اولین و بدترین سکس

0 views
0%

سلام قبل از شروع داستان باید بگم که نه فن بیانم خوبه نه فن نوشتارم پس اگر اشکالی در انتقال مفهوم یا مشکل تایپی دیدید به بزرگی خودتون ببخشید همین طور معذرت شاید داستان رو خلاصه بگم چون امشب اصلا حس و حال ندارم و فقط میخوام داستان تنها سکسم تا الان رو بنویسم تا الان هیچ کدوم از دوستام داستانمو باور نکردن و برای همین اینجا نوشتم اسم من حسین هست 190 سانت قد 70 کیلو وزن و 17 سال سن دارم و این داستان مربوط میشه به زمستون پارسال که من اون موقع هنوز 16 سالم بود خونه ما خونه ی بزرگیه و به خاطر مشکلات مالی مجبور شدیم چنتا از اتاق هارو اجاره بدیم از بقیه ی مستاجر ها که بگذریم خانومی در طبقه بالای خونه ما مستاجر بود که الان حدود 3 4 سالی میشه که هست اسمش مریمه وقتی که بخواد بره اتاقش از وسط راهروی ما رد میشه که از پله ها بره بالا و بعضی وقت ها با هم روبرو میشدیم همیشه به نظرم طرز حرف زدنش عجیب میومد مثلا همش میگفت عزیزم مثل فریال راستی سنشو دقیق نمیدونم ولی فکر کنم حدود 30 40 سالش باشه خلاصه من 3 سال اول هیچ حسی نسبت بهش نداشتم و ازش بدم میومد تا وقتیکه پسر داییم اومد خونمون و از دلاوری ها و کس کردناش برام گفت و منم حسرت میخوردم وقتی مریم رو دید بهم گفت خاک تو سرت زن مجرد تنها جلو چشاته و هیچ کاری نمیکنی منم یه جنبشی بهم وارد شد و رفتم تو نخ مریم ولی بازم نمیدونستم چیکار کنم ولی نگاهام بهش عوض شده بود و همیشه میخواستم یجوری بهش بفهمونم تا اون موقع هیچ تجربه ای در مورد این چیزا نداشتم و هر چی بلد بودم از تو فیلما یاد گرفته بودم خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه یروز بدون مقدمه اومد جلوی مامان و بابام بهم گفت حسین یه لحظه میای لپ تابم رو واست درست کنی و منم گفتم باشه و رفتم دیگه وقتی رسیدیم به اتاقش یه روغن ماساژ داد دستم و گفت امروز تو اداره خیلی پله بالا و پایین رفتم و سرشونه هام درد میکنه بیا سر شونه هامو ماساژ بده من جا خورده بودم چون برای تعمیر لپتاب منو برده بود بالا و حالا قشنگ حساب کار دستم اومده بود و فاز فیلمای سکسی رو برداشته بودم من فیلم سوپر زیاد میبینم قبلا هیچوقت تو این موقعیت نبودم خلاصه شروع کردم به ماساژ دادن سرشونه ها اونم هی آخی اوخی میکرد و هی میگفت دستت درد نکه و این حرفا یه دل سیر که سرشونه ماساژ دادم دیدم داره کمکم خودشه جم و جور میکنه ولی من واقعا نمیخواستم این موقعیت رو از دست بدم برای همین بدون فکر و یهو گفتم جای دیگتون درد نمیکنه من خیلی ماساژور خوبیم میتونم هر جایی رو خوب کنم اونم قبول کرد و گفت کمرم هم درد میکنه و یهو اصلا انتظارشو نداشتم پشتشو به من کرد و پیرهنشو در آورد و با کرست به پشت روی تختش خوابید منم که اصلا نمیدونستم دارم چیکار میکنم مثل وحشیا شروع کردم به مالیدم پایینای کمرش و کم کم داشتم میرفتم بالای کمرش که یهو گفتم بند سوتینتو باز میکنی انگار اصلا من نبودم انگار یهو روح جانی سینز درونم دمیده شده بود اونم بدون هیچ حرفی باز کرد دقیقا میدونستم الانه که بکنمش اصلا بهم الهام شده بود داشتم از بغل ماساژش میدادم و یکم سخت بود برام برای همین بهم گفت بیا بشین روم منم که یخم آب شده بود سریع پریدم روش و داشتم از اون صحنه پشت و کونش لذت میبردم و ماساژ میدادم که بهم گفت حسین دستت درد نکنه اصلا فرصت ندادم بهش گفتم جای دیگت درد نمیکنه گفت همه جام درد میکنه منم که اصلا هیچی حالیم نبود گفتم من وقت زیاد دارم کجاهات درد میکنه که گفت پاهام خیلی درد میکنه پاهارم ماساژ دادیم و دیگه باید نوبت میرسید به جلوی بدنش خودشم میدونست این وسط گوشیشم زنگ زد ولی اصلا نگاه نکرد کیه بهش گفتم جواب نمیدی گفت نه خلاصه جفتمون دیگه رفته بودیم تو حس و حال سکس که خودش برگشت و سوتینشو هم برداشت از روی سینه هاش من ماتم برده بود از وقتی که شیر میخوردم تا اون موقع از نزدیک ممه ندیده بودم روغنو ریختم روی سینه ها و شکمش و قبل از اینکه شروع کنم به ماساژ به شوخی گفتم اجازه هست اونم گفت الان همه چیز برای تو آزاده منم بدون درنگ یهو ممه هاشو گرفتم و شروع کردم به ماساژ دادن که بعد یه مدت بهم گفت حسین پاشو شده بودم مثل عروسک خیمه شب بازی هر کاری میگفت میکردم پاشدم گفت لباستو در بیار منم که شقه شق بودم همرو کندم بعد بهم گفت برقارو خاموش کن و شروع کرد به در آوردن شلوارکش منم که برگشته بودم برقارو خاموش کنم و بعد خاموش کردنم هیچی ندیدم کلا کسشو ندیدم فقط کردم بعد توی ظلمات دیدم دستاشو آورده بالا و بهم گفت بیا اینجا بقلم منم روش دراز کشیدم فیس تو فیس بودیم من که خیلی فیلم دیده بودم رفته بودم تو فاز فیلم و میخواستم براش کسشو بخورم ولی چندشم میشد خلاصه یکم یوری شدم و شروع کردم به مالیدن کس با انگشت اولین باری بود که به کس دست میزدم خیلی لزج بود و خیلی خیس بود پر آب بود با اینکه چندشم میشد ولی بازم مالیدم و اونم هی آه آه میکرد تا اینکه منو کشید بالا و کیرمو گذاشت دم کسش منم که باز تو فیلما زیاد دیده بودم شروع کردم به ممه خوردن و خوردن ممه هاش ممه هاش خیلی شل و ول بود اه کیرم داشت مالیده میشد به کسش که یهو احساس کردم رفت تو کلا 3 4 تا تلمبه زده بودم که آبم اومد جهش اول آبم ریخت تو کسش ولی بقیشو کشیدم بیرون و حواسم نبود ریخت رو فرش اتاقش خلاصه خیلی خجالت کشیدم که اینقدر سریع آبم اومد و سریع جمع کردم و رفتم پایین کل این قضیه ها 10 دقیقه هم طول نکشید فقط زیاد توزیح دادم همین نمیدونم چرا ولی از اون شب دیگه ازش بدم اومده و هروقت میخواد رد بشه یجوری قایم میشم و خودمو بهش نشون نمیدم نمیدونم چرا راستی تا حدود یکی دو ماهم هی میترسیدم نکنه حامله شده باشه با اون جهش اول و بدبختمون کنه و حالت روحی بدی داشتم یادمه وقتی اومدم پایین احساس مرد بودن بهم دست داده بود و خیلی حال کرده بودم با خودم البته به جز زود انزالیم خلاصه نصف بطری شیشه نوشابه عرق کیشمیش بابامو سر کشیدم و رفتم بیرون و با یه سیگار برگ گنده مثل خارجیا و تو فیلما با خودم جشن گرفتم و پیش خودم فکر میکردم این شروع کسکنی منه و من دیگه یه مرد واقعی شدم از اون روز تا الان کس نکردم و فکر نکنم حالا حالا ها هم بکنم خلاصه این بود داستام من تا همین الان آخ کمرم درد گرفت انقدر تایپ کردم با تشکر راستی لطفا فحش ندین نوشته

Date: March 14, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *