این داستان اولین سکسمه برخلاف همه ی شهوانیون نه خودی را کردم و نه دختر همسایه را و نه با یه چشمک تو اتوبوس مثلا دختره که حجابشم کامل بود و خیلی مذهبی بودا انقدر حشری کردم که یهو عینه الکسیس وسط اتوبوس بکشه پایین و التماس کنه که بکنمش خیلی هم فک نمی کنم طولانی بشه بخاطر اینکه کلا از مذاکره یک به علاوه یک ما و رفتن به مکان و کردن و در رفتن شوخی کردم دهنم اسفالت شد فک کنم یک ساعت نشد داستان بر می گرده به عید سالی که 17 سالم بود یه چند ساله پیش که مهم نیس چند وقتی قبل از عید خبرگزاری مامان نیوز بهم خبر داد که احتمالا واسه عید اگه ویزا جور شد و فلان و بمان قراره که یه سفر بریم اسپانیا زیارت طبق روال معمول شروع کردم در باره ی اسپانیا سرچیدن و شهرای مختلف که اقا قرار کدوم جهنم دره ای بریم که دسته بر قضا اون سالی که دیگه اوج حشریت مام بود و البته فک کنم چون زود به بلوغ رسیدم و کلا از 4 سالگی که یادم میاد هر سوراخی را میدیم گشاد می کردم یه 15 سالی بود که تو کف بودم زبانم به حد قابل قبولی رسیده بود که عشق این بودم که کلا تو صفحات انگلیسی زبان سیر و سفر کنم همین شد که تو همین حالو هوای پرس و جو از اقا گوگله که تو اسپانیا چه خبره چشمم خورد به یکی از پیشنهادای این گوگل دیوس یه سایتی را تو نتایجش نشون داد که واسه اولین بار بود که باهاش اشنا میشدم و کلا اطلاعات کشورای مختلفا با ریز جزئیاتشون واسه سفرات سکسی در واقع مسافرانی که به قصد سکس به کشورای مختلف می خوان سفر کنن فهرست کرده بود شهرای مختلفا جستجو کردم اما در اخر جایی که به مراد دلم رسیدم بارسلونا بود تویه بارسلونا که تقریبا جزء شهرای همیشه بیدار دنیاست یه خیابونی وجود داره که به نام رامبلا که میشه در واقع همون که تویه خیلی از شهرای دنیا یه همچین خیابونی وجود داره که شبا مرکز طردد جک و جنده های گرامی میشه این رامبلا تو روز خدا که با شهرای خودمون و خیابونای خودمون فرقی نداشت ولی تو شبا یه چیزی میشد که نگو و نپرس فقط برو ببین سرتونا درد نیارم رفتیم اسپانیا و چند روزی هم تو شهرای مختلف تا بلاخره به بارسلونا خانه ارزوهای من وارد شدیم از بدبختیم هرکی که نباید اونجا تو اون شهر خوشکل و مشکل و سکسی همراه من میبود بود من جمله مامان و بابا و هرچی رفیق و دوست فامیلی و کلا قید همه چیا زده بودم البته بیشترش واسه این بود که اولین بارم و بود و خودمونیش میشه خایه نمی کردم برم به هر دلیل کسی متوجه میشد کلی سوال پیچم میکردن که کجا بودی تو خوب واسه همین روزا نمید جایی رفت شبا هم که اون بحث قبلی خایه نکردن جدی میشد تو شهر غریبه ساعت مثلا 2 شب تک و تنها میترسیدم برم بیرون و نه تنها کس نکنم بلکه بگیرن به 15 روش مختلفم کونم بذارن اما دوستان من همیشه شهوت پیروز میدانه یعنی لامصب تا میادشا ادم هیچی حالیش نمیشه فقط باید یجوری رفع و رجوش کنی یه شب ساعت 12 به بعد که نمی دونم دقیقا چند بود دیدم همه خوابن حوصلم سر رفته بود و صرفا چون خیابونا شلوغ بود جایی که هتل ما بود نه خیلی بلاخره تو خیابونی بود که ملت اخر شب بتونن کپه مرگشونا بذارن اما خوب بازم دم پنجره میدیم که یه عده تو خیابونن تصمیم گرفتم برم همون اطراف یه قدمی بزنم رفتم تو خیابون و نیم ساعتی را ول گشتم خبری نبود اما موقع برگشتن هتلا گم کردم یکم این خیابون به اون خیابون شدم که نمی دونم دقیقا چقدر از هتل دور شدم اما چشم به تابلو میدون کاتالانیا افتاد کنجکاو شدم چون صبحش که رفته بودیم میدون کاتالانیا اتفاقی دیدم که همون خیابون رامبلا دقیقا یکی از خیابوناییه که به این میدون میرسه و اصلا واسه همین اونجا شده مرکز عضق و حال شبانه ملت تازه اون موقع فهمیدم که این میدون کلا شاید 2 تا خیابون با هتل ما بیشتر فاصله نداشته و من میترسیدم و تنها برم البته شبا رفتم سمتش و دیدم بعله اصلا دست روزگار منیا که واسه چهار قدم پبیاده روی اومده بودم بیرون صاف گذاشت دمه خیابون رامبلا خیلی شلوغ بود کلا همه مغازهاش باز بود نصف این مغازهام بار و کلاب و از اینجور جفنگیاتن هیچ چیز خاصی غیر از اینچیزا نبود منم همینجور قدم میزدم و فقط یه عده را میدیم که مست و ملنگ با دوست دختراشون تو این خیابون بالا و پایین میشن که از اونام چیزی به من نمی ماسید کلا بیخیال شدم و خواستم برگردم که یه پسره که یه سری براکت تبلیغاتیم دستش بود جلوما گرفت فهمیدم ادرس کلوپ شبانس اما فک کردم عینه اکثر کلوپا دیگست نمی فهمیدمم طرف چی میگه دقیق خیلی با لهجه انگلیسیا صحبت می کرد و اخرش دید نمی فهمم موبایلشا در اورد و یه فیلم سکسی نشونم داد و گفت می خوای تازه فهمیدم که این یارو کارش اینه که واسه این کلوپه مشتری ببره و پورسانت بگیره اولش می ترسیدم اما قبول کردم گفت حتی تاکسی هم خودم می گیرم و پولشا میدم واقعا می ترسیدم ساعت 2 شب بهش اعتماد کنم اما بدجوریم وسوه شده بودم تا انموقع هیچوقت سکس نداشتم و حالا یهو طرف اومده میگه بیا این دختر بلوندا را بکن داشتم باهاش میرفتم لبه خیابون که با یه عابر سیاهپوست حرف زد البته به اسپانیایی و دیگه واقعا جفت کرده بود تا رسیدیم دمه خیابون دست بلند کرد و تاکسی گرفت و راننده تاکسیم سیه پوست بود دیگه گفتم اهای چشاتا باز کن که کونت پارس کلا خایه هام زیر گلوم گره خورد تا دیدم راننده تاکسیم سیاه پوسته و بیخیال شدم طرفا پیچوندما و فلنگا بستم دیدم نه انگار تو این خیابون واقعا خبراییه به راه رفتن ادامه دادم که دیگه رسیده بودم اخرای خیابون و از خیابون که در میومدیم همه جا تاریک بود کلا حال و هوای شهر خارج از این خیابون یجور دیگه بود بازم رفتم و گفتم تا اخرش میرم دیگه ببینم چیه بلاخره اخرای خیابون بود که دیدمسه تا دختر وایسادن با هم حرف میزنن اروم داشتم از کنارشون رد میدم که خیره شده بودن بهم یهو یکیشون گفت اصلا حسی که اون موقع داشتما هیچ موقع تو زندگیم تجربه نکرده بودم تا اونموقع هیچوقت سکس نداشتم و حالا یهو یه دختره خودش در اومده بهم میگه بیام سکس کنیم خوب طرف کارشم همین بود صدام یکم میلرزید اما ازش پرسیدم چقدر گفت سی یورو منم اصلا باهاش چونه نزدم اخه فک کردم سی یورو واسه سکسه قبول کردم گفت بیا بریم هتل من البته منظورش از هتل همون جنده خونه غیرقانونیشون بود تو اسپانیا دادن غیر قانونی نیس عینه ایران ولی ایجاد مکانی که یک سری دادنده یا همون افراد اهل دادن توش دور هم جمع بشن و زرت و زرت بدن غیرقانونیه در واقع جاکشی غیر قانونیه دنبالش تو خیابون راه افتادم کلی راه رفتیم و از این کوچه به اون کوچه تا تو یه کوچه خلوت رسیدیم به یه در تو راه یکم باهم حرف زدیم پرسید سنت و منم الکی گفتم 24 سالمه خودش 27 سالش بود از اینکه سیگار میکشم یا نه و اهل مشروب هستم و پرسید و کلا مایل به حرف زدن باهاش نبودم هرچی میرفتیم نمیرسیدیم لامصب عینه سگ ترسیده بودم هرچیم میرفتیم کوچه ها خلوت تر میشدن در زد که یه زنه چاق و گنده درا وا کرد همون نیروی شهوت به ترسم غلبه کرد و یکی از تخمی ترین کارای زندگیما کردم و وارد جنده خونه شدم از طبقه اول که رد میشدیم شنیدم که از داخل اتاقه صدا اه و اوه میاد و یکی داشت سفت و سخت میداد تا صدا را شنیدم انگار قشنگ ترین صدای عمرم بود نه به این خاطر که اه و اوه یه جنده بود بلکه به این خاطر که مطمئن شدم جای درستی اومدم و قراره که من بکنم نه اونا رفتیم طبقه دوم و وارد شدیم زن کپله که فهمیدم صاحب جنده خونس لم داد رو کاناپش که دم در بود سه چهار تایی اتاق بود که یکیش خالی بود تو اتاقه یه تخته دو نفر گذاشته بودن صدا اه و ناله یکی از همکارای محترمشونم از اتاق بغلی فضا را روحانی کرده بود ولی اتاقه چراغ نداشت تو راهروام یه کاسه کاندوم گذاشته بودن خلاصه رفتیم تو اتاق و نشستیم لبه تخت اومدم ازش لب بگیرم که جاکش زد تو حالمون گفت اول پولم در اوردم دادم بهش اها راستی از مشخصات دختره بهتون بگم الان شک دارم واقعا دختر بود یا پسر که برعکس اون جیگرایی که همه عزیزان تو شهوانی کردن که همشون قیافه انجلینا را دارن و کونه جنیفر و کلا هیکل شکیرا این جنده که روزی ما شده بود قیافه که تعطیل ممه ام تا بلوزشا در اوردم دیدم اندازه ممه های خودمه فقط گرون تر کلی پول براشون داده بودم در صورتی که اگه جلو اینه وایمیستادم و با ممه ها خودم بازی می کردم هم قشنگ تر بودن و هم مفتی ولی کونه خوبی داشت یعنی هرچی بهش ممه نرسیده بود بجاش بهش باسن رسیده بود موهاش فر بودن و باحال بودن ولی خوب باب میل من نیست کلا مویه صافا بیشتر ترجیح میدم ولی خوب چیش باب میل بود که این یکی باشه البته به غیر از اینکه خوشبختانه کس داشت و خبر خوب اینه که تا شلوارشا کشیدم پایین یه کیر خر اون زیر قایم نکرده بود جاکشه حروم خور یه جوری لباس پوشیده بود که معلوم نبود ممه نداره شایدم من انقدر حشری بودم و فقط میخواستم یه کس از نزدیک ببینم که اصلا کور شده بودم و توجهی به اپشنای مختلفش نکردم به هر حال تو این قضیه که کم فروشی کرد بهم گفت وایسا و منم اطاعت امر کردم دیدم خودش لخت نمیشه زیپ شلوارما باز کرد و کیرما در اورد منه خوش خیال فک کردم قرار بکنمش و واسه همین گفتم کاندوم پلیز از تو سوتینش یه کاندوم در اورد و زد سر کیرم و شروع کرد به ساک زدن خواستم مثلا حرفه ایش کنم واسه همین سرشا گرفتم که مثلا ادای عمو جانیا در بیارم که دیدم گفت ممانعت به عمل اورد زنیکه گفتم میشه لباساتا در بیارم دیدم گفت قرارمون بلوجاب بود در صورتی که اصلا قراری نذاشتیم فقط بعدا که دوباره سایته را دقیقتر چک می کردم دیدم نوشته که حواستون باشه قبل اینکه برید سر کار همه چیا با هم طی کنید که طرف دبه در نیاره منم که اینکارا نکرده بودم دیگه ام نمیشد کاری کنیم اخه تو قلمرو اون بودم حرف میزدم چندتایی میریختن سرم و با دیلدو می کردنم گفت بخوای لباس در بیاری میشه 60 یورو منم دادم بهش میخواستم به هر قیمتی شده اون شب کس بکنم تازه 10 یورو هم واسه صاحب جنده خونه میخواست ه عنوان اجاره مکان پول خورد نداشتم و بهش یه 100 یورویی دادم که بره خورد کنه تا برگشت که چیزی بهم نداد اما تا می خواستم برم بهش گفتم و اونم رفت 30 یورو باقی مونده را برام اورد کونی می خواست بالا بکشه اما من دیگه حشری نبودم و کسما کرده بود و هر غلطی که میکرد دیگه به سازش نمی رقصیدم و این بود فرق یه ادم حشری و یه ادم غیر حشری خلاصه بعد اینکه پولا بهش دادم رفت پیش صاحب کارش و برگشت تو اتاق درا بست و شروع کرد یکم با باسنش کرم ریختن بردمش رو تخت و رختش کردم کاملا غیر حرفه ای انگار که تو اتاق پرو می خواد لباس عوض کنه اما خودم فقط پیرهنما در اورد و اونم سوتین و شورت پاش بود یکم سرو گردن خوردیم که همچیم مزه ایم نداشت برعکس چیزایی که تا اون موقع فک می کردم خیلی چیز خاصی نبود یواش یواش رفتم پایین که مثلا حرفه ای برسم به شورتش که یهو گفت چرا شلوارتا در نمیاری یعنی کفری شده بودم اخه زنیکه احمق من دفعه اولمه و حرفه ای تر عمل میکردم تا اون جوجه اردک زشت هیچی بلد شدم و شلوارما در اوردم و شورتمم کشیدم پایین گفتم دوباره وسط حال کردن یهو تا میرسیم جا حساسش در نیاد بگه چرا شورتتا در نمیاری هیچی دیدم نکبتا که نمیشه تو صورتش نگاه کرد واسه همین برش گردوندم که داگ استایل بکنمش که خودش شورتشا کشید پایین میخواستم سوتینشم باز کنم اما انقدر محکم بود که با ندون عمرا باز نمیشدم گره کوری زده بود دیدم سینه که نداره پس کلا بیخیال سوتینش شدم یعنی من تا اون زمان تنها موجود کسخلی بودم که کس کرده بود اما ممه ندیده بود و تا اخر کارم سوتین داشت نکردمش و یعنی خودش برگشت و خوابید رو کمر شروع کردم دوباره گردش و لبا بوسیدن و اومدم پایین تا رسیدم بلاخره به کسش اون موقع اصلا برام مهم نبود ولی الان که فکرشا می کنم نمیفهمم چرا پوفیوز پشماشا نزده بود اخه منی که تاحالا غیر خودم هیشکی کیرما ندیده بود همیشه شیو می کردم اون که کارش این بود قائدتا باید همیشه تر و تمیز میبود دیگه امپرم بالاتر از اونی بود که اون لحظه به پشماش فک کنم و شروع کردم به خوردن کسش یکم اه و اوه کرد اما فک کنم واسه بالا بردن کیفیت کار بود اومدم بالا که ببینم میشه سوتینشا باز کرد یا نه که خودشا کیرما گرفت کرد تو کسش منم بیخیال سوتین شدم شروع کردم به تلمبه زدن تاخیری نزده بودم واسه همین فک کنم 10 دقیقه بیشتر بعد از اینکه شروع به تلمبه زدن کردم دووم نیاورم یکم رو کمر خابوندمش و لنگاشا دادم بالا کردمش بعد خودم دراز کشیدم و شروع کرد برام ساک زدن سرشا گرفتم و تلمبه زدم تو دهنش که یهو شاکی شد گفت ولی این حرفاش چیزی از حشریته من کم نمی کردم سریع داگیش کردم اخه می دونستم زود ابم میاد و می خواستم حالا که کلا 100 یورو بهش دادم حداقل تو چندتا پوزیشن بکنمش که حسرت به دل نمونم فرو کردم از پشت و اولش اروم تلمبه میزم اما یواش یواش که کسش باز تر شد هی تند تر زدم تا دوباره در اومد گفت یهو دیدم کاندومه یکم جا به جا شده باز ا تو سوتینش یه کاندوم دیگه در اورد و کاندوم جدیده را کشید سر کیرم و منم شروع کردم همون داگ استایل کدن تا ابم اومد کیرم تو کسش بود که ابم اومد ولی خوب کاندوم داشتم ول شدم روی تخت و کاندوما در اورد انداخت تو سطل کنار تخت خواستم بلند شم برم که خودش دستما گرفت و دوباره خوابوندم رو تخت و دراز کشید تو بغلم فک کنم یه ده دقیقه دراز کشیده بودیم ولی دیگه حسی بهش نداشتم همش به اون 100 یورویی که خرجش کرده بودم فک می کردم و تازه مغزم باز شده بود و میگفتم اخه احمق اگه 100 یورو به خود جنیفر میدادی بهت میداد فک کنم تا اون زمان مجموعا صد یورو در نیاورده بود ولی خوب از یه طرف میدونستم که سرم کلاه رفته و از یه طرفم خیلی برام مهم نبود بلاخره قشنگ نبد ولی کس بود همین اون موقع برام کفایت می کرد که بلاخره کس کردم یهو حواسم به ساعت افتاد که خیلی دیر شده بود سریع بلند شدم که لباس بپوشم و برگردم که گفت وایسا با هم بریم که گم نشی انقدر عجله داشتم که گفتم نمی خواد خودم و میرم و پریدم سر خیابون و تاکسی گرفتم تا هتل طرف زشت بود و سکس بی کیفتیم داشتیم اما اگه تا اخر عمر 500 تا حوری بهشتیم بکنم همشونا یادم میره اما خاطره اون شب لحظه به لحظش تو ذهنم حک شده بلاخره اولین بار بود که کس دیده و کرده و خورده بودم دیگه از اون روز به بعد من تو کلاسمون شاه بودم بچه باحاله بودم که کس کرده و به بقیه میگه چطوریه نه یه جقی که فقط تو ذهنم دوست و اشنا و غریبه را گاییده من یه کس واقعی کرده بودم فک نمی کردم اما طولانی شد اخه اون خاطره را مو به مو یادمه با اینکه چندسالی گذشته اما اگه می خواستم حتی می تونستم بگم اون شب چند نفر تو اون خیابون بودن و قیافه تکتشونا توصیف کنم نوشته بنده
0 views
Date: August 14, 2019