اولین سکس و آخرین

0 views
0%

باسلام این اولین سکس من تا امروز بود و اینم بگم تا الان فقط همین ی بار سکس داشتم پرهام هستم 27 ساله از کرج تو دوران سربازی بودم دقیقا تابستون سال قبل و سربازیم امریه بود و تو محل خودمون بود و صبح ها تا ساعت 2 میرفتم و پنج شنبه و جمعه هاهم بیکار بودم ی روز بعدظهر باماشین داشتم از سمت ماهدشت میرفتم پیش دوستم ازادگان که دوتا زن چاق با ی بچه 6ساله را سوار کردم زنا انقدر چاق بودن که شاسی پراید خوابیده شد وقتی حرکت کردم پشیمون شدم سوارشون کردم خلاصه یکی از زنا که جونتر بود جلو نشسته بود شروع کرد صحبت کردن و بحث باز کرد که اره من بیوه هستمو 25 سالمه اما بهش نمیخورد و زن پشتیه که خواهرم اونم شوهرش مرده و 40سالشه ی جورای نخ میداد و منم که تابه حال مخ تو خیابون نزده بودم اگرم زدم از اینترنت یا شماره تلفن بوده اصلا باد نبودم چطور مخشو بزنم خلاصه بگذریم میخواستن برن شمال میدون کرج پیاده شدند و خواستن که برن دل و زدم به دریا بهش گفتم شمارمو بدم داشته باشی و اونم قبول کرد و گرفت منم رفتم پیش دوستم وقتی جریان تعریف کردم گفت می بایست شماره اونو میگرفتی و زنگ نمیزنه الکی داشتم با دوستم میگشتم که ساعت 10 شب بود ی دفعه دیدم ی شماره ناشناس تماس گرفت فهمیدم خودشه باهاش صحبت کردم گفت من خواهرشم یعنی همون 40ساله اسمش ناهید بود چند روزی اس بازی کردیمو و بحث کشوندم به سکس خودشم راضی بود ی جورایی بعد ی هفته که از شمال اومدن قرار گذاشتم برم خونش ادرس برام اس کرد و من راه افتادم وقتی رسیدم جلوی در خونشون ترس وجودمو گرفت اخه نمیشناختمش پیش خودم گفتم نکنه تله باشه و بلا سرم بیاره دل زدم به دریا و زنگ زدم رفتم داخل ی خونه کوچک 50متری بود ارایش کرده بود و خیلی بهتر از روز اولی که دیدمش بود برام چای اورد و میخواست پذیرایی کنه منم که ترس داشتم نکنه یکی بیاد خواستم زودتر کارمو بکنم برم بهش نزدیک شدم و یکم حرف زدیم کیرم سیخ شده بود کنارش بودم تحمل نداشتم هی دستاشو ناز میکردم موهاشو شونه یواش یواش صورتشو بوس کردم و اولین لب ازش گرفتم تحملم طاق شده بود همشم اصتراب داشتم میخواستم زود بکنمش دستمو بردم سمت سینه هاش اون هی ناز میکرد و مانع میشد با این سنش مثل دخترهای جون ناز میکرد و اعصابمو کیری به زور سینشو دراوردم و شوروع کردم خوردن قبلا تجربه سینه خوردن داشتم حتی مالیدن کس اما سکس نداشتم خلاصه ی چنددیقه خوردم جفت سینه هاشو دست انداختم زیر دامنش هی مانع میشد و میگفت زشته چه پرویی تو منم داغ حالیم نمیشد همش التماس میکردم اذیت نکن بزار ببینم دید که نمیتونه مقاومت کنه گفت بزار بریم تو اتاق رفتیم تو روی زمین تخت نداشت خوابید و منم دامن و لباسشو دراوردم دراز کشیدم روش چند دیقه لب و بازی کردم باش و بعد کرست و شرتشو به زور داوردم و خودمم لباسامو کندم خوابیدم روش کیرم داشت میترکید و منم زود ارضا داشت ابم میومد سریع کردم تو کس داغ و تپلش و با چندتا عقب جلو ابمو ریختم تو کسش انقدر حشری بودم کنترل نداشتم دیگه و ترس از اینکه یکی برسه اخه گفنه بود پسر هم سن من داره سریع ارضا شدم و ی دیقه روش خوابیدم و بعد رفتم دسشویی کیرمو شستمو زود لباسامو پوشیدم میخواست باز پذیرایی کنه من گفتم نه کاردارمو زود رفتم بیرون بعد از اون ی بار دیگه هم رفتم خونشون اما گفت پسرم الان میرسه فقط سینه هاشو خوردمو اومدم دیگه سریای بعد هرچی خواستم گفت باید کرایه خونه هامو بدی منم گفتم سربازم بابا پولم کجابود خلاصه قبول نکرد و این شد اخرین و اولین سکس من تا الان نوشته

Date: April 16, 2024

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *