلو عقب میکرد تند تند میکرد وتا اینکه همون شکلی ارضا شد چند لحظه همونطوری بود و دستم رو درآوردم تمیز اش کردم بعد در گوشش گفتم تو اتوبوس هم ارضات کردم خندیدیم و تشکر کرد ازم همونطوری که خوبیده بود گرفتیم خوابیدم که نزدیک های صبح رسیدیم شهرمون و براش یه تاکسی گرفتم بره خوابگاه چون اون روز کارآموزی داشت و شنبه بود منم خونمون نزدیک بود تقریبا پیاده رفتم خونمون آخر هفته برنامه سفر با خوانواده ام رو داشتم و دیگه سکسی بین ما رخ نداد و فرصتش نشد تنها یه بار تونستم ماشین رو بگیرم و نزدیک های شب بود و تاریک شده بود سارا رو سوارش کردم وبردم جای نسبتا خلوتی با کلی استرسی که داشت که یه وقت کسی نبینه شلوارم رو درآوردم و گفتم برامن ساک بزن و ارضام کنم با ساک هات قبول کرد و پس از ده دقیقه ساک زدن که البته فاصله میوفتاد کسی رد میشد مجبور میشدم به حالت اولیه برگرده سارا بعد خودم دستم رو میکشیدم روی کیرم تا سریعتر ارضا بشم بهش گفتم دو دهنت ارضا بشم گفت حالم بهم میخوره گفتم پلاستیک میکشم بعد تو دهنت ارضا میشم قبول کرد و منم ارضا شدم به محض خروج آبم از دهنش کشید بیرون و نتونست تحمل کنه بیشتر حالت روانی داشت و اگرنه پلاستیک روش بود بعد با دستش برام بالا و پایین کرد تا ارضام کامل بشه بعد تشکر کردم ازش و یه بستنی باهم خوردیم اون شب آخرین شبی بود که دیدمش و از هم خداحافظی کردیم و بغلش کردم بوسیدمش و رسوندمش خوابگاه دو روز بعدش صبح رفتیم سفر و دیگه نتونستم بینم سارا رو تا الان که دارم این رو مینویسم هرزگاهی تو تلگرام بهم پی ام میدیم و از حال هم خبر دار میشیم گفتش برای عید برنامه بریزیم و هماهنگ بشیم یه سفر چند نفری باهم بریم و بتونیم باز همدیگه رو ببینیم شاید شد و همدگیه رو دیدیم شاید دیگه نه ببخشید که طولانی شد خواستم کامل تعریف کنم این اتفاقی بود که برای من افتاد و دروغی هم درکار نبود و اغراقی صورت نگرفت اگه فکر میکنی دروغ بود این رو به عنوان یه داستان تلقی کن مطمن ام خیلی ها هستند که از این نوع اتفاقات براشون رخ داده تجربه ای خوبی بود ولی یه حسرتی تو دلم هست که میگه ایکاش باهاش سکس نداشتم و اگه داشتم حداقل تو کس اش نمیکردم شاید اولین سکس یه مرد با زن و همسر رسمی آینده اش لذت بخش تر باشه و نیمدونم بعدا چه در انتظارم هست ممنون پایان نوشته

Date: October 26, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *