من ماهان 24 ساله اهل تهران هستم قدم 177 وزنم 83 کیلو و برعکس 99درصد کسایی که اینجا داستان میزارن یه چهره کاملا معمولی دارم تو دوران بچگی مثل خیلی از پسرا کون کردم و دختر مالوندم اما اولین سکس کامل من با یه دختر برمیگرده به 5 سال پیش اونروز توی چت روم با یه دختر که دو سال از خودم بزرگتر بود آشنا شدم و بعد از کلی کس لیسی شمارشو ازش گرفتم اونم خودشو پارمیدا 21 از تهران ولنجک معرفی کرد البته بعد یه ماه گفت میخوان از ولنجک اثاث کشی کنن بیان یافت آباد به خاطر کار باباش و اسم شناسنامش زهراست ولی دوستاش پارمیدا صداش میکنن منم برام اصلا این چیزا اهمیت نداشت اصلا بروش نیاوردم و اینطور وانمود کردم که حرفشو باور کردم اوایل اون نمی خواست رابطمون با هم صمیمی بشه چون بعد از گرفتن شمارش بهش گفتم که دو سال ازش کوچکترم واسه همین برای ملاقات حضوری هم رضایت نمی داد بیشتر دنبال این بود که با یکی درد دل کنه انگار یه ناراحتی داشت که نمیخواست کسی بدونه بعد از تقریبا دو ماه بهم گفت که یه دوست پسر داشته که اون پسره با قول ازدواج پردشو زده بعدم با یه دختر دیگه دوست شده و ولش کرده منم با شنیدن این قضیه تو کونم عروسی شد خلاصه بعد از 3 ماه دوستی تلفنی راضیش کردم که بیاد همدیگرو ببینیم دم مترو خیابون آزادی قرار گذاشتیم که بریم با هم فرحزاد یه دختر با قد تقریبا کوتاه 160 سانت و بدن توپر صورت سبزه و بانمک با موهای زیتونی که یه فرق کجم باز کرده بود و موهاشو از کنار شالش ریخته بود پایین یه پالتوی بلند خوشگلم پوشیده بود که با توجه به قدش زیاد بهش نمیومد سوار ماشین شدیم تو راه ازم پرسید ازم خوشت اومده گفتم تو چی گفت چهرت معمولیه ولی خیلی به دل من نشستی منم بهش گفتم توام همینطور عزیزم رسیدیم فرحزاد دنبال یه باغچه میگشتم که خلوت باشه اما چون زیاد اونجا نمیرفتم جای خاصی مد نظرم نبود خلاصه یه باغچه که طبقه بالاش خلوت به نظر می رسید رفتیم تو اونروز گذشت منم از ترس این که بپره خایه نکردم حرف سکسی باهاش بزنم ولی خوب اندامشو رصد کردم سینه های خوبی داشت رونا و کونش با بدنش همخوانی نداشتن و به نسبت کمرش بزرگتر بودن بعد از اون تو اس ام اس بازیها حرفو بردم سمت سکس که دیدم بدش نمیاد گفت حاظرم تلفنی ارضات کنم منم گفتم نه از جق زدن خوشم نمیاد اما دیگه ادامه ندادم تقریبا بعد چهار ماه بهم وابسته شده بود سری بعد دوباره برای فرحزاد قرار گذاشتیم این سری برخلاف سری قبل که رو به روی هم نشسته بودیم کنار هم نشستیم و من دستمو انداختم پشت گردنش و داشتم قلیون میکشیدم اونم تقریبا لم داده بود رو من اروم دستمو گذاشتم رو سینش دیدم عکس العملی نشون نداد داشتم خودمو راضی میکردم که سینه هاشو بمالم دیدم خودش دستشو گذاشت رو دستم و فشار داد رو سینه هاش یکم سینه هاشو مالیدم بعدش بهش گفتم میشه کستو لمس کنم بدون اینکه حرفی بزنه دکمه شلوارشو باز کرد زیپشو کشید پایین کاپشن منم که کنار تخت بود انداخت رو پاهاش دستمو اروم بردم زیر شرتش شلوارش تنگ بود نمیزاشت راحت دستم به کسش برسه دستمو رسوندم به کسش یکم مو داشت اما خیلی تپل و نرم بود خیسه خیس شده بود براش یکم مالیدم حسابی حشری شده بودیم که یه دختر و پسر دیگه اومدن و رو تخت رو به رویی ما نشستن و رسما ریدن به عشق و حال ما بعد از اون تا چند ماه کارمون همین بود تو فرحزاد یا سینما همدیگرو میمالوندیم تا اینکه خانواده زهرا قرار شد برن شهرستان خونه اقوام و زهرا چون نتونسته بود از محل کارش مرخصی بگیره نمیتونست باهاشون بره و قرار بود بمونه خونه از دو سه روز قبل که بهم گفت شروع کردم رو مخش کار کردن تا قبول کرد برم یه شب پیشش قرار شد ساعت هشت برم دم خونشون ادرس گرفتم راس هشت تاخیری زده کاندوم تو جیب رسیدم سر کوچشون اما هنوز خانوادش نرفته بودن بهش اس دادم گفت نمیتونم جواب بدم پراید نقره ای جلو درمون مال داداشمه هر وقت اون رفت زنگ بزن منم شروع کردم تو پارک روبه رو خونشون چرخ کس زدن چون اولین بارم بود استرس داشتم اما حس شهوت به استرسم قلبه میکرد اونایی که تجربشو دارن میدونن چی میگم احساس میکردم هر کی از اونجا رد میشه داره چپ چپ نگام میکنه خلاصه بعد از نیم ساعت دیدم داداشش و مامان و باباش اومدن وسائل گذاشتن تو ماشین و رفتن زنگ زدم بهش گفت پنج دقیقه دیگه صبر کن خیالم راحت شه بر نمیگردن بعد در خونه رو باز میزارم هر وقت کسی تو کوچه نبود بیا تو چون خودتون میدونید تو محله های پایین شهر هر محله چند تا پیر زن فضول داره رفتم تو پشت در منتظر بود یه تاپ و شلوارک سفید آدیداس پوشیده بود یه رژ تریاکی هم زده بود تا دیدمش بقلش کردم لبامو گذاشتم رو لباش شروع کردیم لب گرفتن از هم بعد دستمو گرفت برد داخل خونه رو کاناپه نشستیم اونم کاملا لم داده بود رو من یکم کسشر گفتیم من همش چشمم به خط سینه هاش بود بد جور حشریم میکرد سایز سینه هاش 70 بود شروع کردم به مالوندن سینه هاش و خوردن لباش داشت حسابی حشری میشد به گفته خودش چون تو نوجوونی تکواندو کار میکرده بدنش سفت و عضله ای بود بعد رو کاناپه خوابوندمش و خودم روش دراز کشیدم کیرم حسابی شق شده بود زهرا هم حسابی خودشو زیرم تکون میداد و کسشو به کیرم میمالید داغی کسش از رو لباس هم کاملا مشخص بود تاپشو دراوردمو شروع کردم خوردن سینه هاش سینه هاش نوک درشتی داشت اونم تی شرت منو دراورد شلوارک و شرتشو با هم در اوردم و رفتم سراغ کسش اول نمیزاشت میگفت کثیفه اما وقتی یه لیس از پایین تا بالا زدم شل شد تمام سعیمو میکردم که حسابی حشری بشه اونم با تکونای شدیدی که به بدنش میداد داشت بهم میفهموند که برم سر اصل مطلب بهش گفتم تو کیرمو نمیخوری اومد کمربندمو باز کرد شلوار و شرتمو در اورد شروع کرد به ساک زدن اما مشخص بود زیاد وارد نیست بهم حال نمی داد شصت و نه شدیم اون کیر منو میخورد منم کس اونو حسابی کسش خیس شده بود و آب کسش سرازیر شده بود خوابوندمش رو زمین و کیرمو گذاشتم دم کسش اومدم فشار بدم تو یهو خودشو جمع کرد گفت اونطوری به من حال نمیده یواش یواش بکن تو هر وقت خودم گفتم بیشترش کن خلاصه اول سرشو کردم تو شروع کردم بالا پایین کردن یه دو سه دقیقه همینطوری کردم دیدم حسابی داغ شده التماس میکرد میگفت بیشتر تا تهشو بکن تو منم با یه فشار تا تهش کردم تو و شروع کردم تلنبه زدن بعد یکی دو دقیقه بدنش شروع کرد به لرزیدن کمرمو چنگ مینداخت و آه می کشید گفتم ارضا شدی گفت آره بعدم شروع کرد غر غر کردن که آی کسم میسوزه و از این حرفا اما منم که با تاخیری دوش گرفته بودم مگه آبم میومد هر مدلی که تو فیلم سوپرا دیده بودمو روش پیاده کردم دیگه خودمم خسته شده بودم حالت داگی از بقیه حالتا بیشترحال می داد چون کون بزرگش موقعی که تلنبه میزدم خیلی دیدنی بود تو اون حات شروع کردم تلنبه خرکی زدن آبم اومد سریع برش گردوندمو ریختم رو سینه هاش که شروع کرد به اوق زدن بعدن بهم گفت که آب کیر خیلی بوی بدی میده و بوی اون باعث شده اوق بزنه بعد از اون با چند تا دختر دیگه سکس داشتم و چند تا کس پولی هم کردم اما کس به این تپلی و نرمی دیگه گیرم نیومد نوشته
0 views
Date: May 21, 2022